بریده‌هایی از کتاب من و کتاب

کتاب خریدن، باید یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب بشود.

اگر مردم کتاب خوان باشند و دنبال کتاب بگردند، سراغ ناشر و سراغ مؤلف می آیند و ناشر خودش را به آب و آتش خواهد زد تا کتاب را پدید بیاورد

کتاب دم دستشان نمی گذارند که بخوانند! این همان حالت تن پروری ذهنی است که ما بایستی به شدت با آن مبارزه کنیم؛ جایش هم در آموزش و پرورش است

از اینکه بودجه و امکانات بیشتر را به کارهای فرهنگی، به خصوص فرهنگ آموزشی، متوجه کنیم، کشور زیان نخواهد کرد؛ زیرا که خود این برای آیندهٔ کشور تولید امکانات می کند.

کتاب را به صورت یک چیز لوکس و تشریفاتی و مخصوص یک عدهٔ خاص نگریستیم؛ نه به صورت یک وسیلهٔ لازم برای همهٔ مردم.

اصلاً نمی شود شبیه رمان چیزی پیدا کرد؛ هم ترجمه می شود، هم همه جا می رود، هم می ماند، هم کهنه نمی شود.۱۰

فهم از فیلم، با فهم از رمان متفاوت است. فیلم محدودیتی دارد که نمی تواند همهٔ چیزها را بیان کند.

وقتی دربارهٔ تاریخ با زبان غیرهنری حرف می زنیم، مثل این است که از فاصلهٔ ده هزار پایی زمین، از شهری عکس برمی داریم. طبیعتاً ابعاد شهر و خیابان های اصلی شهر پیداست، اما در آنجا آدم ها چه کار می کنند؟ خوب ند؟ بدند؟ فقیرند؟ غنی اند؟ راحت ند؟ خواب ند؟ دعوا می کنند؟ می رقصند؟ اصلاً چیزی معلوم نیست. تاریخ از آن بالا، از ده هزار پایی، شهری را عکس برداری می کند و به ما نشان می دهد.

زخم ها و درد های انقلاب را دیدن، آن ها را درشت کردن و برجسته کردن، رنگ و جلای داستانی به آن ها زدن و آن ها را پخش کردن، هیچ خدمتی به انقلاب نیست. انقلاب در کنار نقاط درد و کمبود و محرومیتی که دارد، نقاط قو ت و درخشندگی بیشتری هم دارد.

کتاب خوانی باید مثل خوردن و خوابیدن و سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد بشود.

کتاب خواندن در مملکت ما جا نیفتاده است؛ و این درد بزرگی است.

بسیاری از مردم رادیو را فقط برای سرگرمی هایش گوش می کنند، نه برای آموزش و خبر و آگاهی های زندگی و مسائل فرهنگی. ما باید این نقیصه را برطرف کنیم.۶

روح کتاب خوانی در مردم و انس با معلومات و معارف و پیشرفت علمی کشور در سطوح مختلف، این ها با هم ارتباط دارد و بایستی آن را مرتبط به این دانست و این روحیه را در بین مردم ترویج کرد.۵

امام همیشه می گفتند: «ماها باید باور کنیم که می توانیم.»

اگر شما قدر خودتان را بدانید، می توانید حامل آن چنان نورانیتی باشید که انسان ها را تکان می دهد.

قیمت این کتاب جان شیفته رومن رولان به مراتب از این بیشتر است؛ هم تاریخ است، هم ادبیات است، هم اخلاق است، هم هنر است. این کتاب، همه چیز است. این کتاب را من سال ها پیش خواندم.۲۳

وقتی که جلد اول کتاب شما [فرهنگ جبهه] درآمد، طبعاً به طور عادی مثل بقیهٔ منشوراتی که پیش من می آورند، نشستم آن را خواندم. این کتاب از بس من را جذب کرد، تا آخرش خواندم؛ بعد دیدم این کافی نیست، به خانه بردم و گفتم همه بنشینید این کتاب را بخوانید! در جمع خانواده، جاهایی از کتاب را خود من باز کردم و خواندم. گفتم این کتاب اصلاً باید در فضای خانه ها باشد و همه باید آن را همیشه داشته باشند.

خسارت بزرگ کتاب، دروازه ای به سوی جهان گستردهٔ دانش و معرفت است و کتاب خوب، یکی از بهترین ابزارهای کمال بشری است. ... کسی که با این دنیای زیبا و زندگی بخش، دنیای کتاب، ارتباط ندارد، بی شک از مهم ترین دست آورد انسانی و نیز از بیشترین معارف الهی و بشری محروم است. برای یک ملت، خسارتی بزرگ است که افراد آن با کتاب سر و کار نداشته باشند؛ و برای یک فرد، توفیق عظیمی است که با کتاب مأنوس و همواره در حال بهره گیری از آن، یعنی آموختن چیزهای تازه، باشد. ...۲

من بارها مثال قصه های انقلاب اکتبر را در جمع شما گفته ام. یکی کتاب گذر از رنج های الکسی تولستوی است که فوق العاده است،

ما خاطرات خیلی خوبی داریم. همین خاطرات مستوفی، انصافاً کتاب خیلی خوبی است.