بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب لاک صورتی | طاقچه
کتاب لاک صورتی اثر جلال آل احمد

بریده‌هایی از کتاب لاک صورتی

۴٫۰
(۴۰۵)
«چرا بی‌خودی گناهشو بشورم؟ من که خدای اون نیستم که. خودش می‌دونه و خدای خودش...»
sana.s.s
ماها تو اين زندگی تنگمون، هی پاهامون به هم می‌پيچه و رو سر و کول هم زمين می‌خوريم و خيال می‌کنيم تقصير اون يکيه. غافل از اينکه، اين زندگيمونه که تنگه و ماها رو به جون همديگه مي‌ندازه...
amir1372
آدم نمی‌فهمه کی آفتاب می‌زنه و کی غروب می‌کنه. شماهام چه توقعاتی از آدم دارین...
sana.s.s
ماها تو اين زندگی تنگمون، هی پاهامون به هم می‌پيچه و رو سر و کول هم زمين می‌خوريم و خيال می‌کنيم تقصير اون يکيه. غافل از اينکه، اين زندگيمونه که تنگه و ماها رو به جون همديگه مي‌ندازه...
fateme
خدای اون نیستم که. خودش می‌دونه و خدای خودش...»
آســاره
«بله خدا بزرگه. خيلیم بزرگه! مثل خورده فرمايشای زن من... اما چه بايد کرد که درآمد ما خيلی کوچيکه». ـ مرد حسابی چرا کفر مي‌گی؟ چی چی خدا خيلی بزرگه مثل هوس‌های من؟ باز ما غلط کرديم يه چيزی از تو خواستيم؟ باز می‌خواد تا قيامت بگه و مسخره کنه. آخه منم آدمم! دلم می‌خواد... يا چشمای منو کور کن يا... ـ آخه مگه کله‌ی خر خوردت دادن؟ فکر کن ببين من دار و ندارم چقدره؛ اون وقت ازين هوس‌ها بکن.
mahdie
هاجر صبح روز چهارم، دوباره بغچه‌ی خود را بست،
سیّد جواد
آخه تو این بی‌پولی، خدا رو خوش نمی‌آد این همه پول ببری بدی مانیکور بخری. اما خوب چه باید کرد؟ ماها تو این زندگی تنگمون، هی پاهامون به هم می‌پیچه و رو سر و کول هم زمین می‌خوریم و خیال می‌کنیم تقصیر اون یکیه. غافل از اینکه، این زندگیمونه که تنگه و ماها رو به جون همدیگه می‌ندازه...
Ashix
ماها تو اين زندگی تنگمون، هی پاهامون به هم می‌پيچه و رو سر و کول هم زمين می‌خوريم و خيال می‌کنيم تقصير اون يکيه. غافل از اينکه، اين زندگيمونه که تنگه و ماها رو به جون همديگه مي‌ندازه...
Mehrab •
ماها تو این زندگی تنگمون، هی پاهامون به هم می‌پیچه و رو سر و کول هم زمین می‌خوریم و خیال می‌کنیم تقصیر اون یکیه. غافل از اینکه، این زندگیمونه که تنگه و ماها رو به جون همدیگه می‌ندازه...
آدمک

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰ صفحه

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰ صفحه

صفحه قبل
۱
۲
...
۸صفحه بعد