بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کفش باز | صفحه ۴۷ | طاقچه
کتاب کفش باز اثر فیل نایت

بریده‌هایی از کتاب کفش باز

نویسنده:فیل نایت
امتیاز:
۴.۱از ۴۲۱ رأی
۴٫۱
(۴۲۱)
هیچ ماشین، آدمیزاد و یا نشانه‌ای از زندگی وجود نداشت. تنهای‌تنها بودم و همه‌ی دنیا مال خودم بود، انگار درخت‌ها به‌طرز عجیبی از وجود من آگاه بودند.
Smrldo
حتا به ایستادن فکر هم نکن تا این‌که به آن‌جا برسی و فکرت را زیاد مشغول این نکن که "آن‌جا" کجاست. هرچه پیش آمد فقط نایست.
Mohamad
بودا می‌گوید نمی‌توانی از راه بگذری مگر آن‌که خودت به راه تبدیل شوی
Nima Goodarzi
ما پافشاری کردیم، از موانع گذشتیم و حالا جزو ایستادگان هستیم.
میشه گفت کتابخون
آقا، با کمال احترام باید بگم که من کل جهان رو گشته‌م و دولت‌های فاسدی رو در کشور‌های توسعه‌نیافته دیده‌م که این‌طوری عمل می‌کنن. من اراذل و اوباشی رو دیدم که با تکبر و با قسردررفتن بر مشاغل امرونهی می‌کردن
میشه گفت کتابخون
آن هم‌سفر کسی نبود جز کارتر همکلاسی‌ام در استنفورد. کارتر باوجودآن‌که در دانشگاه ویلیام جول ستاره‌ی بسکتبال بود با اغلب ورزشکارها فرق داشت. عینک ضخیمی داشت و کتاب می‌خواند. کتاب‌های خوب می‌خواند. به‌آسانی می‌شد با او حرف زد و به‌راحتی می‌شد با او حرف نزد. هر دوی این‌ها ویژگی‌های مهمی برای یک دوست است و ویژگی‌هایی ضروری برای یک هم‌سفر.
فاطمه
به مردم نگو کارها را چگونه انجام دهند، تنها به آن‌ها بگو چه کار کنند و بعد از نتیجه‌ی کار شگفت‌زده خواهی شد.
میشه گفت کتابخون
حتا به ایستادن فکر هم نکن تا این‌که به آن‌جا برسی و فکرت را زیاد مشغول این نکن که "آن‌جا" کجاست. هرچه پیش آمد فقط نایست.
23Sphr
فهمیده بودم که هنر رقابت یعنی هنر فراموش‌کردن.
میشه گفت کتابخون
مطالعه‌کردن درباره‌ی خود، همان فراموش‌کردن خود است.
میشه گفت کتابخون

حجم

۴۹۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

حجم

۴۹۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۳۷,۰۰۰
۵۰%
تومان