بریده‌هایی از کتاب مدیریت ذهن برای پیروزی و موفقیت

اگر فکر کنید که نمی‌توانید موفق شوید پس موفق نخواهید شد. هنری فورد این مفهوم را زیباتر بیان کرده است: «چه فکر کنید که می‌توانید و چه فکر کنید که نمی‌توانید، در هر حال حق با شما است».

اگر فکر کنید که نمی‌توانید موفق شوید پس موفق نخواهید شد. هنری فورد این مفهوم را زیباتر بیان کرده است: «چه فکر کنید که می‌توانید و چه فکر کنید که نمی‌توانید، در هر حال حق با شما است».

تفاوت آرزو و هدف این است که برای رسیدن به هدف یک برنامهٔ مدون تهیه می‌شود.

همهٔ موانعی را که در مسیرتان وجود دارد صادقانه ارزیابی کنید.

اگر ارزش هزینه‌کرد به اندازهٔ کافی بزرگ باشد، همیشه می‌توان راه حل مناسبی پیدا کرد

تعیین محدودهٔ زمانی برای اهداف‌تان به شما کمک می‌کند تا یک نقشه مناسب برای دستیابی به آن طرح‌ریزی کنید.

در تعیین اهداف‌تان دقیق عمل کنید. هرچه هدف‌تان مشخص‌تر باشد، شانس بیشتری برای به دست آوردنش خواهید داشت.

هدفی را برای خود تعیین کنید که ارزش صرف کردن زندگی‌تان را داشته باشد.

ارزش شما به عنوان یک انسان، بیش از آن که به نتیجه‌ای که در میدان مسابقه کسب کرده‌اید بستگی داشته باشد، تابعی از ویژگی‌های شخصیتی شما، باورها و رفتار شما در قبال دیگران است.

میزان موفقیت شما را کنترل آن چیزی که در اختیار دارید تعیین می‌کند نه نگران بودنتان برای کسب نتیجه.

فقط روی چیزهایی هدفگذاری کنید که می‌توانید کنترل‌شان کنید.

وقتی که ذهن‌تان را از روی نمره برمی‌دارید و روی فرایند خوب انجام دادن کارتان تمرکز می‌کنید با موقعیتی روبه‌رو می‌شوید که احساس می‌کنید به تنهایی از پس کنترل آن برمی‌آیید.

فرایند چیزی است که می‌توانید کنترلش کنید و اتفاقاً تنها چیزی هم هست که توانایی کنترل آن را دارید. فرایند را می‌توان تعریف کرد و هرچیزی را که بشود تعریف کرد قابلیت تکرار پیدا می‌کند.

اگر هدفی تعیین نکرده‌اید این شانس را دارید که به کسی که این کار را کرده است ببازید! هدفگذاری برای برنده‌ها فعالیتی همیشگی به حساب می‌آید.

بیانیهٔ عملیاتی اصل هفتم «من خودآگاه، ناخودآگاه و خودپنداره‌ام را به سمت تعادل سوق می‌دهم و در نتیجه عملکردم را با امیدواری ارتقا خواهم داد.»

این یک ضرورت است که همیشه ذهن خودآگاهمان را متوجه کاری کنیم که در حال انجامش هستیم، در غیر این صورت نتیجه چیزی جز اشتباه و خطا نخواهد بود.

استعداد از بدو تولد همراه‌مان نیست اما همهٔ ما با بذری از بزرگ‌منشی متولد شده‌ایم.

بیانیهٔ عملیاتی اصل هفتم «من خودآگاه، ناخودآگاه و خودپنداره‌ام را به سمت تعادل سوق می‌دهم و در نتیجه عملکردم را با امیدواری ارتقا خواهم داد.»

هر زمان که متوجه شدید در مسیر ورزش یا کسب‌وکار خود در حال در جا زدن هستید این سئوالات را از خودتان بپرسید: آیا از تعادل خارج شده‌ام؟ آیا روی اهدافم متمرکز هستم؟ آیا برای این که بتوانم کارم را به نحو احسن انجام دهم همهٔ مهارت‌های لازم را کسب کرده‌ام؟ آیا باید بیشتر تمرین کنم؟ آیا کارهایم را مثل خودم انجام می‌دهم یا لازم است بعضی چیزها را برای انجام هرچه بهتر کارهایم تغییر دهم؟

این یک ضرورت است که همیشه ذهن خودآگاهمان را متوجه کاری کنیم که در حال انجامش هستیم، در غیر این صورت نتیجه چیزی جز اشتباه و خطا نخواهد بود.