بریدههایی از کتاب در باب هنر و زندگی
نویسنده:جان راسکین
مترجم:مرضیه خسروی
ویراستار:کاوه عزیزی
انتشارات:نشر روزگار نو
دستهبندی:
امتیاز:
۵.۰از ۵ رأی
۵٫۰
(۵)
شما میتوانید به یک نفر بیاموزید تا خط راستی را ترسیم نماید، و خط دیگری را قطع نماید، اینکه یک خط منحی را رسم و انحنای آن را به شکلی دیگر درآورد، و این که انواع خطوط و اشکال را با سرعتی حیرت آور و دقتی تمام نسخه برداری نماید و آن گاه درخواهید یافت که کار وی در نوع خود بینقص است، اما اگر از او بخواهید که درباره هریک از آن اشکال بیاندیشید و ببیند که آیا قسم بهتری از آن را میتواند در ذهن خود بیابد یا نه، آن وقت است که وی متوقف میشود، عملش کند میشود، فکر میکند و یک به ده فکرهایش اشتباه است؛ درست است که در وهله ابتدایی کار یک دهم افکار و اعمالش بر خطاست اما شما با این کارتان وی را به موجودی متفکر بدل نمودهاید. او پیش از این تنها یک وسیله و ابزار کار بود.
چڪاوڪ
شمشیرهای هر ملت برحقی میبایست همیشه برای دفاع از خویش و مقهور کردن دشمنان تیز و برا باشد و هیچ گاه نباید برای آزار سایر ملل به کار گرفته شود چرا که رنج دیگران یعنی رنج خود ما
چڪاوڪ
نوعی احترام نوکرمآبانه است که غیرمنطقی و متکبرانه است، اما همچنین احترام شرافتمندانه هم هست که معقول و دوست داشتنی است؛ و انسان هنگامی که به این نوع از احترام دست مییابد به اوج عزت و شرافت خود دست یافته است.
چڪاوڪ
سخنان کتاب مقدس معمولاً آخرین چیزی است که درباره به کارگیریشان فکر میکنیم.
چڪاوڪ
راز حیات ملتها در سه کلمه کوتاه خلاصه میشود: کار، قانون و شهامت.
چڪاوڪ
نقاش بایستی خود رنگ بسازد، معمار باید به همراه کارگرانش در محوطه بنا مشغول باشد، صاحب کارخانه خود میبایستی به کار واردتر از کارگرانش باشد؛ و تفاوت بین کارگران صرفاً باید ناشی از مهارت و تجربه آنها بوده و طبیعتا شهرت و ثروتی که به این طریق حاصل میشود منصفانه و عادلانه خواهد بود.
چڪاوڪ
از فرشته مقرب درگاه خداوند تا حشرهای که به کار مشغول است، از توازن سیارات تا جذبه ذرهای ناچیز، همه و همه بر مدار اطاعت و تبعیت است که قدرت و درخشش دارند نه به جهت آزادی عمل.
چڪاوڪ
این محدودیت است که برای آدمی مایه افتخار و مباهات است نه آزادی؛ علاوه بر این، محدودیت حتی در بین موجودات پستتر نیز محترم شمرده میشود. یک پروانه به مراتب آزادتر از یک زنبور است، اما زنبور در نزد ما از ارزش بیشتری برخوردار است صرفاً به این دلیل که زنبور به اصول معینی که باعث رعایت نظم در جامعه زنبورها میشود، پایبند است. و در تمام عالم از میان این دو مفهوم انتزاعی، یعنی محدودیت و آزادی، همیشه محدودیت از احترام بیشتری برخوردار بوده است.
چڪاوڪ
غریو بلندی که از تمام شهرهای صنعتیمان برمیخیزد، غریوی به مراتب بلندتر از غرش کورههای کارخانجات، همگی به یک موضوع اشاره دارند و آن این که: ما این جا هر چیزی میسازیم جز انسان؛ کتان را پاک، فولاد را آبدیده و شکر را تصفیه میکنیم و سفال را شکل میدهیم، اما هرگز برای تطهیر، تصفیه، آبدیده کردن و سر و سامان دادن به یک موجود زنده سرمایه گذاری نمیکنیم.
چڪاوڪ
نمیدانم آیا روزی فراخواهد رسید که ماهیت آزادی حقیقی درک شود، زمانی که انسانها با آن که مجبور به اطاعت و کار برای دیگری هستند اما به ایشان و جایگاه ایشان احترام گذاشته میشود و به ایشان به چشم برده نگریسته نمیشود.
چڪاوڪ
دست تقدیر هیچ صلحی را در ازای بهانه تراشی و مصالحه عطا نکرده است؛ در هیچ مغازهای نمیتوان صلح خرید بلکه باید با غلبه بر شرم و معصیت، آن را به دست آوریم؛ پیروزی بر معصیت ظالم و فساد فاسقین.
چڪاوڪ
قوانین خردمندانه برای ملتی اصیل، نه غل و زنجیر بلکه در حکم جوشنی آهنین است، محافظی قدرتمند و مقاوم که مانع از زیاده روی بدخواهان میشود.
چڪاوڪ
کسانی که صبر و تحمل پیشه نمیکنند مدام از این تغییر به آن تغییر میروند و به تدریج از این همه تغییر دلزده شده و در پی تغییراتی بزرگتر میروند و این گونه جهانی را به رنج و تعب میاندازند.
چڪاوڪ
۱. تولید محصولات غیر ضروری هرگز به سمتی نرود که ابداع در آن نقشی نداشته باشد.
۲. هرگز مقصود از کار، تولید بمثابه تولید نباشد بلکه هدف، تولیدی کاربردی و برجسته باشد.
۳. به هیچ وجه تقلید و نسخه برداری را تشویق نکنید مگر آن که برای حفظ تولید صنایع بزرگ باشد.
چڪاوڪ
در حالی که در تمام چیزهایی که میبینیم یا انجام میدهیم تمایل به کمال داریم و برای نیل بدان کوشش میکنیم با این حال نباید امر پستتر را که سهل الوصولتر میباشد را برتر از امر والاتر، که دست یافتن بدان بسیار سختتر است، ترجیح دهیم، نباید برای بندگی شأنی بزرگ تراز بزرگی درهم شکسته قائل شویم، نباید پیروزی حقیر را بر شکست شرافتمندانه ارجح بدانیم، و نباید به صرف این که از موفقیت قطعی خویش خشنود شویم، هدفی حقیر برای خویش در نظر بگیریم.
چڪاوڪ
هرگاه و هر کجا انسانها تلاش میکنند سریع پولدار شوند و از کار و تلاشی که مشیت الهی بعنوان تنها منبع شرافتمندانه درآمد معین نموده، اجتناب کنند، و هرگاه و هر کجا که ایشان به خودشان اجازه میدهند رو به تجمل گرایی آورند بدون اینکه به این فکر کنند چقدر کار دیگران را هدر میدهند، در هر یک از این حالات انسانها یقیناً به جهت منافع یا لذتجویی خود سالانه موجب نابودی تعدادی از مردم میشوند
چڪاوڪ
دامهایی که ما علیه فقرا میگسترانیم همان موارد جهانشمول شرم آوری است که ایشان بواسطه جهل یا بیاحتیاطی خویش در آن گرفتار میشوند؛ سپس درست زمانی که باید برای کمک به ایشان و گشودن بند از دست و پایشان شتافته و به ایشان بیاموزیم که چگونه زندگی بهتری را در پیش گیرند، برای چپاول ایشان هجوم میبریم و تمام توان خود را در هرچه بیشتر به فلاکت کشاندن ایشان صرف مینماییم.
چڪاوڪ
یگانه قانون زندگی بشری تلاش است و یگانه قانون ایمان بشری، شکر نعمتهای الهی.
چڪاوڪ
جامعه تنها با کاری که همراه با تفکر باشد سلامت خود را باز مییابد و صرفاً کار همراه با اندیشه است که میتواند باعث سعادت شود و این دو را نمیتوان از یکدیگر منفک و مجزا کرد.
چڪاوڪ
نیرومندترین هنرها تنها زمانی امکان عرضه و ابراز مییابد که قدرت دستهای آدمی به کار گرفته شده و به شکلدهی مواد بپردازد
چڪاوڪ
حجم
۸۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۸۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد