چون هیچچیز بیش از داشتن هدفی ثابت، روح را آرامش نمیبخشد.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
چون هیچچیز بیش از داشتن هدفی ثابت، روح را آرامش نمیبخشد.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
هیچچیز برای روح آرامی دردناکتر از این نیست که بعد از آنکه احساساتش پس از یک سلسله حوادث سریع جریحهدار شد، با آرامش و سکون مرگباری روبهرو شود که روح را از بیم و امید تهی کند.
faezehswifti
آدم کامل، آدمی است که همیشه آرامش و ذهن آرام خود را حفظ کند و اجازه ندهد شور و احساسات یا تمایلات زودگذر، آرامش او را بر هم بزند. فکر نمیکنم که علمجویی نیز از این قاعده مستثنا باشد. اگر قرار باشد تحقیق و مطالعهی فرد، علایق او را ضعیف و تمایلات او را نسبت به خوشیهای سادهی زندگی نابود کند، مسلماً کارش خلاف عرف است و در واقع متناسب با روح بشر نیست. اگر آدمی همیشه از این قانون تبعیت میکرد و نمیگذاشت پرداختن به چیزی جلو آسایش و علایق خانوادگیاش را بگیرد، یونانیها به بردگی گرفته نمیشدند، سزار کشورش را نجات میداد، آمریکا کمکم کشف میشد و امپراتوریهای مکزیک و پرو نابود نمیشد.
faezehswifti
همیشه عشق به بازماندگانم زمینه را برای ایجاد ترس فراهم میکرد.
mehrdad jalali
همیشه عشق به بازماندگانم زمینه را برای ایجاد ترس فراهم میکرد.
mehrdad jalali
مدتها طول میکشد که ذهنمان را قانع کنیم تا بپذیرد کسی که هر روز او را میدیدیم و وجودش جزئی از وجودمان بود، برای همیشه از پیشمان رفته است. برق چشمهای عزیزش خاموش شده است و طنین صدای آشنا و گوشنوازش برای همیشه ساکت شده و دیگر آن را نخواهیم شنید. اینها افکار نخستین روزهای مرگ عزیز تازه از دست رفته است؛ اما با گذشت زمان، نحسی واقعیت آشکار و بعد، تلخی غم واقعی آغاز میشود؛
mehrdad jalali
مدتها طول میکشد که ذهنمان را قانع کنیم تا بپذیرد کسی که هر روز او را میدیدیم و وجودش جزئی از وجودمان بود، برای همیشه از پیشمان رفته است.
mehrdad jalali
من دوستی لازم دارم که آنقدر درک داشته باشد که مرا به جرم رمانتیکبودن، تحقیر نکند و آنقدر محبت داشته باشد که تلاش کند تا به ذهنم نظم بدهد.
mehrdad jalali
هیچچیز بیش از داشتن هدفی ثابت، روح را آرامش نمیبخشد.
mehrdad jalali