- طاقچه
- دفاع مقدس
- کتاب من زندهام
- بریدهها
بریدههایی از کتاب من زندهام
۴٫۷
(۸۲۶)
خواستم بگویم کتاب هدایت است دیدم نه؛ بشارت هم هست. خواستم بگویم کتاب سعادت است دیدم نه؛ حکایت هم هست. خواستم بگویم کتاب قیامت است دیدم نه؛ حیات هم هست. خواستم بگویم این کتاب آخرت است دیدم نه، دنیا هم هست. گفتم این کتاب اصلاً، همه چیز است. اگر سالها اینجا با قرآن بمانیم دیگر تنها نخواهیم بود. بهرهای که ما از قرآن میبریم ما را تا همیشه زنده نگه خواهد داشت.
feri
احساس ترس مثل یک بیماری مزمن تمام روح و جان ما را گرفته و به سختی از روح و تنمان کنده میشود. اگر خدا همه جا هست و بر همه چیز بینا، قادر و تواناست چرا از غیرخدا میترسیم.
feri
اولین مرحلهی خداشناسی، معرفت به خود است. اولین سؤال را از خودتان بپرسید. از خود بپرسید من کیستم؟ من واقعی خودتان را بشناسید که تکهای از خدا هستید. از جزء به کل برسید. خود را بخشی از خدا بدانید و از شناخت این «من» به شناخت خدای بزرگ برسید. با منِ خود آشنا شوید.
feri
کلاس سوم راهنمایی یکی از بهترین سالهای دانشآموزیام بود. نسبت به بچههاییکه تازه از فضای دبستان جدا شده بودند و ما آنها را بچه میدانستیم و کلاسدومیها که مثل برزخیان بین زمین و آسمان معلق بودند و توی لاک خودشان فرورفته بودند، احساس سروری و دانایی میکردیم.
feri
دکتر صدر همزمان با همهی کارمندان وارد اداره شد. برای اینکه هیجانات مرا کنترل کرده باشد گفت: خوشبختانه از اسرای مفقودالاثر یکی بعد از دیگری خبر میآد. خدا را شکر، خواهر شما هم شمارهی اسارت گرفته.
نمیدانستم منظورش چیست یا شاید نمیتوانستم منظورش را بفهمم، گیج شده بودم. گفتم: یعنی آزاد شده؟
- نه یعنی پیدا شده و صلیب سرخ، اسارتش رو تایید کرده، دستخط خواهرتون رو میشناسید؟
- حتماً میشناسم
- بفرمایید، اینم از نامهی آبی که اولین نامهی اسراست و یک عکس که صلیب سرخ از اونها گرفته.
نامه را دیدم: «من زندهام- بیمارستان الرشید بغداد؛ معصومه آباد»
اشک بود که از صورتم سرازیر میشد. بیاختیار دست و پای دکتر صدر را میبوسیدم.
العبد
و در پایان پس از سی سال این بار سنگین را که بر شانهام بود، زمین گذاشتم تا بگویم:
در قاموس ظالمان ظلمبارترین واژه «اسارت» است.
العبد
من زندهام که فراموش نکنیم ما آزادگان هنوز شبها با کابوس زندان الرشید و استخبارات، قتلگاههای عنبر، رمادیه، تکریت و موصل از خواب میپریم بیآنکه سازمانهای مدافع حقوق بشر به آن همه جنایات پاسخی داده باشند.
العبد
کاش دنیا بداند گوشت تن رضا رضایی از شدت شکنجهها چنان شکافته بود که کابلهای بعثیها به استخوانهای او میپیچید اما عطششان فرو نمینشست. بر زخمهایش نمک ریختند و باز راضی نشدند و تن شرحهشرحهاش را روی خرده شیشهها غلتاندند و دست آخر او را به برق وصل کردند.
العبد
یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند
مرگ، گرگ تو شد ای یوسف کنعانی من
من که قدر گهر پاک تو میدانستم
ز چه مفقود شدی ای گهر کانی من
2110712
«زندگی هیچ چیز جز جهاد کردن برای عقیده نیست.»
کاربر ۶۳۱۹۷۵
در آخرین صحبت از دوستان میخواهم که نیازهای هر زمان را به خوبی درک کنند و بدانید که اسلام وسیعتر از برداشتهای سطحی است و سعی کنید فرهنگ و جامعه و سنت این مردم را بخوبی مطالعه و درک کنید و از انزوا پرهیز کنید
shariaty
در آخرین صحبت از دوستان میخواهم که نیازهای هر زمان را به خوبی درک کنند و بدانید که اسلام وسیعتر از برداشتهای سطحی است و سعی کنید فرهنگ و جامعه و سنت این مردم را بخوبی مطالعه و درک کنید و از انزوا پرهیز کنید
shariaty
در آخرین صحبت از دوستان میخواهم که نیازهای هر زمان را به خوبی درک کنند و بدانید که اسلام وسیعتر از برداشتهای سطحی است و سعی کنید فرهنگ و جامعه و سنت این مردم را بخوبی مطالعه و درک کنید و از انزوا پرهیز کنید
shariaty
خدایا، بارالها نکند وارثان خون شهیدان در راهشان گام نزنند خطابم بیشتر با دولت مردان ماست که نکند شیطانهای کوچک با خون این فرزندان عزیز خان شوند و نکند زمین خونرنگ به تسخیر هواداران نیرنگ در آید و شهادت این عزیزان پایگاه دنائت آنها شود و درخت فداکاریشان را صاحبان ریاکاری بهره جویند و بالاخره ثمره جنگ یارانمان به چنگ فرنگی مسلکان افتد و خونین کفنان در غربت بمیرند تا خوش باوران غرب کام گیرند
shariaty
اونایی که موهای جلو سرشون ریخته آدمایی هستن که فکر میکنن، اونایی که موهای عقب کلهشون ریخته خوشگلن، اونایی که مثل تو هم جلو و هم عقب موهاشون ریخته فکر میکنن خوشگلن.
shariaty
اگه یه روز بیدار شدی و دیدی هیچ جات درد نمیکنه، بدون که مُردی. درد مال آدم زندهس. آدم با درد به دنیا میآد.
shariaty
مادر من بهای آزادی تو را خون یکی از برادرانت گذاشتم. تو صبور و مقاوم باش ما منتظریم تا زنده برگردی. خدایا...
shariaty
خمیرمایهی آدمی کلمه است.
shariaty
برای حفظ ناموسمان اینجا هستیم، شکنجه میشویم و صبر میکنیم و از خدا پاداش میگیریم. اگر طی این دو سال به شما تعرضی شده ما باید تکلیف جنگ و عراقیها را همین جا روشن کنیم. خونی که برای حفظ عصمت و حیا نریزد با دوا سرخ هیچ فرقی ندارد.
shariaty
«زندگی هیچ چیز جز جهاد کردن برای عقیده نیست.»
shariaty
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۵۵۲ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۵۵۲ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰۵۰%
تومان