بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شنام: خاطرات کیانوش گلزارراغب | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شنام: خاطرات کیانوش گلزارراغب

بریده‌هایی از کتاب شنام: خاطرات کیانوش گلزارراغب

۴٫۶
(۵۵)
فوراً به راه افتادیم. به ابتدای قله رسیدیم. گروهی از اسرای عراقی درحال انتقال به پشت خط بودند. یکی از پیشمرگان کرد عراقی، ساعتی را از مچ اسیری باز کرد. متوسلیان این صحنه را دید، سیلی محکمی به صورت پیشمرگ زد و گفت: چرا به اسیر ظلم می‌کنی؟ - این ساعت، غنیمت جنگیه. - غنیمت جنگی، مهماتیه که تو میدون جنگ باقی می‌مونه، نه وسایل شخصی اسرا، فوراً ساعتش‌رو پس بده! اشک توی چشم‌های اسیر عراقی حلقه زد. ساعت را گرفت و به دستش بست. حدود ۶۰ نفر از نیروهای عراقی مستقر در قله غافلگیر شده، به اسارت درآمدند و به پشت جبهه منتقل شدند.
العبد

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۷۷ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۷۷ صفحه

قیمت:
۸۳,۰۰۰
۴۱,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد