بریدههایی از کتاب دکتر ژیواگو
۳٫۳
(۴۰)
من یک میل دیوانهوار و شدید به زیستن دارم و میخواهم زندگی کنم، این مسأله همیشه این مفهوم را دربردارد که به جلو، به طرف چیزی عالی و به طرف کمال، پیش میروم، گامهای بلند برمیدارم و میکوشم به آن برسم.
پویا پانا
یک انسان اسیر، همیشه اسارتش را توجیه میکند و آن را واقعیت میپندارد. در قرون وسطی، هم چنین بود. بعد ژزوئیتها در این مورد اندیشه و تأمل کردند.
پویا پانا
«او علاقه ندارد مورد پسند واقع شود و زیبا و دلفریب جلوه کند.»
پویا پانا
زمان ما موضوع خردهبورژواها و انسان عادی، در نظر ما ارزش یک بدگویی و نکوهش را یافته است. اشعار «نیاکان» در رأس این بدگفتن قرار گرفته است:
«من بورژوآیم، من بورژوآیم.»
و در «سیاحت انیگین» میگوید:
«اکنون، کمال مطلوبم
یک زن خانهدار است.
تنها آرزویم، یک گوشهی آرام است
و یک کاسهی بزرگ آبگوشت کلم.»
پویا پانا
در چنگال آیندهای که از او بیرون خواهدآمد، اسیر است و دیگر خودش نیست.
پویا پانا
اگر زندگیاش را با یکی از این گونه اسرافهای آشکار نمیآمیخت، از اندوه کسالت میمرد.
پویا پانا
وضع ما قابل جر و بحث است و به ما اجازه نمیدهد که نتایج کلی را از آن برگیریم. زندگی مادی ما از عناصر بسیار ناموزون و گوناگون درست شده است.
پویا پانا
یک زندگی سگی و یک خانه پر از دیوانه داریم. همیشه میان دو آتش به سر میبریم و راه گریز نداریم.
پویا پانا
میفهمید که در عین حال نمیشود اسم این وضع را زندگی گذاشت، بلکه چیزی باور نکردنی عجیب و پوچ است.
پویا پانا
اشخاصی را که به حقیقت اهمیت نمیدهند، دوست ندارم.
پویا پانا
هیچ جریانی را ندیدهام که به اندازهی مارکسیسم در خود پیچیده و کلافه شده و از حقایق دور افتاده باشد.
پویا پانا
که در زندگی «اشخاص ثروتمند» چیزهای بیفایده و مضر بسیار دیده میشود. انبوهی از اشیاء زائد، مبل، اتاق و ظرافت در احساسات، طرز بیان آن، از اندازه افزون است و بیمورد. بهتر آناست که اندکی آن را محدود کنند. اما باز هم کافی نیست، باید قدمهای جدیتری بردارند.
پویا پانا
گاهی چقدر انسان مایل است که تقلب و دو رویی بزرگوارانه، تاریکیهای ضخیم پرگویی بشری را ترک کند و در سکوت جالب طبیعت، در زندان بیسر و صدای یک کار مداوم و سمج، در بیخبری توصیفناپذیر یک خواب عمیق، در موسیقی واقعی و آرامش زبان دلها که روح سرشار و لب
پویا پانا
آن قزاقی که با آن پیرمرد بدبخت شوخی میکرد، نمونهای از هزاران پستی و رذالت خالص و ساده است. فلسفه در این مورد کاری نمیتواند بکند. باید با مشت ادبش کرد.
پویا پانا
ما اکنون در میان آشفتگی و هرج و مرج هستیم. هیچکس از این وضع چیزی نمیفهمد.
پویا پانا
او موی سفید دارد، اما چیزی در مغزش نیست.
پویا پانا
خوشا بهحال کسانی که فکرشان را ابداً در جبر بهکار نبردند.
پویا پانا
«تاریخ چیست؟ همان آشکار کردن کوششها و کارهایی است که برای روشن ساختن تدریجی راز مرگ و بالاخره مغلوب کردن آن، انجام میگیرد.
پویا پانا
فردی که اجتماع را دوست دارد، روحش قریحه و استعداد ندارد، خواه این فرد به «سولوویوف» خواه به «کانت» یا «مارکس» وفادار باشد، هیچ فرق نمیکند. برای درک حقیقت باید تنها بود و از کسانی که انسان را چندان دوست ندارند، رشتۀ پیوند را گسست.
پویا پانا
این بیماری قرن و دیوانگی عصر انقلاب بود، مردم به چیزی دیگر فکر میکردند و گفتار و رفتاری دیگر داشتند
shogun
حجم
۶۹۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
حجم
۶۹۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
قیمت:
۲۹۳,۰۰۰
۲۰۵,۱۰۰۳۰%
تومان