- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب سقوط
- بریدهها
بریدههایی از کتاب سقوط
۴٫۳
(۶۲)
کلمهای مثل عدالت، غضب عجیبی در دلم میانداخت.
pejman
به ندرت با کسانی که از ما بهترند، درد دل میکنیم. بیشتر اوقات از معاشرت با آنها فرار میکنیم. در واقع، اکثر اوقات با کسانی که شبیه به ما هستند و در ضعفهای ما سهیماند، دردل میکنیم. بنابراین، ما نمیخواهیم خودمان را اصلاح کنیم، و یا بهتر شویم: چراکه قبل از هرچیز لازم است خود را ضعیف بدانیم.
pejman
امروزه، همانطور که برای عشقبازی آمادهایم، برای داوری نیز آمادهایم.
pejman
مردم تنها با مرگ شماست که پی به صداقت و وقاحت رنجهایتان میبرند.
pejman
کنند، این نه عشق بود و نه بزرگواری، که در من بیدار میشد، بلکه تنها میل به آن بود که مرا دوست بدارند و آن کسی که به عقیده من، حق من بود، پذیرای من شود.
pejman
عدهای فریاد میزنند: «دوستم داشته باش!» عدهای دیگر: «دوستم نداشته باش!». اما عدهای بیشتر، بدترین و بدبختترین آنها، فریاد میزند: «دوستم نداشته باش و به من وفادار بمان!»
pejman
شهوتپرستی من، حال که حرفش پیش آمد، باید بگویم آنقدر واقعی بود که حاضر بودم حتی برای یک ماجرای ده دقیقهای پدر و مادرم را هم انکار کنم، حتی اگر پس از آن به شدت از این کار پشیمان میشدم.
pejman
عشق واقعی به طور استثناء، تقریباً دو یا سه بار در طول قرن دیده میشود و بقیه اوقات، زمان خودخواهی است و ملال.
pejman
هرکاری که میکردم یا از روی بیحوصلگی بوده یا برای تفریح.
pejman
مردی را میشناسم که بیست سال از عمرش را صرف زنی بیفکر کرد و هرچه داشت یعنی رفیق، کار و حتی روش زندگیاش را فدای او کرد. اما یک شب فهمید که از اول این زن را دوست نداشته است. در واقع او مثل اکثر آدمها، دچار یکنواختی زندگی شده بود، فقط همین. به همین دلیل زندگی را مشکل و پُر غم کرده بود. اکثر تعهدات انسانی تنها به این دلیل به وجود میآیند که بشر میخواهد اتفاقی در زندگی یکنواختش روی دهد. باید اتفاقی بیفتد، حتی بندگی بدون عشق، حتی جنگ و یا مرگ. پس زنده باد مراسم خاکسپاری!
کاربر ۱۵۳۴۰۳۷
اکثر تعهدات انسانی تنها به این دلیل به وجود میآیند که بشر میخواهد اتفاقی در زندگی یکنواختش روی دهد. باید اتفاقی بیفتد
pejman
شاید ما به قدر کافی زندگی را دوست نداریم؟
pejman
در مورد مردی با من صحبت کردهاند که دوستش زندانی بود. او، شبها، بر کف اتاق میخوابید تا از آسایشی که از دوستش سلب شده بود، لذت نبرد. چه کسی، آقای عزیز چه کسی برای ما روی زمین میخوابد؟
pejman
شیرجههای نرفته گاهی اوقات کوفتگیهای عجیبی بهجا میگذارد.
pejman
ما در همه امور فقط تقریباً هستیم.
pejman
در این کشور، همه یا دکترند یا استاد.
pejman
همیشه فکر میکردم همشهریهایمان تشنه دو چیزند: یکی نظریهپردازی و دیگری عشقبازی.
pejman
سالها از آن موقع میگذرد. اما دل حافظهاش را دارد
pejman
وقتی انسان از سر ذوق یا به اجبار شغل، به ذات بشر فکر کند، دلش برای انسانِ اولیه تنگ میشود. حداقل، حرف دل و زبانشان یکی بود.
pejman
سلطان خلق و خوی خویش بودن از امتیازات حیوانات بزرگ است.
pejman
حجم
۱۰۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۱۰۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰۵۰%
تومان