بریدههایی از کتاب دوستش داشتم
۳٫۳
(۱۲۵)
«مردمی را دیدهام که کمی رنج میکشند، فقط یکم، نه آنقدر زیاد، فقط آنقدری که تمام زندگیشان را نابود کند...
آبـــــان🍊
به خودم گفتم، راحت باش، یک دل سیر گریه کن. بعد اشکهایت را خشک کن، دستمالات را کنار بگذار، به هیکل بزرگ ماتم زدهات تکانی بده و صفحهٔ جدیدی را باز کن. به چیز دیگری فکر کن. راه بیفت و همهچیز را از نو شروع کن.
نعنا
هنوز میتوانم تماس دلپذیر دستاش را روی گردنام احساس کنم؛ صدایش، گرمایش، بوی تناش، همه همانجاست.
همه همانجاست... گوشهای از ذهنام...
فقط کافیست به آن فکر کنم.
Qeziii
زندگی حتی وقتی انکارش کنی، حتی وقتی به آن بیاعتنایی کنی، حتی وقتی حاضر به پذیرفتناش نباشی، باز هم از تو قویتر است. قویتر از هرچیزی.
آدمها از اردوگاههای اجباری برمیگشتند و بچهدار میشدند. مردان و زنانی که شکنجه شده بودند، که مرگ عزیزانشان را دیده بودند و خانههایشان با خاکستر یکی شده بود. به خانه برمیگشتند و دنبال اتوبوس میدویدند، دربارهٔ آبوهوا حرف میزدند و دخترانشان را عروس میکردند. باورکردنی نیست، اما زندگی همین است. زندگی از هر چیزی قویتر است؛
Hosein Ald
«تابهحال صدایی درونات نشنیدی که هر از چند گاهی تلنگری بزند و یادآوری کند که کسی واقعاً دوستات نداشته؟»
«نه.»
«نه؟»
«نه.»
«قبول، پس حتماً من اشتباه کردم...»
(:Ne´gar:)
چقدر طول میکشد تا عطر کسی که دوست داریم را از یاد ببریم؟ چقدر باید بگذرد تا دیگر دوستاش نداشته باشیم؟
آبـــــان🍊
زندگی حتی وقتی انکارش کنی، حتی وقتی به آن بیاعتنایی کنی، حتی وقتی حاضر به پذیرفتناش نباشی، باز هم از تو قویتر است. قویتر از هرچیزی.
Aisan
چه کسی مهمتر از ما. ما مهمترین مناسبت دنیا هستیم.
n re
«نه، کلوئه عزیزم، باور کردنی است... خیلی هم باور کردنی است. زندگی همین است. تقریباً زندگی همه همین است. ما عشقبازی میکنیم، قول و قرار میگذاریم و ترسها و بزدلیهایمان را مثل حیوان خانگی نزدیک خودمان نگه میداریم. افسوس و صد افسوس... بعضیها شجاعاند و بعضیها با همهچیز کنار میآیند و چه چیزی راحتتر از کنار آمدن... آن بطری را بده به من.»
shakiba
پول نمیتواند همهچیز را بخرد؛ یا هر ضرری را جبران کند.
نعنا
هیچوقت نمیتوانستم درک کنم که کسی از ترس ضعیف جلوه کردن، احساساتاش را بروز ندهد. در خانهٔ من، بوسه و نوازش مثل نفس کشیدن است.
Niloufar
بعضی موقعها، زندگی فوقالعاده است...
n re
چقدر طول میکشد تا عطر کسی که دوست داریم را از یاد ببریم؟ چقدر باید بگذرد تا دیگر دوستاش نداشته باشیم؟
کاش کسی یک ساعت شنی به من میداد.
n re
«حق اشتباه کردن. یک جملهٔ کوتاه است، یک اصطلاح کوتاه؛ اما چه کسی این حق را به ما میدهد؟
«چه کسی غیر از خودمان؟»
🦋ح. الف
زندگی حتی وقتی انکارش کنی، حتی وقتی به آن بیاعتنایی کنی، حتی وقتی حاضر به پذیرفتناش نباشی، باز هم از تو قویتر است. قویتر از هرچیزی.
همتا
هر دو بازیگران خوبی بودیم- دمل چرکی غم گلویمان را گرفته بود اما به ظاهر کیفمان کوک بود
همتا
آرزو میکردم که ای کاش نتواند بدون من زندگی کند.
همتا
من هم دوست داشتم بزنم زیر گریه اما جلوی خودم را میگرفتم...»
«چرا جلوی خودتان را میگرفتید؟»
«فکر کنم چون اینطوری تربیت شدهام... بااینحال هنوز احساس میکردم که خیلی شکنندهام... نمیتوانستم ریسک کنم و احساساتام را بروز بدهم
همتا
چقدر احمقیم. آنقدر سادهلوحیم که باور میکنیم افسار زندگیمان حتی برای ثانیهای در دستان خودمان است.
زندگیمان از سر انگشتانمان لیز میخورد اما آنقدرها جدی نیست. آنقدرها مهم نیست...
خیلی بهتر است اگر از قبل بدانیم
haniyh
«همه همیشه از غم کسانی که ترک میشوند حرف میزنند اما تا به حال به درد و رنج کسانی که میروند، فکر کردهای؟»
میس سین
حجم
۱۲۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۱ صفحه
حجم
۱۲۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۱ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰۵۰%
تومان