بریده‌های کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد
کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد اثر آنا گاوالدا

کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد

«فقط یک دلیل قانع‌کننده برای قبول کردن دعوتتان بیاورید.» «یک دلیل قانع‌کننده... خدای من... خیلی سخت است...» شگفت‌زده به تماشای او نشسته بودم. و بعد، بی‌مقدمه، دستم را گرفت. «فکر کنم یک دلیل کم‌وبیش منطقی پیدا کردم...» دستم را روی گونه‌های اصلاح‌نشده‌اش کشید. «این هم یک دلیل قانع‌کننده: موافقت کنید تا دلیلی برای اصلاح کردن داشته باشم...
علیرضا حساس
زمانی‌که دخترها بخواهند چیزی خوب پیش برود، خوب پیش می‌رود. به همین سادگی.
saeedeh
تقریباً بیس سالش است- همان سن مأیوس‌کننده‌ای که در آن حس می‌کنی همه‌چیز ممکن است. سن چشم‌اندازها و توهمات. سن ضربه‌هایی که از این‌سو و آن‌سو به تو وارد می‌شود.
sh kh
وقتی من منتظر نفس‌های تو بر روی گردنم بودم به خودت اجازه دادی درگیر چه چیزی دیگری بشوی؟
Fatima
من مثل یکی از شخصیت‌های کمیک‌استریپ پرتشر هستم: دختری که روی نیمکتی نشسته و نوشته‌ای از گردن‌اش آویزان است: «من عشق می‌خواهم.» و اشک مثل فواره از گوشهٔ چشم‌هایش سرازیر است.
𝐌𝐚𝐡𝐝𝐢𝐞𝐡
در نهایت مجبور شدم هرچیزی که در مدرسه یاد گرفته بودم را ببوسم و بگذارم کنار. مجبور بودم ساکت جلوی دام بایستم و منتظر بمانم تا صاحب‌اش توضیحات جسته و گریخته‌ای بدهد تا کمکم کند بفهمم مشکل حیوان بیچاره از کجاست.
ghazl
سال‌ها فکر می‌کردم جایگاه این زن بیرون زندگی‌ام است- خیلی دور نه، اما بیرون. این‌که دیگر وجود ندارد، اینکه دور از من زندگی می‌کند، اینکه هیچ‌وقت آنقدرها زیبا نبوده و اینکه او به دنیای گذشته تعلق دارد. دنیای زمانی‌که من جوان بودم و پر از افکار عاشقانه، زمانی‌که باور داشتم عشق تا ابد ماندگار است و اینکه هیچ‌چیز از عشقم به او بزرگ‌تر نیست. دنیای تمام این مزخرفات.
ghazl
برای من پاریس یا کوربی، هیچ فرقی با هم ندارند. یکی از معدود چیزهایی که از دوران مدرسه به خاطر دارم تئوری یکی از فیلسوفان قدیمی است که گفته بود مهم نیست کجا زندگی می‌کنید، تنها وضعیت روحی‌تان اهمیت دارد. به خاطر دارم که فیلسوف این جمله را خطاب به یکی از دوستانش که حال روحی خوبی نداشت و می‌خواست به سفر برود، نوشته بود. تقریباً با الفاظ مختلف به او گفته بود به زحمت‌اش نمی‌ارزد چون او هر جا برود بار مشکلاتش را با خودش می‌برد. روزی که معلم‌مان این را برایمان تعریف کرد، زندگی من زیر و رو شد.
Amir Afshar
درست لحظه‌ای که می‌خواستم اولین قدم را به سمت خیابان بردارم، صدایی مانع حرکتم شد.
Hamed North
کاش کسی جایی منتظرم باشد... این انتظار زیادی است؟
ژنرالیسم

حجم

۱۶۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

حجم

۱۶۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد