بریدههایی از کتاب بدن فراموش نمی کند
۳٫۳
(۱۵۴)
تروما نهتنها بر کسانی که مستقیماً در معرض آن هستند، بلکه بر افراد مجاور نیز تأثیر میگذارد.
Azade_sh
پیشگفتار نسخهٔ سوم (دیاسام ۳) این کتاب صراحتاً هشدار داد که دستهبندیهای کتاب دقت کافی ندارند و نباید در جرمشناسی یا برای اهداف بیمهای به کار روند. باوجوداین، کتاب موصوف بهتدریج به ابزاری برای اِعمال شدید قدرت تبدیل شد: شرکتهای بیمه پرداخت هزینهها را به داشتن یکی از اختلالات اشارهشده در دیاسام منوط کردهاند، تا همین اخیراً بودجههای پژوهشی همگی براساس این اختلالات داده میشد، و پروژههای دانشگاهی حول محور دستهبندیهای دیاسام سازماندهی شدهاند. عناوین دیاسام خیلی زود راهشان را به فرهنگ عمومی هم باز کردند. میلیونها نفر میدانند که تونی سوپرانو از حملات هراس و افسردگی رنج میبرد و کری متیسون، یکی از شخصیتهای سریال سرزمین مادری، هم به اختلال دوقطبی مبتلاست.
ابریشم جان
بهطور کلی، مغز منطقی میتواند بر مغز هیجانی پیشی بگیرد، البته مادامی که ترس بر ما مسلط نشود. (مثلاً ترسی که از اشارهٔ پلیس دارید فوراً به قدردانی تبدیل میشود، وقتی که مأمور هشدار میدهد جلوتر تصادفی رخ داده است.) اما لحظهای که حس بهدامافتادگی، عصبانیت یا طردشدگی به ما دست میدهد، مستعد فعالسازی نقشههای قدیمی و پیروی از مسیرهایش هستیم. تغییر وقتی آغاز میشود که یاد بگیریم «صاحب» مغزهای هیجانیمان باشیم. یعنی اینکه بیاموزیم ادراکات دلخراش و غمانگیزی را که حاکی از تیرهبختی و تحقیرند، مشاهده و تحمل کنیم. آشتی با هیجاناتی که نقشههایمان را ثابت و تغییرناپذیر نگه میدارند، بهجای محوکردنشان، فقط زمانی میسر است که قادر به تحمل رویدادهای درونیمان باشیم.
ابریشم جان
چنین واکنشهایی منطقی نیستند و بنابراین صرفاً با اصلاح باورهای منطقی نمیتوان تغییرشان داد. نقشههای جهان ما در مغز هیجانی رمزگذاری شدهاند و تغییر آنها به معنای لزوم سازماندهی مجدد آن بخش از دستگاه عصبی مرکزی است،
ابریشم جان
آن زمان به بعد سعی کردهام به بیمارانم نگویم حسی را که دارند رها کنند. کیتی به من آموخت که وظیفهای بزرگتر دارم: باید کمکشان کنم تا نقشهٔ درونی جهانشان را بازسازی کنند.
ابریشم جان
«فکر میکنم این مرد از خاطرات رنج میبرد.»
niki
بشر متخصص خوشخیالی و پنهانسازی حقیقت است.
niki
از بیماران میخواهند بخش دخیل در مشکل فعلی، مثل احساس بیارزشی، رهاشدگی یا اشتغال ذهنی به افکار انتقامجویانه را شناسایی کنند.
لیلی مهدوی
چگونگی کنارآمدن با خودمان عمدتاً به مهارتهای رهبری درونیمان بستگی دارد؛ اینکه چطور به بخشهای مختلف وجودیمان گوش میدهیم، از احساس تحتمراقبتبودنشان اطمینان حاصل میکنیم و از اختلال در کار یکدیگر بازشان میداریم.
لیلی مهدوی
«بزرگترین منبع رنجهای ما دروغهایی است که به خودمان میگوییم.»
parya.prz
صحبتکردن از رنج حتی برای شاهدان بیرونی هم به اندازهٔ کافی دشوار است. بنابراین، عجیب نیست که افراد مبتلا به تروما خودشان طاقت یادآوری آن را ندارند و برای فراموشی آگاهیهای تحملناپذیر خود اغلب به موادمخدر، الکل یا خودزنی روی میآورند.
parya.prz
ما واقعاً دوست نداریم بدانیم که سربازان در جنگ متحمل چه رنجهایی میشوند. واقعاً نمیخواهیم بدانیم در جامعهٔ ما چند کودک مورد آزار و سوءاستفاده قرار میگیرند یا اینکه چند زوج، اینطور که معلوم است حدود یکسوم آنها، در مقطعی از رابطهٔ خود درگیر خشونت میشوند. دوست داریم خانوادهها را پناهگاههایی امن در جهانی بیرحم بدانیم و فرض کنیم کشورمان از آدمهایی فرهیخته و متمدن تشکیل شده است. ترجیح میدهیم باور کنیم ظلم فقط در جاهای دورافتادهای مثل دارفور سودان یا کنگو اتفاق میافتد.
parya.prz
همواره احساس میکرد در فضا معلق است و فاقد هرگونه حس هدفمندی یا جهتگیری بود.
parya.prz
انگار پیشبینیاش میکرده و حتی از قبل تسلیم شکست شده بود.
parya.prz
بدترین علامت ترومای تام، بیحسی عاطفی او بود. او شدیداً میخواست به خانوادهاش عشق بورزد؛ اما هرچه تلاش میکرد نمیتوانست احساسات عمیقی به آنها در خود برانگیزد. بهلحاظ عاطفی خود را از همه دور میدید؛ گویی قلبش یخ زده بود و پشت دیواری شیشهای زندگی میکرد. آن بیحسی خودش را نیز در بر گرفته بود. بهجز عصبانیتهای لحظهای و شرم، بهواقع نمیتوانست چیز دیگری حس کند.
parya.prz
هر کاری میکرد تا با شیاطینش روبهرو نشود.
parya.prz
«فکر میکنم این مرد از خاطرات رنج میبرد.»
parya.prz
وقتی افراد بیاختیار و بیوقفه به گذشته کشانده میشوند، به آخرین زمانی که مشغولیتی شدید و هیجانات عمیق را احساس میکردند، از بیتخیلی و انعطافناپذیری ذهنی رنج میکشند. بدون تخیل نه امیدی هست، نه فرصتی برای تجسم آیندهای بهتر، نه جایی برای رفتن و نه هدفی برای رسیدن.
parya.prz
پساز تروما، دنیا به دو دستهٔ مشخص تقسیم میشود: آنهایی که میدانند و آنهایی که نمیدانند. افرادی که تجربهٔ تروما ندارند، قابلاعتماد نیستند؛ زیرا درکی از آن ندارند. متأسفانه، اغلب اوقات همسران، فرزندان و همکاران جزء این افرادند.
parya.prz
همان حادثهای که آنقدر برایشان دردآور بود بهنوعی تنها چیزی بود که برایشان معنا داشت.
parya.prz
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۵۲ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۵۲ صفحه
قیمت:
۹۵,۰۰۰
۲۸,۵۰۰۷۰%
تومان