بریدههایی از کتاب در ستایش زندگی
۵٫۰
(۳)
سلوک و مراقبه برای پاک کردنِ دل، مقدمهی دیدارِ تو با خداست.
بیتردید تو زمانی خدا را دیدار میکنی که با قلبی خالی و پاک در حضورش ایستاده باشی.
...أتی الله بقلبٍ سلیم.
بهار
برای دستیابی به یک زندگی سالم و شاد،
باید الگوهای فکریمان را عوض کنیم.
ما، همچون کلاغ، اشیای مزاحمِ زیادی را در آشیانهی دلمان جمع کردهایم.
ابتدا باید همهی این اشیای غیرضروری را دور بریزیم.
ابتدا باید تزکیه و تطهیر شویم؛
آنگاه، بصیرت و حکمتِ لازم را برای سالم و شادمانه زیستن به دست خواهیم آورد.
...یزَکیهِم و یعَلّمُهُمُ الکتابَ و الْحِکمَه.
آشیانهی دلِ ما پُر است از اشیای مزاحمِ ترسها، نفرتها، ناامنیها، حسرتها، و احساسِ گناه.
بهار
برای رسیدن به آرامشِ دل و همآهنگی با هستی،
باید نگاهِ خود را عوض کنی و جورِ دیگر ببینی.
آرامش و همآهنگی، هدیهی خداست.
اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب
بهار
نگاهِ خود را عوض کن؛
همهی زندگی تو عوض خواهد شد.
بهار
شادمانی دلت را، زینت بخشِ زندگیت کن.
به هر کجا که میروی،
بِبَر با خود صفا و رایحهی دلی شکوفا را.
بیپیرایه باش و سبکبال.
رها کن خود را از دغدغهی آنچه میاندیشند دربارهات دیگران.
بهار
* تو پارهای از روحِ خداوند هستی. بنابراین، هرگز شکست نخواهی خورد. زیرا روحِ خداوند شکستناپذیر است.
بهار
* خود را دوست بدار و به خود احترام بگذار. زندگی را ضیافتی بزرگ بدان که خداوند تو را نیز به آن دعوت کرده است. از این بابت، از خدا تشکر کن.
بهار
* این ذِکر را مدام تکرار کن: خدا هست؛ پس جای نگرانی نیست.
بهار
بیدلی در همه احوال خدا با او بود؛
او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد!
خدا رفیقِ توست؛ بهترین رفیقِ تو.
او هرگز تو را تنها نمیگذارد،
حتی اگر تو به او پشت کنی.
لحظهای چشمانِ خود را ببند و احساس کن زیرِ آبشارِ لطفِ او ایستادهای.
اگر او تو را دوست نمیداشت و نمیخواست،
تو اکنون نبودی.
تو هستی،
زیرا او تو را خواسته است.
بهار
نگاهِ تو، مهمتر از واقعیتهای زندگی توست.
بهار
ببار بارانِ عشقِ بیچشمداشتِ خود را
بر همهچیز و همهکس.
و بدینسان،
شاهدِ بهارِ پُرشکوهِ زندگیت باش.
بهار
برای افزودنِ اعتمادت به خویشتن،
باید فرمانهای منفی ذهن را پاک کنی
و فرمانهای مثبت را جایگزین آنها کنی.
بهار
اگر موجهای حادثه و مشکلات بزرگتر شدند،
اگر در سفرِ دریایی زندگیت توفان به پا شد،
خیالی نیست!
بادبانهای روحت را بزرگتر و استوارتر کن.
بهار
سپیده که میدمد،
ببین لبخندِ روشنِ خدا را به روی زندگی.
هر روزی که میشود آغاز،
فرصتیست تازه برای تو
که از خود فراتر روی.
بهار
ایمان خلاقانه، ناتوانی تو را به توانایی تبدیل میکند و ناکامی تو را به کامیابی.
بهار
هنگامی که بیدار میشوی،
هنگامی که اقدام به کاری میکنی،
هنگامی که به بستر میروی،
این حقیقت را بر زبان بیاور:
«خدا در من است.
خدا به هر کاری تواناست.
پس من میتوانم.»
ناتوانی در قاموسِ خداوند نیست.
این ذِکر و یادآوری، معجزه میکند.
معجزه، شفای توست.
بهار
شکست تو،
بیایمانی توست.
کسی که به خود ایمان ندارد،
به هیچ خدایی ایمان نخواهد آورد.
کسی که به خود ایمان ندارد،
هیچکس را نمیتواند دوست بدارد.
کسی که به خود ایمان ندارد،
دشمن زندگیست.
دشمن زندگی،
همواره شکست میخورد.
بهار
هرگز از شکستهای کوچک امروزِ خود مأیوس مشو.
زیرا فردایی نیز هست
و فرداهایی.
شکست معنایی ندارد.
قامتِ استوارِ خدایی تو را هیچ توفانی نمیتواند بشکند.
بهار
خود را حقیرِ خُرد نپندار.
تو حقیر نیستی.
تو پارهای از کل هستی.
خداوند،
در آیینهی وجودِ تو،
نه تصویرِ خود را،
بلکه همهی خود را به تماشا نشسته است.
بهار
خود را باور کن!
به تواناییهای خود ایمان داشته باش!
بدونِ اعتمادی متواضعانه و واقعبینانه نسبت به تواناییهای خود، هرگز نمیتوانی طعمِ توفیق و سعادت را بچشی.
رهتوشهی تو،
اعتمادِ به نَفْس توست.
اگر خود را حقیر و ناتوان بدانی،
هرگز به آرزوهای بلندِ خود دست نمییابی.
اعتماد به نَفْس،
راهیست که به شناختِ خویشتن میانجامد؛
و شناختِ خویشتن،
موجباتِ کامیابی و احساسِ سعادتِ تو را فراهم میآورد.
بنابراین،
خود را باور کن
و همهی تواناییهای نهفتهی خود را آشکار کن.
بهار
حجم
۲۴۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۲۴۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان