بریدههایی از کتاب شیدای شهادت
۴٫۷
(۹)
«برای انسانهای بزرگ بنبست معنا ندارد؛ چون بر این باورند که یا راهی خواهند یافت یا راهی خواهند ساخت.»
i_ihash
تقریباً آخرین پیامکی که برای من و بیشتر رفقا فرستاد این بود:
«لحظهها را به بیداری بگذرانیم که سالهای سال به اجبار خواهیم خفت»!
صلوات
میگفت: دوست دارم رو نَفس خودم کار کنم. تا بهتر مهارش کنم! تا خدا رو بهتر بشناسم. چون گام اول در خداشناسی، خودشناسی است.
شهید علی چیتسازیان رو خیلی دوست داشت. همیشه به سر مزار او میرفت. این شهید جمله معروفی دارد که اسماعیل همیشه برای ما نقل میکرد.
ایشان گفته بود: «تنها کسی میتواند از سیم خاردار دشمن عبور کند که در سیم خاردار نَفسش گیر نکرده باشد»!
صلوات
از پیامبر اکرم (ص) سؤال شد: چرا همه مؤمنان در قبر مورد سؤال و سختی قرار میگیرند به جز شهدا!؟
حضرت فرمود: امتحانی که در زیر برق شمشیر داده است، برای او کافی است
صلوات
گریه بر مصائب اهل بیت: و بخصوص حضرت سیدالشهدا (ع) از آن قبیل مستحباتی است که مستحبی افضلتر از آن نیست. «آیتالله العظمی بهجت»
صلوات
پیامبر اعظم (ص) فرمودند: هیچ فرزند نیکوکاری نیست که به چهره پدر و مادر خود نگاه مهربانانهای کند؛ مگر اینکه خداوند برای هر نگاهی ثواب یک حج مقبول برایش منظور نماید.
صلوات
بزرگان دین فرمودهاند: نماز شب و گریه از خوف خدا، نشاط در روز را به همراه دارد.
صلوات
روزای آخر بود. به من میگفت: امیرحسین جان، من دیگه رفتنی شدم. من منظورش رو نفهمیدم. با تعجب نگاهش کردم.
بعد ادامه داد: خواب دیدم که حضرت زهرا (س) بشارت شهادتم رو دادند. حضرت گفتهاند: به زودی مییای اینجا پیش بقیهٔ شهدا!
صلوات
«آن روزها برای شهادت دروازهای داشتیم و این روزها»... هنوز برای شهادت فرصت است، دل را باید صاف کرد.
صلوات
پیامبر (ص) فرمودهاند: بر شما باد به نماز شب، حتی اگر یک رکعت باشد؛ زیرا نماز شب انسان را از گناه باز میدارد، خشم پروردگار را خاموش و سوزش آتش جهنم را برطرف میکند
صلوات
ارادت اسماعیل به امام رضا (ع) مثالزدنی بود. از در باب الجواد (ع) که بیرون آمدیم. اسماعیل به من گفت: هادی وداع آخره، هرچی از آقا بخوای میدهها!
دوباره برگشتیم. هرکدام رفتیم یه گوشه سر به سجده گذاشتیم و شروع کردیم به درد دل کردن با آقا. ساعتی بعد از حرم بیرون آمدیم.
اسماعیل به من گفت: هادی از آقا چی خواستی!؟ کمی مکث کردم و گفتم: زندگی خوب، شغل خوب، همسر خوب و...
یه جور دیگه نگاهم کرد! گفت: هادی ضرر کردی!
من خیلی اصرار کردم که تو چی خواستی اما جواب نمیداد. با اصرار من گفت: من از آقا فقط شهادت خواستم!
صلوات
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است برجریده عالم دوام ما
h.114
آخر وقت اداری بود. برگه را به متصدی دادیم. کارمند بانک با عصبانیت کاغذ را از ما گرفت. گفت: این چیه نوشتی، همهاش اشتباهه. بعد فیش را پاره کرد! من خیلی ناراحت شدم. دلم شکست؛ چون برای سفر کربلا بود.
گفتم: اسماعیل جان، اگه الان بودی! به ما اینقدر بیاحترامی نمیشد. اینقدر تنها نمیشدیم. تو همین حس و حال اشک از چشمانم جاری شد.
یکدفعه دیدم جوانی همتیپ اسماعیل وارد بانک شد. تا به حال ندیده بودمش. گفت: مادر بده برات بنویسم. فیش را گرفت و برای ما پر کرد. بدون اینکه یک کلمه از ما اسم پرداختکننده، مبلغ واریزی و... را بپرسد!!
بعد گفت: مادر ببر بده اونجا، الان وقتش تمام میشه. رفتم و سریع فیش را به متصدی دادم. تا فیش را دادم برگشتم که از آن جوان تشکر کنم. اما هرچه نگاه کردم دیدم خبری از آن جوان نیست!! خدایا این کی بود!؟ نام دقیق من و شوهرم را از کجا میدانست!؟ مبلغ و شماره حساب و... را هم صحیح وکامل وارد کرده بود.
صلوات
سالهای نوجوانی اسماعیل بود. همیشه وقتی با او صحبت میکردیم از شهادت میگفت. اگر دستنوشتهای یا چیزی مینوشت آخرش را امضا میکرد، و جلوی اسم خودش مینوشت: شهید اسماعیل سریشی!!
همیشه از آرزویش، یعنی شهادت حرف میزد. میگفت: چقدر خوب میشد اگر در زمان جنگ بودم و شهید میشدم! خوش به حال شهدا!
با اینکه از بستگان ما کسی در گلزار شهدا نبود اما اغلب اوقات پنجشنبهها به گلزار شهدای همدان میرفت. این برنامه را از دوران تحصیل شروع کرده بود و تا این اواخر ادامه داشت.
صلوات
اسماعیل مانند همه شهدا مصداق این کلام نورانی معصومان شد که فرموده اند: بمیرید پیش از آنکه شما را بمیرانند! اسماعیل با یک بار رفتن به راهیان نور تا ابد نورانی شد...
صلوات
هنوز هم برای شهید شدن فرصت هست، دل را باید صاف نمود.
صلوات
بسیاری از بزرگان توصیه کردند که همواره مراقب شیطان و هوای نفس باشید. و آنچه نفس به انجام آن دستور میدهد دقت نمایید. تا خدای نکرده در مسیر شیطان قرار نگیرید.
حتی در حدیث معروفی امیرالمؤمنین علی (ع) شجاعترین مردم را کسی معرفی میکند که بر هوای نفس خود غلبه کند.
صلوات
شخصی آمده بود خدمت یکی از بزرگان. میگفت من نمیتوانم فرزندم را تربیت کنم. اصلاً مسائل تربیتی را نمیدانم. شما بگویید چه کنم!؟
ایشان در جواب فرموده بودند: به دنبال روزی حلال باش! روزی حلال به خانه ببر و همیشه برای هدایت فرزندت دعا کن. برای تو همین بس است.
صلوات
اسماعیل علاقه خاصی به زیارت امام رضا (ع) داشت.
و در کنار بابالجواد (ع) برات شهادت خود را از مولایش گرفت.
صلوات
حجم
۴۶۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۴۶۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد