بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سیره اهل‌بیت (ع) در جذب مخالفان | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سیره اهل‌بیت (ع) در جذب مخالفان

بریده‌هایی از کتاب سیره اهل‌بیت (ع) در جذب مخالفان

۵٫۰
(۳)
یکی از عوامل مؤثر در جذب مخالفان، رفتار عالمانه اهل‌بیت (ع) و شرکت آنان در مناظرات علمی و موفقیت در آنهاست. ایشان با علمای بزرگ ادیان و مکاتب مختلف به مناظره می‌پرداختند و همیشه در مناظره، غالب و موفق بودند و اگر مناظره‌کننده یا شنونده، عنادی با حق نداشت، به راه مستقیم جذب می‌شد و ایمان می‌آورد. خداوند خطاب به نبی اکرم (ص) می‌فرماید: {وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ}؛ «و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن».
نازبانو
شام مرکز دشمنان اهل‌بیت (ع) بود؛ به طوری که پس از شهادت امام حسین و انصارش (ع) که کاروان اسیران کربلا وارد شام شد، شامیان عید گرفتند و هر چه توانستند اهل‌بیت (ع) را ذلیل و خوار شمردند... به آنها ناسزا می‌گفتند و سنگ‌باران‌شان می‌کردند و آتش بر ایشان می‌افکندند و... مصیبتی که مثل آن نه در کربلا وارد شد و نه در کوفه. امام سجاد (ع) در جواب کسی که پرسید کدام مصیبت بر شما بیش از همه سنگین بود، فرمود: الشام الشام الشام! اما همین مردم شام با خطبات امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) منقلب شدند و یزید (لعنة الله علیه) از بیم شورش مردم مجبور شد که اهل‌بیت و همراهان آنها را آزاد و خانه‌ای برای عزاداری امام حسین (ع) آماده کرد و زنان شام با لباس سیاه نزد حضرت زینب (س) آمدند و به ایشان تعزیت گفتند.
نازبانو
تا زمان امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) نمی‌توان بیشتر اهل کوفه را شیعه دانست، زیرا آنان گروهی سیاسی بودند که وارد حزب امیرمؤمنان (ع) و امام حسن (ع) شدند. آنها در واقع گروهی منافق بودند که از یک طرف ادعای شیعه بودن می‌کردند و طرف دیگر برای کشتن فرزند پیامبر اکرم (ص) به کربلا رفته بودند که کتب تاریخ و مقاتل بر این مطلب شاهدند. آنها به امامتی که منصوص مِنَ الله باشد، معتقد نبودند؛ لذا به سوی امام حسین (ع) نامه‌ها نوشتند که «... لَیس لَنَا امام...؛ ما امام نداریم به سوی ما بیا». اگر به امامت امام حسین (ع) معتقد بودند، چنین کلامی را نمی‌نوشتند، زیرا در هر زمان برای همهْ انسان‌ها یک امام هست، نه این‌که برای هر قبیله و هر شهر امامی جدا باشد!
نازبانو
لازم به ذکر است که ضروری نیست اثر سخنرانی و خطبه، فوری باشد؛ بلکه برای متحول شدن مخالف، زمان لازم است و مخالف احتیاج به فکر و تحقیق دارد، چنان‌که قیام امام حسین (ع) از مدینه تا آخرین لحظات زندگی همراه با سخنرانی و خطبه بود و بر اثر این خطبه‌ها مخالفان حتی پس از شهادت آن حضرت نیز به صراط حق جذب شدند.
نازبانو
خداوند متعال مردم را به سوی اهل‌بیت (ع) ارجاع داده و می‌فرماید: {فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}؛ اگر شما نمی‌دانید، پس از اهل ذکر بپرسید. و پیامبر اکرم (ص) در تفسیر این آیه می‌فرماید: «الذِّکُر أنَا و الاَئمَّة اهل الذکر؛ ذکر، منم و ائمه، اهل ذکرند.» پس اهل‌بیت (ع) با علم و دانایی خودشان، گاهی با سخنرانی و خطبه، گاهی با مناظره و گاهی با پاسخ دادن به پرسش‌های علمی و دینی و گاهی با استدلال‌های منطقی و قرآنی، مخالفان خود را هدایت می‌کردند.
نازبانو
علم حقیقی و همهْ علوم نزد اهل‌بیت (ع) است و عالم حقیقی، آنها هستند؛ چنان‌که امام باقر و امام صادق (ع) می‌فرمایند: «أمَا وَ الله لَا یصیبُ العِلمَ إلّا مِن أهلِ بیت نَزَلَ عَلَیهم جِبرئیل (ع)؛ آگاه باشید، قسم به خدا، علم یافت نمی‌شود مگر از اهل‌بیت (ع) که جبرئیل ـ از جانب خداوند ـ با آن نازل شده.» و نیز می‌فرمایند: «فَوَ الله لَا یوجَدُ العِلمَ الّا مِن أهلِ بَیت نَزَلَ علیهمُ جِبرَئیل؛ پس قسم به خدا علم یافت نمی‌شود مگر از اهل‌بیت (ع) که جبرئیل ـ از جانب خداوند ـ با آن نازل شده.»
