بریدههایی از کتاب بریت ماری اینجا بود
۴٫۱
(۳۷۵)
«مادرِ من کل عمرش توی ادارۀ خدمات اجتماعی کار کرد. همیشه میگفت که بین اینهمه گَندوکثافت، درست وقتی همهچیز روی سرت خراب شده، یهویی یه ماجرای جالب پیش میآد و میبینی واقعاً ارزشش رو داره.»
abbas5549
آدم وقتی به سن خاصی میرسد تقریباً همۀ سؤالهایی که از خودش میپرسد به یک چیز ختم میشود: چطور باید زندگی کرد؟
🌱لوبیا چیتی🌱
یک آدم، اصلاً هر آدمی، فقط چندبار برایش پیش میآید که در لحظه گیر بکند و زمان برایش بیمعنی بشود. بتواند بدون هیچ قیدوبندی کسی را دوست داشته باشد و سرتاپایش شوروشوق شود.
فقط چندباری وقتی بچه هستیم پیش میآید، آن هم برای کسانی که چنین فرصتی نصیبشان بشود. اما بعد از آن، چقدر وقت داریم، چند نفس، تا پا روی چارچوبهای سفتوسخت خودمان بگذاریم؟ چندبار از سر احساسات خالصانه به وجد میآییم و از خوشی فریاد میکشیم، آن هم بدون احساس شرمندگی؟ چندبار شانس درِ خانهمان را میزند تا فراموشی بگیریم و بیخیال بشویم؟
🌱لوبیا چیتی🌱
مکس در یکی از خانههای بزرگ با پنجرههای خیلی بزرگ آن طرف روستا در یکی از کوچهپسکوچهها زندگی میکند. اینجور پنجرههای بزرگ را فقط کسی میسازد که به نظرش مردم باید از بیرون داخل خانه را ببینند نه از داخل بیرون
abbas5549
بیشتر عمرش با سکوت دستوپنجه نرم کرده است، چون وقتی آدم خودش را در سکوت غرق کند، آن وقت نمیفهمد که بقیه او را میبینند یا نه. زمستان هم فصل ساکتی است، چون سرما آدمها را خانهنشین و دنیا را بیصدا میکند.
بابای مینو
زمستان به آدمهایی که گلدانها را آب میدهند یاد میدهد که امید داشته باشند و به این باور برسند که هر چیزی که به ظاهر پوچ و خالی است استعدادی در خود نهفته دارد.
sh
مادر بریتماری همیشه میگفت: «پسرهای خوب دخترهای خوشگل رو نمیبوسن.» اگرچه منظورش این بود که دخترهای خوشگل نباید پسرهای خوب را ببوسند، چون وقتی پای پسرهای خوب درمیان باشد معلوم نمیشود که آخرش ختم به خیر شود یا نه.
abbas5549
درست مثل وقتی که بعد از مدتها حضور کسی تأثیر ملموسی روی زندگی آدم گذاشته باشد. مثل وقتی که بعد از مدتها کسی را بدون لمس کردن حس کرده باشی.
abbas5549
بعضی وقتها راحتترین کار این است که آدم فقط زندگی کند، بدون اینکه خودش را بشناسد، بدون اینکه بداند به کجا میرود، همین بس که میداند کجاست.
Fatima
بعضی وقتها راحتترین کار این است که آدم فقط زندگی کند، بدون اینکه خودش را بشناسد، بدون اینکه بداند به کجا میرود، همین بس که میداند کجاست.
abbas5549
هر زندگی مشترکی بدیهای خودش را دارد، چون همۀ آدمها نقطهضعفهای خودشان را دارند. اگر با آدم دیگری زندگی میکنی، باید یاد بگیری که با این نقطهضعفها کنار بیایی. اگر نقطهضعفها را شبیه یک مبل سنگین در خانه فرض بکنی، یاد میگیری موقع تمیزکاری اطرافش را تمیز بکنی و به خودش کاری نداشته باشی.
abbas5549
همین خاک گلها به انتظار بهار نشستهاند. زمستان به آدمهایی که گلدانها را آب میدهند یاد میدهد که امید داشته باشند و به این باور برسند که هر چیزی که به ظاهر پوچ و خالی است استعدادی در خود نهفته دارد.
Fatima
بیشتر عمرش با سکوت دستوپنجه نرم کرده است، چون وقتی آدم خودش را در سکوت غرق کند، آن وقت نمیفهمد که بقیه او را میبینند یا نه
abbas5549
آدم نمیفهمد عشق چه موقعی شکوفه میدهد؛ یک روز صبح از خواب بیدار میشوی و میبینی که گل داده است. موقع پلاسیدن هم همینطور است، یک روزبیدار میشوی و میبینی که دیگر خیلی دیر شده، اصلاً گلی نمانده است. گلهای بالکن هم از این نظر شبیه عشق هستند. حتی گاهی وقتها جوششیرین هم دردی را دوا نمیکند.
abbas5549
شاید داخل گلدانها فقط خاک باشد، اما زیر همین خاک گلها به انتظار بهار نشستهاند. زمستان به آدمهایی که گلدانها را آب میدهند یاد میدهد که امید داشته باشند و به این باور برسند که هر چیزی که به ظاهر پوچ و خالی است استعدادی در خود نهفته دارد. بریتماری دیگر نمیداند کدامیک را دارد، ایمان یا امید. شاید هم هیچکدام.
abbas5549
بیشتر عمرش با سکوت دستوپنجه نرم کرده است، چون وقتی آدم خودش را در سکوت غرق کند، آن وقت نمیفهمد که بقیه او را میبینند یا نه.
💟m̺͆a̺͆h̺͆b̺͆a̺͆n̺͆o̺͆o̺͆💟
شاید داخل گلدانها فقط خاک باشد، اما زیر همین خاک گلها به انتظار بهار نشستهاند. زمستان به آدمهایی که گلدانها را آب میدهند یاد میدهد که امید داشته باشند و به این باور برسند که هر چیزی که به ظاهر پوچ و خالی است استعدادی در خود نهفته دارد.
سورینام
سالها پیش بچهها وقتی از آبوگل درآمدند و رفتند پِی زندگی خودشان، قول دادند که کریسمسها به خانه بیایند. بعدها برای نیامدنهایشان بهانه تراشیدند. بعد از یکی دو سال دیگر بهانهتراشی هم نکردند. آخرسر دیگر به روی خودشان هم نیاوردند که میخواستند بیایند. زندگی همین است دیگر.
abbas5549
نقطۀ مشترک قالیچهها و خاطرات بریتماری در این است که پاکسازی هر دو کار دشواری است.
abbas5549
بعضی وقتها راحتترین کار این است که آدم فقط زندگی کند، بدون اینکه خودش را بشناسد، بدون اینکه بداند به کجا میرود، همین بس که میداند کجاست.
elyas
حجم
۳۸۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۸۰ صفحه
حجم
۳۸۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۸۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان