بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بازگشت زرتشت | طاقچه
تصویر جلد کتاب بازگشت زرتشت

بریده‌هایی از کتاب بازگشت زرتشت

نویسنده:هرمان هسه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۳ رأی
۳٫۰
(۳)
می‌خواهم به این دانش‌جو حق بدهم و بگویم که او در بین تمامی اسامی که برای او مقدس هستند، از یک اسم هم نام برده که برای من و تمامی کسانی که شبیه من می‌اندیشند، محترم است: بتهوون.
Mohammad
شاید درد نه از مردم باشد، نه از سرزمین پدری، نه از قدرت جهانی و نه از دموکراسی. شاید خیلی ساده سرچشمهٔ درد خود «تو» باشی،
yazdaan
شما باید بیاموزید که خودتان باشید، همان‌گونه که من زرتشت بودن را آموخته‌ام. شما باید دست از این‌کار بردارید که دیگری باشید، که هیچ‌کس نباشید، که صدای دیگران را تقلید کنید و چهرهٔ بیگانگان را به جای چهرهٔ خود بگیرید.
yazdaan
اگر باز هم خواهان داشتن مردان و اندیش‌مندانی هستیم که آینده را برای ما گران‌مایه کنند، نباید از انتها و با شکل‌های حکومت و روش‌های سیاسی جاری، بلکه باید از ابتدا و با ساختن شخصیت‌ها آغاز کنیم. نوشتهٔ کوتاه من، از این نکات سخن می‌گوید.
مادربزرگ علی💝
در سال ۱۹۴۵ در زمان کنفرانس مالتا می‌نویسد: «وقتی که می‌خوانم امریکایی‌ها می‌خواهند مدیریت دنیا را به عهده بگیرند، یاد جملهٔ کنفسیوس می‌افتم که در برابر یک فرد چینی پُرمدعا ایستاده و می‌گوید: آیا این همان کسی نیست که می‌داند نمی‌تواند و نمی‌شود ولی باز هم انجام می‌دهد؟»
مادربزرگ علی💝
ما بسیار آدم می‌کشیم! ما تنها در جن‌گ‌های احمقانه، در تیراندازی‌های خیابانی انقلاب و تنها در جریان اعدام‌های احمقانه آدم نمی‌کشیم، بلکه در هر گام این کار را انجام می‌دهیم. ما آدم می‌کشیم و این کار را با سوق دادن از سر نیاز جوانان مستعد به شغل‌هایی که مناسب آن‌ها نیست، انجام می‌دهیم. ما با بستن چشم‌ها بر روی فقر و نیاز و ننگ آدم می‌کشیم. ما با فراغ بال و بی‌تفاوتی نهادهای مستقر در جامعه، دولت، مدارس و دین کاذب را می‌بینیم و با دورویی، به‌جای این‌که رو از آن‌ها برگردانیم، تأییدشان می‌کنیم.
yazdaan
سرانجام خواهید آموخت که بتی وجود ندارد!
yazdaan
«به انسان چیزی داده شده که او را به خدای‌گونگی می‌رساند و به یادش می‌آورد که در این مقام باید سرنوشتش را شناسایی و در آن دخالت کند. سرنوشتی زیبا و انسان‌ساز تا رسیدن به جایگاه‌های بزرگ و بلند. من از آن حیث زرتشت هستم که سرنوشت زرتشت را تشخیص داده‌ام. از آن حیث که زندگی‌اش را زندگی کرده‌ام. اندک کسانی سرنوشت‌شان را تشخیص می‌دهند. اندک کسانی زندگی خود را زندگی می‌کنند. بیاموزید که زندگی خود را زندگی کنید! بیاموزید که سرنوشت خود را خود تشخیص دهید!
yazdaan
من هیچ‌گاه در مورد انسان‌ها براساس عقیدهٔ آن‌ها داوری نمی‌کنم، بلکه این شخصیت آن‌هاست که ملاک قضاوت من است.
شاهین احمدی
به این پرنده گوش کنید! به ندایی که از درون‌تان می‌آید، گوش کنید! هنگامی‌که این ندا به خاموشی می‌گراید، آن‌گاه بدانید که چیزی درست نیست، چیزی رو به‌راه نیست، و شما در راهی نادرست قرار گرفته‌اید. اما وقتی پرندهٔ شما می‌خواند و سخن می‌گوید، بی‌دریغ او را دنبال کنید؛ به سوی هر دامی و به سوی دورترین و سردترین تنهایی و به سوی تاریک‌ترین سرنوشت!
Call_Me_Mahi
انسان وقتی می‌خواهد در کنار زندگی بایستد و خود را در دنیا حفظ کند، باید بتواند باعث درد شود و درد بکشد. دنیا سرد و بی‌احساس است و مانند زادگاه نیست که آدم در آن در کودکی ابدی در گرمای امن بنشیند. دنیا ترسناک و بی‌رحم است، غیرقابل پیش‌بینی است، تنها قوی و ماهر را دوست دارد، کسانی را دوست دارد که به خود وفادارند. دیگران در آن فقط موفقیت‌های کوتاه‌مدت دارند.
Call_Me_Mahi
عمل نوری است که از خورشید می‌تابد. چنان‌چه یک خورشید بارها و بارها و پس از آزمون‌های فراوان خورشیدی باشد که پیوسته با هراس از خود می‌پرسد که چه باید بکند، هرگز نوری از خود نخواهد داد!
Call_Me_Mahi
آه، ای دوستان جوان، شما در این زندگی کوتاه‌تان بسیار آموخته‌اید! شما مبارز بوده‌اید و صدها بار با مرگ رودررو شده‌اید. شما قهرمانید. شما ستون‌های سرزمین پدری هستید. تنها یک خواهش از شما دارم: به این بسنده نکنید! بیش‌تر بیاموزید! هم‌چنان تلاش کنید! و گاه بدان بیندیشید که صداقت چه زیباست!»
Call_Me_Mahi
شاید درد نه از مردم باشد، نه از سرزمین پدری، نه از قدرت جهانی و نه از دموکراسی. شاید خیلی ساده سرچشمهٔ درد خود «تو» باشی
Call_Me_Mahi
«وقتی که می‌خوانم امریکایی‌ها می‌خواهند مدیریت دنیا را به عهده بگیرند، یاد جملهٔ کنفسیوس می‌افتم که در برابر یک فرد چینی پُرمدعا ایستاده و می‌گوید: آیا این همان کسی نیست که می‌داند نمی‌تواند و نمی‌شود ولی باز هم انجام می‌دهد؟»
Call_Me_Mahi
«اصولاً انسانیت و سیاست‌مداری پیوندی باهم ندارند، هر دو لازمند، اما در آنِ‌واحد هم در خدمت انسانیت و هم در خدمت سیاست بودن، ممکن نیست.»
Call_Me_Mahi
کودک از ایجاد شدنش رنج می برد، از زاده شدنش رنج می‌برد، از شیر گرفته شدنش رنج می‌برد، کودک این‌جا و آن‌جا رنج می‌برد تا سرانجام نوبت به رنج مرگ رسد. لیکن همهٔ آن خوبی که در اوست و آنچه که برایش تحسین برانگیز یا دوست‌داشتنی می‌شود، تنها رنج خوب، رنج درست، تمام و پویاست. بیش از نیمی از زندگی دانستن این راز است که چگونه می‌شود خوب رنج برد. خوب رنج بردن تمام زندگی است. زاده شدن رنج است، رشد رنج است. بذر از زمین رنج می‌برد، ریشه از باران، و غنچه از شکفتن. انسان نیز، دوستان من همین‌گونه از سرنوشت رنج می‌برد. سرنوشت زمین است، باران است، رشد است. سرنوشت دردآور است.
yazdaan

حجم

۱۰۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۱۰۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۶۱,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد