بریدههایی از کتاب فهم فلسفه: اندیشه در روزگار باستان و دوره یونانیمابی
۴٫۸
(۱۶)
سقراط گفت که مهمترین هدف زندگی ما این است که «نَفْس را تا جای ممکن به سوی نیکی هدایت کنیم.» تنها شناخت از نَفْس ما را به زندگی سالم رهنمون میشود
رهگذر
زورِ تن شرافتِ حیوان بارکش است، قوّتِ شخصیت شرافت انسان است.
رهگذر
و حال، ای سقراط، آن دیدار شگفتانگیز با چیزی که همان نَفْس زیبایی است، و این همه مدت سخت به دنبالش میگشته، ناگهان به او رخ مینماید. این، همان زیبایی جاودانه است که نه میآید و نه میرود....»
دیوتیما ادامه داد: «و اگر، ای سقراط گرامی، زندگی انسان ارزش زیستن پیدا میکند، هنگامی است که او به دیدار همان نَفْس زیبایی نایل شده است.» ۲۵
علی نوری
افلاطون میگفت سه راه برای شناخت صوَر وجود دارد. از طریق یادآوری، با استفاده از روش دیالکتیک، و از راه عشق
علی نوری
همیشه این اصطلاح را شنیدهایم که «ببین و باور کن». با این حال دیدن اشیاء مادی تنها از ظاهر آنها اطلاعاتی به ما میدهد
علی نوری
سقراط گفت: «زندگی نسنجیده به زیستن نمیارزد،» و به حرف خود صادق ماند و عمر خود را سنجیده گذراند.
علی نوری
همه چیز بر حسب ضرورت رخ میدهد
علی نوری
«ابلهان آنگاه که چیزی را میشنوند همچون کران هستند و در مورد آنان این گفته مصداق دارد که وقتی حاضراند، غایباند»
علی نوری
هراکلیتوس میگفت کمانِ خمیده بهظاهر در حال سکون است، اما این فقط بدان دلیل است که زه و کمان به یکسان همدیگر را میکشند.
علی نوری
به آنان میآموخت که در پی بخش الهی طبیعت انسان یا نفس بگردند. که آن را «چشمِ مدفون در درون ما» مینامید.
رهگذر
چیزی چون سعادت و خوشبختی بالاتر از هر چیز دیگر انگاشته میشود؛ زیرا سعادت را ما همیشه برای خودش برمیگزینیم و نه هرگز بهخاطر چیزی دیگر، اما افتخار، لذت، تعقل و هر فضیلت دیگری را که بهخاطر خودشان برمیگزینیم ... آنها را بهسبب سعادت نیز برمیگزینیم، و داوری ما این است که بهواسطۀ آنها خوشبخت خواهیم بود. از سوی دیگر هیچکس سعادت را برای این چیزها برنمیگزیند و نه عموماّ برای چیزی دیگر غیر از خود آن....
رهگذر
آنها سقراط را به قصور در پرستش خدایان کشور و فاسد کردن جوانان متهم کردند.
رهگذر
چون سقراط زندگی خود را میسنجید و دیگران را تشویق به سنجش زندگانیشان میکرد، بسیاری از آتنیها او را خطرناک میپنداشتند. مردان جوان از خانوادههای متنفذِ آتن از روش دیالکتیک او برای زیر سؤال بردن عرفها و سُنتهای سیاسی و مذهبی استفاده میکردند. بنابراین هیچ جای تعجبی نداشت که سیاستپیشهگانی مثل آنوتوس و ملتوس که از پرسشهای سقراط به تنگ آمده بودند او را به دادگاه کشاندند.
رهگذر
«دعای آرامش» راینهولت نیبور که در انجمن «الکلیهای گمنام» به کار گرفته میشد، احتمالاً متأثر از فلسفۀ رواقی بود. دعا چنین است:
«خدایا به من عطا فرما پذیرفتن آنچه را توان تغییرش در من نیست، و شهامت تغییر آنچه را میتوانم، و حکمتی که تفاوت میان این دو را تشخیص دهم.»
علی نوری
اپیکوریها که گاهی «لذتجو» هم نامیده میشوند، براین اعتقاد بودند که لذت نیک است و رنج بد. هرچند آنها اضافه میکردند که زیادهروی در هر لذتی به رنج منتهی میشود. بنابراین لذت راستین زیستن در آرامش است.
علی نوری
از هیچ چیز نباید ترسید مگر خود ترس
اپیکتتوس
علی نوری
ذهن در یک معنا، بالقوه آن چیزی است که قادر به تفکر است، هرچند تا زمانی که فکر نکرده بالفعل چیزی نیست.
علی نوری
نسبیتگرایی اعتقادی است که میگوید آنچه درست و خوب است بستگی به موقعیت دارد. اخلاقیات وقتی خوب است که نتایج مفیدی در زندگی ما بهوجود بیاورد. هر جامعه قواعد اخلاقی خودش را بهوجود میآورد.
علی نوری
زندگیِ نسنجیده به زیستن نمیارزد.
سقراط
علی نوری
ارسطو میگوید اخلاقی بودن مداومت میخواهد. خوشبخت کسی نیست که گاه و بیگاه کار خوب میکند، بلکه کسی است که تمام زندگی او خوب است.
up
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۳۱,۵۰۰
تومان