بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جاودان | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب جاودان اثر محمدعلی جمالزاده

بریده‌هایی از کتاب جاودان

۴٫۲
(۲۴۰)
ولی اگر راستی ریگی به کفش نداری چرا لفتش می‌دهی و قصه را نمی‌گویی، بلکه منتظر چراغ اللهی بدان که آخر برج است و جیبم از پیشانی ملاها پاک‌تر است و گداها را هم در شهر می‌گیرند».
میم. خ
ما آدم‌های لَغ مَلغی امروز شایستگی مقام عالم دیوانگی را نداریم. باید ذوالنون بود تا مجنون شد و ما این ادعاها را نداریم
زهرا شیرمحمدی
«درست به این پاشنه‌کش نگاه کن تا بعد درد دل را برایت بگویم». نگاه کردم، درست نگاه کردم پاشنه‌کش کوچکی بود که قد و قامتش از نیم‌وجب تجاوز نمی‌کرد. دسته‌اش که بیشتر لمس کرده بودند قدری ساییده شده براقّ بود، مانند برگ بزرگ خشکیده‌ای طاق‌باز در وسط میز تحریری افتاده بود و نه حرکتی داشت و نه برکتی و مانند کلیه‌ی اشیای جامد و بی‌جان مظهر کامل سکون و استغنا و بی‌اعتنایی محض بود که جوکی‌های هند و عرفا و اولیا الله خودمان به‌زور هزار ریاضت و مشقت می‌خواهند بدان برسند و هرگز نمی‌رسند.
nuna
سکوت که دلیل نمی‌شود. ما ساکتیم نه عاجز بر تکلم، مگر یادت رفته که مولوی خودتان از قول ما گفته ما سمیعیم و بصیریم و هشیم/ با شما نامحرمان ما خامشیم مگر سعدی شیراز نگفته کوه و صحرا و بیابان همه در تسبیح‌اند/ نه همه مستمعی فهم کند این اسرار.
azin
شاهنشاهان بزرگ همین کشور شما که اسمش ایران است ده هزار تن پاسبانان سلطنتی نیزه به دست داشتند که آن‌ها را هم «جاودان» می‌خواندند. اگر توانستی یک مثقال از خاک یک نفر از آن‌ها کف دست من بگذاری، راه گنج قارون را به تو نشان خواهم داد. همه رفته اند و ادنی اثری از آن‌ها باقی نمانده است.
امیرحسین
خیلی چیزها را نمی‌توان باور کرد که باید باور کرد.
Rayehe
ما ساکتیم نه عاجز بر تکلم
مهدیس 🌙
شاهنشاهان بزرگ همین کشور شما که اسمش ایران است ده هزار تن پاسبانان سلطنتی نیزه به دست داشتند که آن‌ها را هم «جاودان» می‌خواندند. اگر توانستی یک مثقال از خاک یک نفر از آن‌ها کف دست من بگذاری، راه گنج قارون را به تو نشان خواهم داد. همه رفته‌اند و ادنی اثری از آن‌ها باقی نمانده است. چنین بوده و چنین هست و چنین خواهد بود، اما من و امثال من بی‌زبان و بی‌شعور ولاحانی که چند مثقالی مس یا برنج و یا آهن و گاهی هم نقره بیش نیستیم به تو قول می‌دهم که اگر ما را به‌عمد و دستی نابود کنند، الی‌الابد باقی خواهیم ماند
nuna
چنار امامزاده صالح تجریش باآن‌همه عظمت و جلال ترک برداشت و ترکید و از میان خواهد رفت، ایوان مداین را خوب می‌دانی به چه صورتی درآمده است، به شکل فکی درآمده که دندان‌هایش افتاده و نصف استخوانش پوسیده باشد. منارجُمجُم اصفهان که اهمیتش در نظر اصفهانیان از کوه ابوقبیس و برج بابل و حتی از کهکشان فلک بیشتر است آن‌قدر جنبیده که ساق‌ها و پاهایش سست و لرزان گردیده و چیزی نمانده که سرنگون و با خاک یکسان گردد. برج قابوس ابن بابویه هم همین سرنوشت را دارد، اما یک پاشنه‌کش ممکن است هزاران سال بماند و خم به ابرویش نیاید و ز باد و ز باران نیابد گزند.
nuna
انسان هرقدر به‌سرعت سیر خود بیفزاید عمرش درازتر می‌شود
atefeh

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه