بریدههایی از کتاب فلسفه آزادی
۴٫۵
(۲)
داستایوسکی میگوید مسئولیتپذیریْ پذیرش آزادی است
mobina
هر سرکوبی توهین به شرافت انسان است؛
پویا پانا
زندگی هر انسانی پر است از موارد بیمعنا، اما برخی زندگیها از برخی دیگر بیمعناترند.
پویا پانا
اگر کسی تنبل است به این دلیل است که ویژگیهای موروثی و محیط اجتماعیاش او را اینطور بار آورده است. بنابراین این موضوع نباید در عایدی اقتصادی فرد تأثیری بگذارد.
پویا پانا
آزادی بیش از آن میارزد که صرفاً ابزار باشد.
پویا پانا
هیچکس نمیتواند خودش را از صفر بسازد. همهٔ ما ملغمهای از برداشتها دربارهٔ جهان و خودمان داریم، کنار اینها ارزشها و امیالها را هم حساب کنید. و میزان کمی از این برداشتها، ارزشها و امیالبا هر حدی از عقلانیتهستند که میتوانیم بگوییم انتخاب شدهاند. درست است که ما توانایی بهبود و تغییر بسیاری از اینها را داریممثلاً میتوانیم از شر تعصب به چیزی خلاص شویم یا به غذایی علاقه پیدا کنیماما باز هم این کار را با توسل به امیال، ارزشها و برداشتهای ازپیشدادهٔ دیگر انجام میدهیم. ساخت خود از صفر اصلاً گزینهٔ ما نیست و اگر کسی فکر میکند خود برای آزاد بودن باید کاملاً خودگزیده باشد، خواستهای غیرممکن دارد. هر ساخت و تغییری در خود پایه در چیزی دارد که پیشاپیش موجود است.
پویا پانا
«اولین و ضروریترین پرسشی که فرد در راستای رفتارش در زندگی باید بپرسد، پرسشی هنجاری دربارهٔ اینکه باید به چه شیوهای زندگی کند نیست»، زیرا برای معنادار بودن، پاسخ باید با توجه به این داده شود که فرد واقعاً به چهچیزی اهمیت میدهد. (۲۸) ارزیابی اینکه چه برایمان مهم است، واقعاً به چه اهمیت میدهیم و به چه باید اهمیت بدهیم، هرگز از لوحی سفید شروع نمیشود.
پویا پانا
«اگر تمام جهان بهجز یک نفر باور به عقیدهای داشته باشند و اگر فقط یک نفر نظر مخالفی داشته باشد، باقی جهان بههیچوجه اجازه ندارند او را ساکت کنند همان اندازه که او اگر قدرتش را داشته باشد، اجازه ندارد باقی را ساکت کند.»
پویا پانا
این دیدگاه، آرتور یانگ است که مینویسد: «بهجز احمقها همه میدانند طبقات فرودست باید فقیر بمانند، وگرنه کار نخواهند کرد.»
پویا پانا
اساساً میتوان این کتاب را در این پند دیوید فاستر والاس خلاصه کرد که: «مهمترین نوع آزادی شامل توجه است، و آگاهی و نظم و تلاش و وجود این امکان که هر روز، بارها و بارها، به هر دری بزنیم و به هر شیوهای هرچند ملالآور، بهراستی به دیگران اهمیت دهیم و در راهشان فداکاری کنیم.»
پویا پانا
چارلز تیلور میگوید: «هویت من فقط در بستر چیزهایی که برایم ارزش دارند قابلتعریف است، اما حذف تاریخ، طبیعت، جامعه، ملزومات زیست اجتماعی و هرآنچه پیرامون من است، یعنی حذف کردن هرآنچه که ممکن است برایم مهم باشد.»
پویا پانا
ازنظر فرانکفورت، آزادی یعنی از صمیم قلب کاری کردن، یعنی کاری را انجام دهید چون دلتان خواسته انجامش بدهید، البته به شرط آنکه این خواستن را خواسته باشید. اگر از صمیم قلب چیزی را بخواهید، اگر خواستتان یکپارچه باشد، اگر کاملاً و صددرصد چیزی را بخواهید، از نوع منحصربهفردی از آزادی برخوردار خواهید بود. (۲۳) ازنظر فرانکفورت آزادی بیشتر از این دیگر برای انسانها ممکن نیست.
پویا پانا
در هر مقطعی از زمان، او چیزی نیست جز برآیند مشتی تصادف.
پویا پانا
انسان مدرن شاید از سلطهٔ سنت رها شده باشد، اما این یعنی مسئولیت تازهای بر دوشش است، مشخصاً یعنی مسئولیت خودشدن. نیچه میگوید: «باید همانکس که هستید بشوید.» (۴)
پویا پانا
ویکتور فرانکل میگوید: «برخلاف حیوان، غرایز انسان به او نشان نمیدهند که باید چه کند. و برخلاف انسان دوران قدیم، دیگر سنتها به انسان نمیگویند که بهتر است چه کند. غالباً انسان هیچ نمیداند که میخواهد چه کند.»
پویا پانا
امروزه چهبسا فردی واحد همزمان شهروند نروژ، فرزند مهاجر ویتنامی، ساکن بلژیک، پزشک، مبدع، سوسیال دموکرات، طرفدار بلک متال، همجنسگرا و کلکسیونر تمبر باشد. همهٔ اینها در هویت شما مؤثرند و شما را به گروههای مختلفی مرتبط میکنند. بنابراین، چهارچوب ارزیابی عمیق بهطور چشمگیری بزرگتر و مبهمتر شده است و درست روشن نیست که فرد باید چه شخصیتی داشته باشد.
پویا پانا
امروزه در نروژ، کسی نمیتواند بحث کند که باید با کاتولیکها و بیدینها مدارا کرد، زیرا هیچکس از آنها انتظار ندارد از باور یا عدم باورشان دست بشویند. در هر دو مورد، مدارا بیمعناست.
پویا پانا
کثرت نظرات برای رشد خرد و یافتن حقیقت ضروری است. بنابراین میلتون نوشت: «کسی که کتابی خوب را نابود میکند، کمر به نابودی عقل بسته است.»
پویا پانا
همهٔ ما چیزهایی داریم که از دیگران پنهان کنیم. آنچه پنهان میکنیم غیرقانونی یا غیراخلاقی نیست، اما ازنظرمان آنقدر محرمانه است که نمیخواهیم دیگران بدانند. حتی اگر آن را شرمآور یا آزاردهنده بدانیم، باز به این معنا نیست که نادرست است.
پویا پانا
افراد نمیتوانند انتخاب کنند که حق داشته باشند یا نه. البته میتوانند تصمیم بگیرند که از حق آزادی بیان استفاده نکنند، اما نمیتوانند آزادی بیان را بهطور کلی تفویض کنند. اغراقشدهترین مثال کسی که حقوقش را نمیخواهد فردی است که تصمیم میگیرد برده باشد. برخی نظریهپردازان گفتهاند فرد حق دارد از حق آزادیاش چشمپوشی کند و برده شود، (۸) اما من در اینجا با جان استورات میل موافقم که نوشت:
مثلاً در این کشور و بسیاری از کشورهای متمدن، توافقی که طبق آن فرد خودش را میفروشد یا اجازه میدهد که به بردگی گرفته شود غیرقانونی و احمقانه است؛ نه قانون حامی آن است و نه عرف... دلیل مداخله نکردن در کنشهای ارادی فرد، مگر برای منفعت فرد، در نظر گرفتن آزادی اوست.
پویا پانا
حجم
۳۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۳۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
۵۲,۵۰۰۵۰%
تومان