نازبانو
خداوند در قرآن می‌فرماید: {فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}؛ اگر شما نمی‌دانید پس از اهل ذکر می‌پرسید. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «الذِّکرُ اَنَا وَ الاَئمَّةُ اَهلَ الذّکر؛ ذکر، منم و ائمه، اهل ذکرند.» یکی از عوامل مؤثر در جذب مخالفان، علم و دانایی اهل‌بیت (ع) بوده است. اولواالعلم آنها هستند که خداوند دربارهْ آنها می‌فرماید: {بَلْ هُوَ آیاتٌ بَینَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ}؛ بلکه [قرآن] آیاتی روشن در سینه‌های کسانی است که علم [الهی] یافته‌اند. صادقین (ع) در تفسیر این آیه می‌فرمایند: صاحبان این آیات و علوم، فقط ائمه هستند.
نازبانو
از امیر مؤمنان (ع) روایت شده است که مردی یهودی چند اشرفی از رسول خدا (ص) طلب‌کار بود، پس او تقاضای آن را کرد. آن حضرت (ص) به او فرمود: ای یهودی! نزدم چیزی نیست که به تو بدهم. یهودی گفت: من هرگز از تو جدا نمی‌شوم تا این‌که دین مرا بدهی. فرمود: پس با تو می‌نشینم، تا این‌که در همان‌جا نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و فجر را ادا نمود. اصحاب آن حضرت یهودی را تهدید می‌کردند و او را وعده می‌دادند، پس رسول‌الله (ص) به آنها نظر کرد و فرمود: با او چه می‌کنید؟ اصحاب گفتند: ای پیامبر خدا! یهودی تو را حبس کرده است. فرمود: خداوند مرا مبعوث نکرده است تا بر کسی ظلم کنم. چون روز شد، یهودی گفت: «أشهد أن لا اله الا الله و أشهد أنّ محمداً عبده و رسوله».
نازبانو
یکی از عوامل مؤثر در جذب مخالفان، وفای به عهد و پیمان توسط اهل‌بیت (ع) است. آنها همواره به عهد و پیمان خود پایبند بودند و به آن وفا می‌کردند. تفسیر {أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ} و {المؤمنون عند شروطهم}‌ در رفتار ایشان تجسم می‌یابد. آنها با هر که عهد و پیمان می‌بستند، به آن وفا می‌کردند؛ حتی با دشمنان خود. به همین دلیل، مخالفان به سوی آنها جذب می‌شدند و از مالامال از ایمان می‌گشتند.
نازبانو
کافری ذمّی همسفر امیر مؤمنان (ع) شد. پس ذمّی به آن حضرت گفت: ای بندهْ خدا! ارادهْ کجا را داری؟ فرمود: ارادهْ کوفه را دارم. چون ذمّی به راه خود رسید و از آن جناب (ع) جدا شد، علی (ع) نیز در راه او حرکت نمود. پس ذمّی به آن حضرت (ع) عرض کرد: مگر تو کوفه را اراده نکرده بودی؟ (قصد کوفه را نداشتی). فرمود: بلی. ذمی گفت: تو راه کوفه را ترک کردی. فرمود: می‌دانم. گفت: پس چرا با من آمدی، با این‌که راه کوفه را می‌دانی و مقصد خود را می‌شناسی؟! آن‌گاه علی (ع) به او فرمود: این کمال نیکی با هم‌سفر و مصاحبت است که مرد با مصاحب خود وقتی که از او مفارقت می‌کند، قدری با او همراهی کند. نبی ما به همین، امر کرده است. ذمی گفت: چنین فرمان داده؟ فرمود: بلی. پس ذمّی با آن جناب (ع) بازگشت و چون آن حضرت (ع) را شناخت، مسلمان شد.
نازبانو
دین اسلام به جوانمردی و بزرگواری نسبت به انسان‌ها تأکید بسیار کرده است. اگر سائل از دشمنان باشد، باز هم نباید به او پاسخِ ردّ داد و اگر پناه بخواهد، باید او را پناه داد تا زمینهْ هدایت و جذب شدن او فراهم شود. هیچ سائلی از درِ اهل‌بیت (ع) دستِ خالی باز نگشته است.
نازبانو
وقتی مخالفان برای فریب دادن مسلمانان یا شخصیتی از اسلام، مکر و حیله کنند تا ضرر برسانند یا سودی ببرند، نباید کورکورانه ادعای آنها را پذیرفت؛ بلکه باید در مرحلهْ اول از آنها دلیل و شاهد خواست؛ چنان‌که خداوند می‌فرماید: {یا أَیها الَّذِین آمَنُوا إِن جَاءکمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَینّوا}؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هرگاه فاسقی به شما خبر بیاورد، پس شما تبین کنید.» و در مرحلهْ دوم، دلیل و بینهْ آنها را با دلیل باطل کرد تا ادّعای آنها باطل شود؛
نازبانو
یکی از سیره‌های اخلاقی اهل‌بیت (ع) در جذب مخالفان، رعایت عدالت و انصاف است. حتی وقتی که بر دشمن غلبه داشتند نیز با آنها با عدالت و انصاف رفتار می‌کردند؛ هر چند به ضرر خودشان بود. اینها هستند مظهر عدالت و انصاف الهی بر روی زمین. خداوند می‌فرماید: {... وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمْ الْکتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...}؛ ما آنها را با کتاب و میزان فرستادیم تا مردم به عدل قیام کنند. پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «عدل ساعة خیر من عبادة سبعین سنة قیام لیلها و صیام نهارها؛ یک لحظه عدالت پیشه کردن بهتر است از عبادت هفتاد ساله‌ای که شب‌هایش را در قیام و روزهایش در روزه بگذراند.»
نازبانو
مردی نصرانی به امام باقر (ع) گفت: آیا تو بقره (گاو) هستی؟! فرمود: نه، من باقر (شکافنده) هستم. گفت: تو ابن طبّاخه (پسر زن آشپز) هستی؟! فرمود: این شغل او بوده است. گفت: تو پسر کنیز سیاه‌پوست زنجیه بدکار (نعوذ بالله) هستی؟! فرمود: اگر تو راست گفتی، خداوند او را ببخشد و اگر دروغ گفتی، خداوند تو را ببخشد. پس نصرانی به سبب این برخورد حضرت (ع) اسلام آورد.
نازبانو
یکی از عوامل مؤثر در جذب مخالفان، حلم و بردباری اهل‌بیت (ع) بود. آنها پاسخ رفتارهای بد ناآگاهان را با بدی نمی‌دادند. اگر فریب‌خوردگان بدزبانی می‌کردند، اظهار عصبانیت نمی‌کردند؛ بلکه کظم غیض می‌کردند و با سخن نیکو از آنان احوال‌پرسی می‌کردند و نیازهای آنها را برطرف می‌کردند. در نتیجه، فریب‌خوردگان، حق و باطل را از هم تشخیص می‌دادند و به راه مستقیم هدایت می‌شدند. {وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ}؛ خداوند دانا و بردبار است و اهل‌بیت (ع) مظهر علم و حلم پروردگار هستند.
نازبانو
اهل‌بیت (ع) گاهی نیز به دلیل هدفی والا، بدون آن‌که از طرف مخالفان طلب عفو و گذشتی باشد، با شرایط خاص، عفو عمومی اعلام می‌کردند؛
نازبانو
پس از فتح مکه، عکرمه از ترس جانش به جانب یمن گریخت. همسرش برای او از آن حضرت (ص) امان گرفت. پس او بازگشت و مسلمان شد. و نیز اهل‌بیت (ع) هنگامی که بر دشمن دست می‌یافتند، او را مهلت طلب عفو و گذشت می‌دادند و اگر طلب عفو و گذشت و عذرخواهی می‌کرد، او را عفو می‌کردند.
نازبانو
دعثور بن حارث در غزوهْ ذیامّر قصد کشتن پیامبر اکرم (ص) را داشت که جبرئیل بر سینه‌اش زد و شمشیر از دستش افتاد. پیامبر (ص) شمشیر را گرفت و بالای سر او ایستاد و فرمود: کیست که تو را از دست من نجات دهد؟ عثور گفت: هیچ کس جز کرم تو نیست، و من عهد می‌کنم که هرگز با تو نجنگم و دشمن را علیه تو کمک نکنم. پس پیامبر او را آزاد کرد و او مسلمان شد.
نازبانو
یکی از اصول ثابت سیرهْ فردی اهل‌بیت (ع) عفو و گذشت از مخالفانی بود که به حقوق شخصی آنها تعدی کرده بودند، اما آنها بر ظلم خود نادم گشته و در محضر اهل‌بیت (ع) اقرار به ظلم و خطای خود کردند. اهل‌بیت (ع) با کرم و جوانمردی آنها را مورد عفو قرار می‌دادند و آنها به سبب این عفو و گذشت، به اهل‌بیت (ع) ایمان می‌آوردند و از نعمت ایمان سرافراز می‌شدند.
نازبانو
مخالف» از «خالف، یخالف، مخالفة» و نقیض معنای «وافق، یوافق، موافقة» است. «مخالف» به معنای کسی است که راهش غیر از راه دیگری است. و «الخلاف» حاصل مصدر و اعم از ضد است، زیرا هر دو ضد، با هم مختلف هستند، اما هر دو مختلف ضد هم نیستند. بنابراین مخالفان اسلام و اهل‌بیت (ع) نیز به‌طور کلی بر دو قسم هستند: اول: مخالفانی که بر ضد اسلام و اهل‌بیت هستند و با اسلام و اهل‌بیت (ع) دشمنی دارند؛ مثل دشمنان اسلام از کفار و مشرکان و یهود و نصارا و غیر آنها مثل دشمنان اهل‌بیت (ع). دوم: مخالفانی که بر ضد اسلام و اهل‌بیت (ع) نیستند، اما با اسلام ناب محمدی و با شخصیت اهل‌بیت (ع) اختلاف مذهبی، عقیدتی، فکری و... دارند.
نازبانو

حجم

۱۱۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

حجم

۱۱۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان