همهی ما از برخی آسیبپذیریها رنج میبریم که با ارتباطات صمیمانهمان، شغلمان و رضایت شخصیمان همراه میشوند.
هدی✌
برای اینکه عشق زنده بماند، ما پیوسته نیاز داریم که همسرمان را دوباره کشف کنیم و خیال نکنیم اکنون او را میشناسیم. آن وقت «دوستتدارمها» غیر خالصانه و خودکار نمیشود، بلکه معنایی احیا شده به خود میگیرد.
Mona Kazemi
چقدر ما انسانها از یکدیگر میترسیم. ما از قضاوتهایی که دیگران دربارهمان میکنند، میترسیم. نگرانیم که آنها قضاوتهایی را که دربارهشان میکنیم، کشف کنند. ما احساس انزوا میکنیم، انگار که هیچکس نمیتواند احساس ناامنی یا آسیبپذیری ما را درک کند. ما میترسیم که نقطه ضعفی نشان دهیم، نه تنها به غریبهها که گاهی مناسب است، بلکه به اشخاصی که عاشقشان هستیم.
هدی✌
پاشنهی آشیلتان ترس از بداخلاق شدنتان است. از این رو، از ابراز خشمتان بابت آزردگیهای جزیی در قبال همسر، رییس یا فرزندانتان اجتناب میکنید تا اینکه روی هم جمع میشوند و شما نمیتوانید خشمتان را مهار کنید.
هدی✌
همهی ما حداقل یک پاشنهی آشیل، یک نقطه ضعف، موردی برای احساس ناامنی یا آسیبپذیری داریم که پیوسته ما را به اشتباه میاندازد.
هدی✌
اصطلاح پاشنهی آشیل برگرفته از افسانهای یونانی دربارهی جنگجویی بزرگ به نام آشیل است. بر طبق این افسانه، وقتی مادر آشیل او را در رودخانهی استیکس فرو برد تا رویینتن شود، آب همهی بدنش بهجز پاشنهی پای او را فرا گرفت، جایی که مادرش آن را گرفته بود و آب به آنجا سرایت نکرد. این نقطه ضعف، پاشنهاش، هم گواهی بر انسان بودنش بود و هم نقطهی بالقوهای برای شکستن.
هدی✌