یادم هست که یک روز این حدیث را خواند: خداوند متعال، به یکی از پیامبران وحی فرستاد: «هرگاه مرتکب معصیتی شدی، به کوچکی گناه نگاه نکن، ببین نافرمانی و معصیت چه کسی را انجام دادی. و آنگاه که از طرف من روزی برایت میرسد به کمی آن ننگر، بلکه ببین از جانب چه کسی برایت رسیده است و هرگاه که گرفتاری برایت پیش آمد شکایت آن را نزد بندگانم مبر، همانگونه که وقتی بدیها و زشتیهای تو بالا آمد، من شکایت تو را نزد دیگران نکردم.» مجید برای ما این حرف میزد و اشک میریخت..
مهدی
در جبهه، لقمه رزمندگان ما حلال بود، آنها مرگ را به خود نزدیک میدیدند و همچنین کمتر از زمانی که در شهر بودند، با مظاهر دنیا و دنیاپرستی در تماس بودند. ایشان بیان کردند که این عوامل، اثر مهمی در عروج و ملکوتی شدن جوانان و نوجوانان رزمنده داشت.
mohsen
حضرت رسول (ص) فرمودند: «هر که از خدا بترسد، خدا تمام چیزها را از او میترساند و هر که از خدا نترسد، خدا او را از همه چیز میترساند.»
مهدی
مجید اینقدر در عشق الهی پیش رفت که شب عملیات والفجر مقدماتی، خیلی عادی به نیروهایش گفت: بچهها ملائک را میبینید که الان در کنار شما هستند؟! خیلی از بچهها سرشان را به علامت تأیید تکان دادند! اما من...
مجید آن شب ادامه داد: «رفقا همه شما شهید خواهید شد...»
مهدی
هر وقت دور هم جمع میشدیم، همه از مجید حشمتی میگفتند و اشک میریختند. مجید ما را با دریایی از معارف و معنویات آشنا کرد که تا قبل از آن واقعاً بیاطلاع بودیم. او خالصانه ما را تا آسمانها بالا برد.
فکه (بهرام درخشان)
سید مرتضی آوینی با من صحبت میکرد. میخواست از فکه و قتلگاه، اطلاعات بیشتری داشته باشد.
فکه (بهرام درخشان)
(شهید) علی محمودوند، کارهای شناسایی منطقه فکه را آغاز نمود و با دوستان گروه تفحص، موقعیت کانال کمیل و حنظله را پیدا کرد و صدها شهید بینشان را در این منطقه پیدا نمود و رنج فراق بسیاری از مادران را برطرف نمود.
فکه (بهرام درخشان)