- طاقچه
- دفاع مقدس
- کتاب من زندهام
- بریدهها
بریدههایی از کتاب من زندهام
۴٫۷
(۸۲۶)
اگر کسی با کتک آدم میشد، خر تا حالا آدم شده بود.
سپهر
جنگ مسئلهی ریاضی نیست که دربارهاش فکر کنی و بعد حلش کنی، جنگ اصلاً منطقی ندارد که با منطق بخواهی با آن کنار بیایی. جنگ، کتاب نیست که آن را بخوانی. جنگ، جنگ است. جنگ حقیقتی عریان است که تا آن را نبینی و دست به آن نکشی، درکش نمیکنی.
Barzegar:)
خواستم بگویم کتاب هدایت است دیدم نه؛ بشارت هم هست. خواستم بگویم کتاب سعادت است دیدم نه؛ حکایت هم هست. خواستم بگویم کتاب قیامت است دیدم نه؛ حیات هم هست. خواستم بگویم این کتاب آخرت است دیدم نه، دنیا هم هست. گفتم این کتاب اصلاً، همه چیز است.
Zeinab
«زن با یک دست گهواره را و با دست دیگر دنیا را تکان میدهد»
کتابخوان
تاریخ کشورمان مملو از خاطراتی است که یک نسل به فراموشی سپرده و تاوان این فراموشی را نسل دیگری پرداخته است.
sanaz
یاد نامهی سردار بختیاری به رضا خان افتادم که خطاب به او نوشته بود: هر عقابی بدون اجازه از بام میهن ما بگذرد باید پرهایش را به تربیتشدگان نسل ما باج دهد.
یازهرا(س)
مگر نه این است که ما آدمها همه از روی یک نسخه تکرار و تکرار شدهایم و نسخهی آدم، نسخهی اصل ماست پس چرا بین نسخهی اصلی و تکرار این همه اختلاف است.
mohammad
. مشکلگشا سالار شهیدانه.
zaraakra
در حالی که از دهان و حلقش خون میریخت با لکنت زبان گفت: از گوسفندهاییکه آوردهام یکی را برای سلامتی امام خمینی قربانی کنید.
Ali Vojdani
اسیر تنها انسانی است که مرگ او دلیل و برهان نمیخواهد و هیچکس برای کشتنش حتی عذرخواهی هم نمیکند.
حــق پرســت
باورم نمیشد در چند قدمی آن سلولهای مخوف و متعفن، قصر و بارگاهی به این زیبایی و مجللی ساخته باشند. اما واقعیت این بود که آن دخمهها حاصل این قصرها و آن نالهها حاصل این قهقهههای مستانه بود، هر دو نماز میخواندند و خدا را میپرستیدند اما این کجا و آن کجا؟
حــق پرســت
من زندهام که فراموش نکنیم جنگ تحمیلی هشتساله، جنگ دنیا با ایران بود و دفاع ما یک دفاع یکتنه بود. میگ و میراژهایی که بمب بر سر ما میریختند هدیهی شوروی و فرانسه بودند و مواد اولیهی بمبهای شیمیایی گاز خردل و سیانور، تحفهی آلمان به رژیم بعث عراق بود. هواپیماهای خبرچین آواکس و ناوهایی که نفتکشهای عربستان و کویت را اسکورت میکردند، همه چشمروشنی آمریکا به صدام بود. آنها با ناوچههایی که به رژیم بعثی عراق پیشکش میکردند با هواپیماهای سوپراتاندار به سکوهای نفتی ما حملهور میشدند. ناجوانمردانهتر اینکه این جنگ، فقط جنگ سرباز و ارتش نبود بلکه آنها دامنهی جنگ را به تمام شهرها و خیابانها و مردم بیسلاح و بیدفاع کشانده بودند و با موشکهای نه متری و دوازده متری، کوچههای دو متری را مورد اصابت قرار میدادند تا هیچ جانپناهی برای کودکان، مادران و غیرنظامیان باقی نگذارند. حالا چطور فرزندان ما باید باور کنند کشورهایی که اسلحه در اختیار صدام میگذاشتند، تغییر روش دادهاند و دوستدار صلح و مدافع حقوق بشر شدهاند؟
من زندهام که فراموش نکنیم قصهی سیصد شهید غریب اردوگاهها و زندانهای عراق را و یادمان نرود برای رژیم بعثی عراق چقدر جان اسیر بیبها و ارزان بود.
عاطفه سادات
در راه بمانید، اما جا نمانید. در راه ماندن بهتر از جا ماندن است.
کاربر ۸۸۴۷۵۲
همه چیز دست خداست
خانومِ سین🌱!
بیبی همیشه میگفت: اگه یه روز بیدار شدی و دیدی هیچ جات درد نمیکنه، بدون که مُردی. درد مال آدم زندهس. آدم با درد به دنیا میآد.
feri
«فإنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا»
یقین داشته باش که رنج و محنت عنصری متعالی است که در آن حلاوتی بیپایان هست.
فاطمه
کوچکترین محبتها از ضعیفترین حافظهها پاک نمیشود.
فاطمه
تحمل شنیدن نالهی یک مرد را نداشتم. دیدن مردی که اشک میریزد رقتبارترین صحنهی زندگیام بود. همیشه فکر میکردم مردها غدهی اشکی ندارند و چشمهایشان هرگز خیس نمیشود. هیچوقت صدای هقهق یک مرد را نشنیده بودم.
shariaty
آدمها در لحظهی ترس خیلی به خدا نزدیکتر میشوند. اصلاً این ترس است که به یاد آدمها میآورد همه چیز دست خداست.
کاربر ۲۲۱۵۳۸۵
«زن با یک دست گهواره را و با دست دیگر دنیا را تکان میدهد» .
Zeinab
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۵۵۲ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۵۵۲ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰۵۰%
تومان