بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فهم فلسفه: اندیشه معاصر | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فهم فلسفه: اندیشه معاصر

بریده‌هایی از کتاب فهم فلسفه: اندیشه معاصر

۴٫۳
(۶)
وقتی خدا با ما سخن نمی‌گوید و چیزی به ما نمی‌نویسد، چگونه ممکن است از خشنودی او خبر داشته باشیم؟» او ادعا می‌کرد خشنودی خدا ابداع ماست و «نتیجۀ مشاهدۀ خشنودی خودمان و نسبت دادن آن به خدا.»
احسان رضاپور
پذیرشِ منفعلانۀ حکمتِ معلم برای اکثر دختران و پسران آسان است. این کار اندیشۀ مستقل را درگیر هیچ کوششی نمی‌کند، و چون معلم بیشتر از شاگرد می‌داند عقلانی به‌نظر می‌رسد؛ به علاوه این راهی است برای جلب محبت معلم، مگر این‌که او آدمی بسیار استثنایی باشد. با این حال عادت پذیرفتن منفعلانه بعدها در زندگی فاجعه‌بار است. این عادت باعث می‌شود که آدم‌ها به دنبال رهبر بگردند و هر کسی را که در آن مقام تثبیت شده است بپذیرند.
Mathilda
بنا به نظر کامو دانستن این‌که آیا زندگی ارزش زیستن دارد یا نه اهمیتی ندارد، بلکه مهم چگونه زیستن با همۀ درد و رنجی است که حیات برای ما دارد.
Hamid Adibzadeh
سارتر همچنین بر این اعتقاد بود که وقتی ما چیزی را برای خود انتخاب می‌کنیم، آن را برای آدم‌های دیگر نیز انتخاب می‌کنیم. برای مثال اگر شما پیوستن به حزب دموکرات را به جای حزب جمهوری‌خواه انتخاب کنید، می‌گویید که حزب دموکرات برای همه بهتر است. اگر می‌خواهید ازدواج کنید و صاحب بچه شوید، می‌گویید که ازدواج و پدر یا مادر شدن نه‌تنها برای خود شما بلکه برای همۀ بشر بهتر است. شما با انتخابی که می‌کنید تصویر خاصی از بشریت خلق می‌کنید.
Hamid Adibzadeh
بنا به عقیدۀ سارتر «انسان محکوم به آزادی (اختیار) است.»
Hamid Adibzadeh
برای خیلی‌ها اضطراب‌آورتر از هر چیز دیگر این بود که مردمانی از همۀ ملیت‌ها برای پیروزی بر یکدیگر به درگاه خدایی واحد دعا می‌کردند.
Hamid Adibzadeh
آنچه در مرد عظیم است آن است که او پل و نه مقصد است؛ آنچه در آدمی دوست‌داشتنی است این است که او «پیش‌درآمد» و «شدن» است.
Hamid Adibzadeh
آنها اصرار داشتند که انسان مثل جانوران و گیاهان، طبیعت تثبیت شده ندارد. حتی امتناع ما از انتخاب نیز خودش انتخاب است. می‌گفتند ما مختاریم آن چیزی را که می‌خواهیم باشیم، خلق کنیم.
Hamid Adibzadeh
رکانتن، شخصیت اصلی سارتر در رمان تهوع کشف می‌کند که زندگی هرج و مرج است. هیچ دلیلی برای هستی وجود ندارد، ولی ما هستیم، و ما در جهانی پوچ و بی‌معنا هستیم. در چنین جهانی احساس از خودبیگانگی می‌کنیم و این از خودبیگانگی حس ناامیدی، کسالت، تهوع و پوچی را به‌وجود می‌آورد. با این حال پیش از آن‌که بتوانیم دست به عمل بزنیم باید چنین تجربیاتی داشته باشیم.
محمد طاهر پسران افشاریان
سارتر گفت مهم‌ترین موقعیت انسان، زندگی در جهانی بدون خدایان است. چنین دنیایی چیست و ما در چنین جهانی قرار است چه کنیم؟ بدون خدایان ما نه طبیعتی ازلی داریم، نه نفس و نه ذاتی که به آن پشتگرم باشیم. بدون خدایان جستجو به دنبال معنایی عام و جهانروا برای زندگی بی‌معناست. بدون خدایان باید خودمان تصمیم بگیریم که چگونه زندگی کنیم. بدون خدایان نمی‌توانیم جز خودمان روی کس دیگری حساب کنیم. ما روی زمین تنها و وانهاده‌ایم، بدون کمک و بدون هدف، جز هدفی که خود برای خویشتن معین می‌کنیم.
محمد طاهر پسران افشاریان
اگزیستانسیالیست‌ها بر این اعتقادند که ما ذات خود را از طریق آزادیِ انتخاب و مسئولیت اخلاقی خلق می‌کنیم. در مقام انسان ما از آزادی تصمیم‌گیری برخورداریم که چگونه زندگی کنیم. کی‌یرکه‌گور، نیچه، هوسرل و هایدگر بصیرت بسیاری در زمینۀ دلهره‌ها و تعارض‌های بشر نشان دادند. اما فلسفه بیشتر درگیر مشکلات فنی مابعدالطبیعه، اخلاق و شناخت به سبکی غیرِفردی و عینی بود و دل‌نگرانی‌های آدم‌ها را در مورد سرنوشت شخصی‌شان ناچیز و بی‌اهمیت تلقی می‌کرد. فیلسوفان اگزیستانسیال کوشیدند تا به این دل‌نگرانی‌ها بپردازند و با این کار اگزیستانسیالیسم را به یکی از فلسفه‌های پراهمیت قرن بیستم تبدیل کردند.
محمد طاهر پسران افشاریان
اگزیستانسیالیست‌ها در مقابل رهیافت علمی به طبیعت انسان، زندگی درونی فرد را مورد توجه قرار دادند. «من که هستم؟» «زندگی من چه معنایی دارد؟» «چرا احساس گناه می‌کنم؟» «ترس من چه علتی دارد؟» «من باید چه کنم تا شخصی که می‌خواهم باشم؟» فرد فرد انسان‌ها این پرسش‌های شخصی را دارند، اما هیچ پاسخ عینی و علمی به این پرسش‌ها وجود ندارد.
محمد طاهر پسران افشاریان
اگرچه بسیاری از دیدگاه‌های آنها با هم متفاوت است، همگی در مورد اهمیت موارد زیر اشتراک نظر دارند: (۱) معنای فرد، (۲) آزادی (اختیار)، (۳) اصیل زیستن، (۴) از خودبیگانگی، و (۵) فناپذیری.
محمد طاهر پسران افشاریان
. به سبب فن‌آوری، به سبب جنگ، به سبب ناموفق بودن نهادهای دینی، مردم خصوصیات انسانی خود را به‌نحوی چشمگیر از دست می‌دادند. مردم به جای آن‌که ذهن باشند به عین تغییر ماهیت می‌دادند و از من به آن تبدیل می‌شدند. احساس متفکران اگزیستانسیالیست این بود که وقتی ما همدیگر را به چشم عین و نه ذهن ببینیم، خطر دیدگاه مکانیستی نسبت به انسانیت ما را تهدید می‌کند. چنین دیدگاهی به همراه خود دلهره، از خودبیگانگی و ترس می‌آورَد. این گروه از روشنفکران می‌خواستند نگرش‌ها را عوض کنند تا مردم به‌عنوان افراد واقعی دیده شوند.
محمد طاهر پسران افشاریان
اگزیستانسیالیسم در پاریس فرانسه پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد. هول و هراسِ جنگ عاملِ واکنش‌های اگزیستانسیال معاصر در فلسفه، هنر و ادبیات شد. جهان از مرگ حدود ۷۲ میلیون انسان، از جمله چند میلیون نفر در اردوگاه‌های مرگ نازی و استفاده از سلاح اتمی برای نخستین بار بهت‌زده بود. ژان پل سارتر، سیمون دوبوار و آلبر کامو در فرانسۀ تحت اشغال آلمان زندگی کردند و در نهضت مقاومت ضد نازی فرانسه شرکت داشتند و در مورد وحشت‌های نسل‌کشی نوشتند. این سه تن عمیقاً تحت تأثیر تجربیات خود در زمان جنگ قرار داشتند.
محمد طاهر پسران افشاریان
زناشویی و اخلاقیات طرز برخورد لیبرال راسل با اخلاقیات شامل امور جنسی نیز می‌شد. چنان‌که پیش‌تر ذکر آن رفت، سیتی کالج نیویورک راسل را درسال ۱۹۴۰ به‌خاطر دیدگاه‌هایش در مورد امور جنسی از مقام استادی برکنار کرد. متن زیر از کتاب پرخوانندۀ او زناشویی و اخلاقیات برگزیده شده است. ●اگر به امور جنسی فارغ از وسواس فکری نگریسته شود جا دارد که اخلاق‌گرایان آن را هم چیزی مثل خورد و خوراک در نظر بگیرند.... زناشویی مثل خورد و خوراک یک نیاز طبیعی انسان است. درست است که انسان بدون آن می‌تواند زنده بماند، در حالی‌که بدون خورد و خوراک نمی‌تواند، اما از منظر روان‌شناسی این خواست هم‌سنگ خورد و خوراک است.... مردان و زنان سالم را نباید با سرکوب سائقه‌های طبیعی، بلکه باید با رشد متوازن و همترازِ همۀ سائقه‌هایی که برای زندگی سعادتمند ضروری است بار آورد.۳۴●
mhzm
راسل علاقه‌ای وافر به مسئله تعلیم و تربیت داشت، اما پذیرفتن منفعلانۀ دانش معلم را نقد می‌کرد. ●پذیرشِ منفعلانۀ حکمتِ معلم برای اکثر دختران و پسران آسان است. این کار اندیشۀ مستقل را درگیر هیچ کوششی نمی‌کند، و چون معلم بیشتر از شاگرد می‌داند عقلانی به‌نظر می‌رسد؛ به علاوه این راهی است برای جلب محبت معلم، مگر این‌که او آدمی بسیار استثنایی باشد. با این حال عادت پذیرفتن منفعلانه بعدها در زندگی فاجعه‌بار است. این عادت باعث می‌شود که آدم‌ها به دنبال رهبر بگردند و هر کسی را که در آن مقام تثبیت شده است بپذیرند.۳۵●
mhzm
فیلسوفان تحلیلی به فیلسوفانی که به مردم می‌گفتند چگونه باید رفتار کرد، یا حتی بدتر از آن، فیلسوفانی که در مورد طبیعت انسان نظر می‌دادند با دیدۀ تمسخر می‌نگریستند. در نظر متفکران تحلیلی تنها وظیفۀ فلسفه روشن کردن معنای زبان است. آنها از حدسیات در مورد واقعیت، کائنات یا معنای زندگی سر باز می‌زدند، زیرا بر این اعتقاد بودند که هیچ‌کس نباید در توضیح چیزی بکوشد که زبان نمی‌تواند به روشنی بیان کند.
mhzm
بنتام رساله‌هایی در مورد نیاز به قانون‌گذاری در جهت خیر عموم جامعه و نه صرفاً ثروتمندان و قدرتمندان تألیف کرد. برخی از مردم با بنتام هم‌عقیده بودند، اما مقامات کلیسایی، حقوقدانان، اعضای پارلمان و کاسب‌کاران ثروتمند او را دشمن خود می‌دیدند. بنتام در سرتاسر عمر خود جلوه‌ای خاص در انظار عمومی داشت. او حتی امروز نیز به نحوی عجیب از این جلوه در نزد مردم برخوردار است. پیکر مومیایی شدۀ او با لباس و سری از موم در اتاقکی چوبی در ساختمان اصلی یونیورسیتی کالج لندن به نمایش گذاشته شده است.
mhzm
این فلسفۀ سودباوران است: «خوشبختی برای بیشتر مردم.» تأسف‌آور است که مزرعه‌داران، خانه و زمین خود را از دست می‌دهند، اما بنا به نظر سودباوران خیرِ اکثریت بر خیرِ تک تک افراد اولویت دارد. «اصلِ بزرگ‌ترین خوشبختیِ» سودباوران، زادۀ انقلاب صنعتی بود و اولین بار جرمی بنتام، فیلسوف بریتانیایی این اصل را ارائه کرد.
mhzm

حجم

۹۰۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۹۰۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان