بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق سال‌های وبا | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق سال‌های وبا

بریده‌هایی از کتاب عشق سال‌های وبا

۳٫۶
(۸۸)
اما اکنون در آن‌جا بود و می‌خواست حقیقت را بداند و با دل شوره‌ای عجیب در پی آن می‌گشت. با این حال باید پیش می‌رفت و آن‌چه را که می‌خواست، پیدا می‌کرد. این خواستن، زورمندتر از غرور و عزت نفس فرمینا دازا بود؛ توفندگی آن، بر وقارش هم می‌چربید.
Naarvanam
اما اکنون در آن‌جا بود و می‌خواست حقیقت را بداند و با دل شوره‌ای عجیب در پی آن می‌گشت. با این حال باید پیش می‌رفت و آن‌چه را که می‌خواست، پیدا می‌کرد. این خواستن، زورمندتر از غرور و عزت نفس فرمینا دازا بود؛
Naarvanam
تنها در همین دو وقت مزه می‌دهد و می‌ارزد که آدم لباس‌هایش را در بیاورد و از نو بپوشد.
Naarvanam
بی‌هیچ هیاهویی و به دور از اشک وآه و زاری مرسوم در سرزمین کارائیب و با تکیه بر خرد اروپایی با آن روبه رو شوند
Naarvanam
«زنان بیمار برای همیشه زنده می‌مانند.»
Naarvanam
. در این میان، کسی از خاطره‌های توهم‌آمیز بیمارانی که هرگز بازنگشتند، چیزی ندانست. تلخ فرجام‌تر از همه، کسانی بودند که در گوشه‌ی غربت و در چادرهای بی‌در و پیکر مسلول‌ها، بیش‌تر از آن که درد بی‌درمان بیماری آن‌ها را از پا دربیاورد، از سنگینی غصه‌های خود جان می‌دادند.
Naarvanam
تلخ فرجام‌تر از همه، کسانی بودند که در گوشه‌ی غربت و در چادرهای بی‌در و پیکر مسلول‌ها، بیش‌تر از آن که درد بی‌درمان بیماری آن‌ها را از پا دربیاورد، از سنگینی غصه‌های خود جان می‌دادند.
Naarvanam
فلورنتینو آریزا می‌دانست که ثروتمندان کشورش به دردهایی کاری و آنی گرفتار می‌شوند و در جا از پا درمی‌آیند و همیشه هم در شب یک تعطیلی مهم می‌میرند، تا به خاطر سوگواری‌شان بساط جشن برچیده شود. گاه نیز با دردی چندش‌آور جان می‌کنند؛ آن‌گونه که همه‌ی مردم از ناگفتنی‌ترین ریزه کاری‌های بیماریشان آگاه می‌شوند و بر سر هر کوی و برزنی درباره‌اش حرف می‌زنند.
Naarvanam
برای حاضر شدن در عشاء ربانی ساعت هشت روزهای یکشنبه، که برای آن‌ها بیش‌تر آیینی دنیوی بود تا نیایشی معنوی، فاصله‌ی خانه‌ی خود تا کلیسا را با پای پیاده می‌رفتند.
Naarvanam
هرچند در آن شب، دیگ بخار چهار زندانی را هم که سرشب از زندان گریخته و در نمازخانه‌ی صومعه پنهان شده بودند، کشت.
Naarvanam
سرانجام هنگامی که صاحب آن تسلیم شد، فلورنتینو آریزا آینه را برد و در اتاق خود به دیوار آویخت؛ نه به خاطر قاب نفیس آن، بلکه به خاطر آن که به مدت بیش از یک ساعت، نمایی از دل‌بند او را در خود بازتاب داده بود.
Naarvanam
فرمینا دازای شاد و سرخوش، سرگرم بگو و بخند با همراهانش بود و چنان با صدای بلند می‌خندید که انگار با آهنگ خنده‌هایش میل برپا کردن آتش بازی را داشت.
Naarvanam
من خودم آن مسافرت را به خوبی به خاطر دارم. هرچه را تو تعریف می‌کنی، حقیقت دارد. اما آن مسافرت، پنج سال قبل از آن‌که تو به دنیا بیایی، انجام گرفت.
Naarvanam
سخنان نمایندگان فرستاده شده نیز، به دلیل یکنواخت و کسل کننده بودن، مورد توجه هیچ کس قرار نگرفت.
Naarvanam
خوب این باید نوع خاصی از وبا باشد. زیرا تک تک اجساد از پس گردن ضربه خورده‌اند و از روی ترحم کشته شده‌اند!
Naarvanam
آن دو با هم بر ناملایمات روزمره، بر کینه‌های لحظه‌ای زودگذر، بر زشتی‌های گوناگون و بر لحظات زودگذر عالی و دوز و کلک‌های زناشویی فایق آمده بودند. حالا بعد از سی سال زندگی زناشویی، همدیگر را بی‌هیچ زیاده‌خواهی و شتابی، بهتر دوست داشتند و هر دو کاملاً به پیروزی خود بر ناملایمات، آگاه و قدرشناس آن بودند. البته زندگی باز هم می‌توانست، ناراحتی‌های کشنده‌ای برای آن‌ها پیش بیاورد؛ اما دیگر برای‌شان اهمیتی نداشت؛ زیرا به ساحلی دیگر پای نهاده بودند.
Naarvanam
در آخر، آن‌ها به اندازه‌ای همدیگر را خوب شناخته بودند که از خواندن فکر همدیگر، بدون این که خودشان بخواهند، ناراحت می‌شدند؛ یا اگر اتفاقی برای یکی از آن‌ها روی می‌داد، می‌دانست که آن دیگری چه خواهد گفت
Naarvanam
اما به آن اندازه روشن بینی داشت که بفهمد آن یادها، یادهای عشق یا پشیمانی نیستند؛ بلکه نمایی از غم و اندوه بودند که خطی از اشک را به روی گونه‌های او باقی می‌گذاشتند.
Naarvanam
به هرحال وقتی فرمینا دازا فکر می‌کرد که خاطره‌ی فلورنتینو آریزا را به طور کامل از ذهن خود پاک کرده است، او دوباره در جایی ظاهر می‌شد که وی، کم‌تر انتظارش را داشت. فلورنتینو، شبح دلتنگی‌های او شده بود
Naarvanam
در دنیا هیچ چیز دشوارتر از عشق نیست.
Naarvanam

حجم

۴۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۵۲۵ صفحه

حجم

۴۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۵۲۵ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
۴۴,۵۰۰
۵۰%
تومان