بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تنها کسی که باقی ماند | طاقچه
تصویر جلد کتاب تنها کسی که باقی ماند

بریده‌هایی از کتاب تنها کسی که باقی ماند

نویسنده:رایلی سیجر
انتشارات:نشر افرا
امتیاز:
۴.۱از ۳۸ رأی
۴٫۱
(۳۸)
وقتی کسی حرف نمی‌زند، به‌راحتی می‌تواند نادیده گرفته شود و من این‌گونه بودم.
میم ___ لام
من جوان بودم و داشتم از شدت حسرت منفجر می‌شدم. حسرت عشق، ماجراجویی و زندگی.
سمیرا میرزایی
خواهرم می‌دانست من عاشق شده‌ام. خواهرها می‌توانند چنین چیزهایی را به هم بگویند. حتی آن‌هایی که با هم سازگار نیستند،
سمیرا میرزایی
لحظه‌ای در آستانهٔ در مردد می‌مانم. در انتظار، امیدوار، ساکت و با حالتی ملتمسانه برای اینکه چیز بیشتری بگوید. هرچیزی. خداحافظ، به جهنم، گم شو. هرچیزی به‌جز این سکوت کینه‌توزانه که باعث می‌شود احساس کنم هیچی نیستم. بدتر از هیچی. احساس نامرئی بودن. این احساسی است که دارم.
سمیرا میرزایی
طبق تجربهٔ من، در هر دروغی حداقل ذره‌ای حقیقت نهفته است.
نیکو👷‍♀️
حتی زندان هم می‌تواند برایت آرامش‌بخش باشد، وقتی تنها چیزی باشد که آن را می‌شناسی.
AS4438
«وقتی کتاب همراهت باشه، هیچ‌وقت تنها نیستی.
AS4438
بااینکه به وجود ارواح اعتقادی ندارم، می‌توانم بفهمم چرا مری فکر می‌کرده یک نفر هوپز اند را نفرین کرده است.
سمیرا میرزایی
وقتی کسی حرف نمی‌زند، به‌راحتی می‌تواند نادیده گرفته شود و من این‌گونه بودم.
میم ___ لام
او مرا زنی جوان، باهوش، مملو از امید و آرزو و بلندپرواز می‌دید. او مرا کسی می‌دید که خودم نیز دلم می‌خواست همان باشم.
میم ___ لام
یک لحظه هم فکر نکن این فقط داستان دختر جوانی است که توسط مردی سنگدل مورد سوءاستفاده قرار گرفته و دور انداخته شده است. ماجرا خیلی فراتر از این‌هاست. در عمارت هوپز اند، تقریباً همه در اتفاقی که رخ داد نقش داشتند و بیشترین هزینه را هم برای آن پرداختند. همه، از جمله من. به‌خصوص من.
سمیرا میرزایی
شاید مری واقعاً خودش را به پایین پرتاب کرده است. شاید او چاه‌های عمیقی از ناامیدی در وجودش داشته که دیگر قادر به کنترل کردنشان نبوده است.
سمیرا میرزایی
او هنوز اینجاست، در راهروها پرسه می‌زند و هرگز اینجا را ترک نخواهد کرد. تا وقتی که عمارت هوپز اند سر پا است، خواهرم نیز باقی خواهد ماند.
سمیرا میرزایی
ناامیدی‌اش را از اینکه نمی‌تواند حرف بزند احساس می‌کنم. این احساس دوطرفه است.
سمیرا میرزایی
هرچه نباشد، این راز بزرگی است. باید دلیلی داشته باشد. هیچ‌کس بدون انگیزه کل خانواده‌اش را سلاخی نمی‌کند. البته هیچ آدم عاقلی.
سمیرا میرزایی
آقای گرلین مرا انتخاب کرد چون لنورا هوپ بیماری است که اگر من او را بکشم، برای هیچ‌کس ـ حتی برای پلیس ـ مهم نیست.
سمیرا میرزایی
زندگی همیشه بزرگ‌ترین آرزوهایت را به تو نمی‌دهد. اما خوشحالی هنوز هم می‌توانست وجود داشته باشد
نیکو👷‍♀️
حتی زندان هم می‌تواند برایت آرامش‌بخش باشد، وقتی تنها چیزی باشد که آن را می‌شناسی.
نیکو👷‍♀️
حرف زدن درمورد اتفاقات گذشته خاطرات بد را سنگین می‌کند و باعث می‌شود تروتازه به نظر برسند.
Maedeh
یکی از رفتارهای مختص مردان مغرور و خودبزرگ‌بین این است که سعی می‌کنند غرورشان را مخفی کنند.
Maedeh

حجم

۴۰۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۶۸ صفحه

حجم

۴۰۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۶۸ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۳۴,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد