بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یافتن معنا در نیمه دوم عمر | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب یافتن معنا در نیمه دوم عمر

بریده‌هایی از کتاب یافتن معنا در نیمه دوم عمر

۳٫۵
(۵۵)
سفر شما سفر شماست؛ سفر کس دیگری نیست، و هرگز برای شروع این سفر دیر نیست.
mary
اگر ما در خدمت «خویشتن» باشیم، به ندرت می‌توانیم در خدمت گَلّه نیز باشیم. ما در زندگی دوباره و دوباره مجبور می‌شویم یاد بگیریم که نمی‌توانیم بدون پرداختن هزینه‌های گزاف در یک آن در خدمت دو ارباب باشیم.
mary
آندره مالراکس (کاندید جایزۀ صلح نوبل) در کتاب «درختان گردوی آلتنبرگ» می‌نویسد: بزرگ‌ترین راز این نیست که ما به طور تصادفی در غنای زمین و کهکشان پرستاره پرتاب شده‌ایم، بلکه این است که در این زندان ما می‌توانیم تصوراتی دربارۀ خودمان ایجاد کنیم که به اندازۀ کافی نیرومند است که بتواند ناچیز بودن‌مان را نفی کند.
mary
. «روح» چیزی است که ما را به یک انسان عمیق‌تر تبدیل می‌کند و بی‌وقفه ما را به سمت درگیری آگاهانه‌تر و رشدیافته‌تر در چهار نظام جاویدان رمز و راز می‌کشاند که در آن سفر قهرمانی ما آشکار می‌شود: (۱) گیتی پهناور که ما با سرعتی سرسام‌آور به درون آن انداخته شده‌ایم، (۲) ماهیت پیرامونی‌مان که همان خانۀ ما و بافت اجتماعی است که در آن قرار داریم، (۳) «دیگری» صمیمی که چالش رابطه را برای ما به ارمغان می‌آورد، و (۴) «خویشتن» غیرقابل‌درک و آشوبگر ما؛ خود برتری که دائماً مطالبه می‌کند و اصرار می‌کند تا فراموش نشود.
mary
روح (soul) واژه‌ای است که ما استفاده می‌کنیم تا رابطۀ شهودی عمیقی که با خودمان از ابتدای لحظه‌ای که تأمل را آغاز کرده‌ایم تاکنون داشته‌ایم را بیان کنیم.
mary
در متون قدیمی مصری رساله‌ای با عنوان «انسان خستۀ از دنیا در جستجوی روح» موجود است، که جهان‌شمول بودن این مقوله دشوار را نشان می‌دهد. با این که این دست‌نوشته هزاران سال قدمت دارد، عنوان آن چقدر مُدرن است! آیا افرادی که خسته به سر کار می‌روند یا خسته از سر کار برمی‌گردند را نمی‌بینید؟ یا خانم خانه‌داری را که خسته و دلزده شده است؟
mary
هر چه ما بیشتر آرزو کنیم که طرف مقابل زخم‌های ما را التیام ببخشد، نیازهای ما را محقق کند و از ما در برابر وظیفۀ اجباری بزرگ شدن حفاظت کند، در دراز مدت رابطه کمتر رضایت‌بخش خواهد بود.
Zohreh
همان‌گونه که یونگ مطرح کرده است: «انسانِ بدون ارتباط فاقد کمال است، چراکه او فقط از طریق روح می‌تواند به کمال دست پیدا کند و روح نمی‌تواند بدون جنبۀ دیگر آن که همیشه در یک «تو» یافت می‌شود وجود داشته باشد.»
Zohreh
در رویارویی با طرف مقابل، ما کم‌کم عظمت روح خودمان را تشخیص می‌دهیم؛ با رویارویی با عظمت روح‌مان که شامل بخش‌هایی است که ما دوست نداریم، ما به بزرگی فراخوانده می‌شویم و نه به حقارتی که برنامۀ کودکانه‌مان آن را می‌طلبد.
Zohreh
شخصی که از طریق جایگاه اجتماعی مشتاقانه بدنبال تأیید بیرونی است، کسی است که احتمالاً بیش از همه از درون، کار بزرگ تمام نشده‌ای دارد.
Zohreh
بزرگ شدن و ترک کردن خانه مستلزم دو کار است: اول، ما باید مسئولیت خودمان را به عهده بگیریم و دست از مقصر دانستن و سرزنش کردن دیگران (جامعه، پدر و مادر، همسر یا شریک‌مان و خدایان قدرتمند) برداریم. دوم این که ما باید به درون بنگریم تا ایده‌های محوری تکراری عقده‌ها و تأثیرات پیشینه‌مان که دشمن واقعی ما در آنجا قرار دارد را درک کنیم.
Zohreh
بی‌حالی و رخوت بخشی از ذات یا طبیعت ماست. این شاهدی بر قدرت جذب یا تخلیه عظیم ناخودآگاه است که می‌تواند بدون تلاش بی‌شائبه ما، انرژی را از زندگی خودآگاه ما گرفته و به دورن تاریکی پایین ببرد.
Zohreh
عقده زمانی رخ می‌دهد که یک محرک ناخودآگاه دریافت می‌شود. ممکن است در اتومبیل خودتان در حال رفتن به سر کار باشید و واقعاً در حال گوش دادن به موسیقی که از رادیو پخش می‌شود، نباشید. و سپس با حالی خاص وارد دفتر کارتان شوید در حالی که نمی‌دانید موسیقی‌ای که از رادیو پخش می‌شد نقطه‌ای قدیمی در وجود شما را هدف قرار داده است؛ شما ممکن است دل‌تنگ، شوخ و شنگ، زودرنج یا حواس پرت شوید، بدون هیچ دلیل بیرونی. شما اصلاً نمی‌دانید که آن موسیقی یا ترانه به عنوان یک محرک عمل کرده است و ناخودآگاه شما را فعال نموده و یک کوانتوم انرژی ایجاد کرده است که کافی است در لحظۀ اکنون جاری شود و بر خودآگاه شما غلبه پیدا کند.
Zohreh
چرا کسانی که مست می‌کنند، عصبانی یا احساسی یا بامزه یا مُضحک می‌شوند؟ چون قدرت‌های طبیعی بازدارندۀ «من» از لحاظ شیمیایی آزاد شده و زندگی نزیستۀ درون با دستور کاری تاریخی به لحظۀ اکنون حمله‌ور می‌شود.
Zohreh
نیمۀ دوم زندگی، از ما رها کردن را می‌طلبد: رها کردنِ یکی دانستن خود با دارایی‌ها، نقش‌های اجتماعی، جایگاه و هویت‌های موقتی؛ نیمۀ دوم زندگی از ما می‌خواهد ارزش‌های دیگری که از درون تأیید می‌شود را در آغوش کشیده و به طور کامل بپذیریم.
Zohreh
بسیاری از افراد در جلسات درمانی متوجه شده‌اند که راه بیرون رفتن از افسردگی از میان آن است؛ نباید پرسید که «من» چه می‌خواهد، بلکه باید پرسید روح چه می‌خواهد.
Zohreh
وقتی با گزینه‌ای روبرو می‌شوید، اضطراب و ابهام را انتخاب کنید، چراکه این دو همیشه باعث رشد و توسعه می‌شوند، در حالی که افسردگی یک حالت واپس‌گرا است. اضطراب اکسیری خارق‌العاده است، در حالی که افسردگی یک داروی آرام‌بخش است. اولی شما را در لبۀ هیجانی زندگی قرار می‌دهد و دومی شما را در خواب کودکی فرو می‌برد.
Zohreh
عموماً از طریق تجربۀ درد و رنج ناخواسته است که بزرگ‌تر می‌شویم، نه به خاطر زندگی امتحان نشده‌ای که آسان باشد.
Zohreh
«هیچ زندانی به اندازه زندانی که ندانیم در آن قرار داریم ما را محدود نمی‌کند.»
Zohreh
در هر دوراهی حیاتی تصمیم‌گیری، انسان باید این سؤال مهم را از خود بپرسد: «آیا این مسیر باعث تعالی من می‌شود یا مرا کوچک می‌کند؟»
Zohreh

حجم

۵۳۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۴۶ صفحه

حجم

۵۳۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۴۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۶۰,۰۰۰
۴۰%
تومان