کاش سعی کنیم در این فرصت باقیمانده از عمر، زندگانی کنیم نه زندهمانی (منظور، کسانی که زنده ماندهاند که آه جگرسوز از نهاد برآرند و گاهی بهطعنه، دست مریزادی به خدا بگویند و با همه، سر جنگ و دعوا داشته باشند و در ارتباط با دیگران، طرف را درسته ببلعند و ...).
کاربر ۲۰۲۵۹۰۱
تابهحال حتماً از شما پرسیده شده است که: «غذا چی میخوری؟» و در جواب، بدون اینکه زحمت فکر کردن به خود بدهید، گفتهاید: «هر چی همه میخورند، هر چی بود و ...». این یک مثال کوچک! حالا «تو خود، حدیث مفصّل بخوان از این مجمل». از تعیین رشته تحصیلی و خرید کتاب مجلّه و ثبتنام مدرسه و دانشگاه گرفته تا بالاتر.
کاربر ۲۰۲۵۹۰۱
بیشتر ما نمیدانیم کجا در روابط خود با دیگران درنگ کنیم. گاهی بیپرواییم و زمانی محتاط. این خود ما هستیم که با انتخاب نادرست، رنج و کسالت و بیماری را برای خود به وجود میآوریم. هیچکس جز ما مقصر نیست. دوست داریم دیگران جای ما فکر کنند، نظر بدهند یا خود را به دست باد بسپاریم تا وقتی به بنبست میرسیم، دیگری را مقصّر بدانیم و شروع کنیم به اینکه: «من بدشانسم! چه قدر بدبختم! هر چی سنگه مال پای لنگه! خَرِ من از کُرِّگی دم نداشت! و ...».
کاربر ۲۰۲۵۹۰۱