بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب راه رشد (جلد چهارم) | طاقچه
تصویر جلد کتاب راه رشد (جلد چهارم)

بریده‌هایی از کتاب راه رشد (جلد چهارم)

۴٫۵
(۶)
شیاطین می‌گویند «انسان آزاد است» و با این آزادی، انسان را بندهٔ همه چیز می‌کنند!! اما انبیاء (ع) می‌گویند: «انسان بنده است» و با این بندگی، او را از بندگی دیگران آزاد می‌کنند!
فریبا کریمی
پدرها طوری برای عید غدیر ارادت به خرج بدهند که بچه‌ها از یک ماه، دو ماه قبل چشم‌انتظار عید غدیر باشند. قرض کنید و یک عیدی حسابی، به اندازه‌ای که به علی (ع) ارادت دارید، به بچه‌ها بدهید. نگویید که این غرامت است، باز من باید یک چیزی بدهم! مقروض می‌شوی، بشو! تو که برای چیزهای دیگر قرض کرده‌ای، یک بار هم برای حضرت علی (ع) مقروض شو.
فریبا کریمی
پدر و مادر باید ثابت کنند که بچه‌ها برایشان مساوی‌اند و هیچ کدام بر دیگری ترجیح ندارد. حتی اگر در قلب هم یکی پیش آنها محبوب‌تر از دیگری است، ضرورتی ندارد که آن را اظهار کنند؛ چون این احساس محبت‌های اضافی، بد را بدتر خواهد کرد و خوب را هم خوب‌تر نخواهد کرد.
فریبا کریمی
هر کس به اندازهٔ مطالعه‌ای که روی مرگ کرده، حیات را بهتر شناخته است.
فریبا کریمی
اینکه قرآن از تکبر به عنوان بدترین صفت‌ها سخن می‌گوید، به خاطر این است که تکبر، بیماری‌های دیگر را غیر قابل علاج و انسان را غیر قابل نفوذ می‌کند؛ یعنی انسان را نصیحت‌ناپذیر می‌کند.
فریبا کریمی
انسانیت ریشهٔ دیانت است؛ یعنی هرکسی هرچه به دست می‌آورد، از برکت انسانیت اوست، از برکت انصاف اوست.
فریبا کریمی
هرکدام از بچه‌ها را خدا برای کاری خلق کرده و شما نباید هیچ‌کدام را به رخ دیگری بکشید.
فریبا کریمی
شما وقتی بچه را ترساندید، خلقت الهی این بچه دگرگون می‌شود؛ خلقت الهی‌اش این است که از خدا بترسد و وقتی ما او را از خودمان می‌ترسانیم، او یک موجود مصنوعی کوچک می‌شود، یک موجود ساختگی می‌شود.
فریبا کریمی
تپیدن و لرزیدن برای بچه، یعنی عالَم را عوضی به او نشان دادن؛ یعنی مشکل را بزرگ کردن و انسان را کوچک کردن.
فریبا کریمی
برای زیاد شدن اعتماد به نفس فرزندانتان، بر گردن آنها اراده‌های بزرگ نگذارید. اراده‌های بزرگ مثل لقمه‌های بزرگ هستند. وقتی که لقمهٔ بزرگ در دهان بچه می‌گذارید، نمی‌تواند آن را قورت دهد و آن را از دهان در می‌آورد. بعد نتیجه می‌گیرد که من ناتوانم. به بچه‌تان کار سنگین ندهید؛ بلکه برایش لقمهٔ کوچک بگیرید؛ یعنی به او کار سبک بسپارید و وقتی آن را انجام داد و باورش شد که من توانا هستم، کم کم کارهای درشت‌تر هم به او بسپارید.
فریبا کریمی
غنایی که فقیرِ مؤمن دارد از غنای غیرمؤمن بسیار بیشتر است. فقیرِ مؤمن، مثل چاهی است که در او یک پارچ آب مانده باشد؛ وقتی آب را بردارید، می‌ببینید جایش دوباره آب می‌آید. اما غنیِ غیرمؤمن، به استخر پر آبی می ماند که اگر از آن بردارید، از حجمش کاسته می‌شود. زیرا این نوع استغناء و بی‌نیاز شدن از «چیزی»، صرفاً بستگی به مستغنی شدن از همان «چیز» دارد؛ یعنی وقتی که غیر مؤمن به وسیلهٔ چیزی مستغنی شد، غنای او به معنای فقر است، زیرا صرفاً توسط همان چیز کسب غنا کرده و در نتیجه، غنای او غنای تَبَعی است. ولی استغنایی که مؤمن دارد، استغنای ایمانی است.
فریبا کریمی
ما شخصیت بچه‌هایمان را طوری بار می‌آوریم که مردم معبودشان هستند؛ می‌گوییم: جلوی مردم بد است، جلوی مردم زشت است، مردم بد می‌گویند، پیش مردم آبرویت می‌رود؛ اصلاً خدا مطرح نیست. هر وقت هم کسی می‌خواهد به کسی نصیحت کند، دَه تا از مردم می‌گوید و یک بار کلامش را با (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) شروع می‌کند. اینکه می‌گویند: کارهایتان با بسم اللّه شروع کنید، به این معنا نیست که فقط بگویید: بسم اللّه؛ یعنی با نیت خدایی کار کنید؛ یعنی از خوف خدا بگو، از امید به خدا بگو، از دین بگو، نه از مردم؛ کاری کن که خوف از خدا برای طرف مطرح باشد
فریبا کریمی
هرجا به‌جای مخلوق، نظارت خالق باشد، توحید را رشد می‌دهد.
فریبا کریمی
کسانی که می‌خواهند بچه‌هایشان خداترس بشوند، هر وقت ظلمی به فرزندشان کردند، به راحتی از او معذرت بخواهند و بگویند: ما از ترس خدا معذرت می‌خواهیم. حتی اگر هم نگویند: «از ترس خدا»، او می‌فهمد که پدرش از یک مقام مافوق نگران است و می‌فهمد که بین خودش و خدا رابطه‌ای هست و خداشناس می‌شود. فرزند با خودش می‌گوید: «حتماً خدایی هست که پدرم در عین همهٔ اقتداری که دارد و می‌تواند حرفش را به کرسی بنشاند، در مقابل او خاضع و خاشع است. پدر از من که نمی‌ترسد. پس حتماً خدا هست».
فریبا کریمی

حجم

۲۵۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۲۵۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد