بریدههایی از کتاب آیین دوستیابی و چگونگی نفوذ در دیگران
۴٫۲
(۱۹۲)
زیرا هیچ کس به اندازه کسی که لبخندی برای دادن نداشته باشد نیازمند لبخند نیست.
اصل ۲
لبخند بزنید.
محمودی
اگر میخواهیم دوست پیدا کنیم، باید از خود بیرون آییم و کاری برای دیگران انجام دهیم؛ کاری که نیاز به وقت، انرژی، از خودگذشتگی و ایثار داشته باشد.
محمودی
آلفرد آدلر، روانشناس معروف اتریشی کتابی با عنوان «معنی زندگی برای شما» به رشته تحریر درآورد. او در این کتاب میگوید: «کسی که به همنوع خود علاقهمند نیست بزرگترین مشکلات را در زندگی خود دارد و هم اوست که بزرگترین صدمات را به دیگران میزند. از ناحیه چنین آدمهایی است که تمام مشکلات بشر سرچشمه میگیرد.»
محمودی
شما با علاقهمند شدن به دیگران، در کمتر از دو ماه تعداد دوستان بیشتری پیدا میکنید تا با دو سال تلاش برای جلب علاقه دیگران به خودتان.
محمودی
اصل یک
انتقاد، سرزنش یا شکایت نکنید.
محمودی
اصل ۲
دیگران را صادقانه تمجید کنید.
محمودی
اصل ۳
اشتیاق به خواستن را در دیگری به وجود آورید.
محمودی
ویلیام وینتر در جایی میگوید: «ابراز وجود از ضروریات چیره طبیعت انسان است.» چرا نباید بتوانیم این روانشناسی را در مراودات تجاری خود نیز پیاده کنیم؟ وقتی ایده بسیار خوبی داریم، به جای اینکه بخواهیم دیگران را وادار کنیم که فکر کنند این ایده ماست، چرا نباید به آنها اجازه دهیم آن را بالا و پایین کرده و فکر کنند که آن ایده متعلق به خودشان است. وقتی آن را ایده خود قلمداد کند، دوستش خواهد داشت و به جای یک بشقاب، دو بشقاب از آن را خواهد خورد.
فراموش نکنید: «پیش از هر چیز، اشتیاق به خواستن را در شخص دیگر بیدار کنید. آن کس که چنین کند تمام دنیا را با خود دارد و کسی که نتواند، در جاده تنهایی گام برمیدارد.»
محمودی
کی. تی. داچمن، مهندس مخابرات و یکی از دانشجویان دورههای ما، پدر دیگری بود که نمیتوانست دختر سه سالهاش را وادار به خوردن صبحانه کند. سرزنشها، تهدیدها و التماسهای معمول تماما بینتیجه ماندند. تا اینکه بالاخره پدر و مادر از خود پرسیدند: «چگونه میتوانیم او را وادار کنیم که بخواهد این کار را بکند؟»
دختر بچه کوچک عاشق تقلید از مادرش بود و میخواست بزرگ و بالغ باشد، لذا یک روز صبح چهار پایهای زیر پای او گذاشتند و اجازه دادند صبحانهاش را خودش مهیا کند. در آن لحظه پدر وارد آشپزخانه شد و دختر همان طور که مشغول به هم زدن غله بود گفت: «ببین بابا جون،امروز من دارم صبحانه درست میکنم.» آن روز صبح بدون اینکه حتی از او خواسته شود، دختر بچه دو بشقاب غله خورد زیرا به آن علاقهمند بود. او به نوعی احساس مهم بودن دست یافته بود و در تهیه صبحانه، راهی برای ابراز وجود یافته بود.
محمودی
در اینجا جمله هوشمندانه پروفسور اُوراستریت را تکرار میکنم: ابتدا شوق خواستن را در دیگری بیدار کنید. کسی که چنین کند تمام دنیا را با خود دارد و آن کسی که نتواند در جاده تنهایی گام برمیدارد.
محمودی
این عطش مهم بودن بود که باعث شد یک پادوی بیسواد فقیر خواروبارفروشی به مطالعه برخی کتابهای حقوقی که در کف یک بُشکه کهنه پیدا کرده و به مبلغ ۵۰ سنت خریده بود بپردازد. شاید شما هم نام این پادوی خواروبارفروشی را شنیده باشید. اسمش آبراهام لینکلن است.
محمودی
به قول دکتر جانسون: «جناب، خداوند نیز قصد ندارد انسان را مورد قضاوت قرار دهد تا اینکه روزگارش به سر آید.»
پس چرا من و شما چنین نکنیم؟
محمودی
«شناختن همه به معنی بخشیدن همه است.»
محمودی
بنیامین فرانکلین، که در جوانی بسیار صریح و بیپروا بود، چنان سیاستمدار و ماهر در برخورد با مردم شد که سفیرامریکا در فرانسه انتخاب شد. راز موفقیت او چه بود؟ او میگوید: «من درباره هیچ کسی ــ و هیچ گاه ــ بد صحبت نمیکنم... و هر چه خوبی از کسی بدانم بر زبان میآورم.»
هر احمقی میتواند انتقاد کند، محکوم کند، و قُر بزند و ــ البته اکثر احمقها چنین میکنند.
اما به شخصیت و کنترل فراوان نیاز است تا آدم بتواند درک کند و گذشت داشته باشد. کارلایل میگوید: «یک مرد، بزرگی خود را با شیوه برخوردش با مردان کوچک بروز میدهد.»
محمودی
در برخورد با مردم باید به یاد داشته باشیم که همیشه با موجودات منطقی روبهرو نیستیم. ما با موجوداتی طرفیم که احساس دارند، موجوداتی که تعصبها بر آنها حاکم است و غرور و منیت به حرکتشان وامیدارد.
محمودی
کنفسیوس میگوید: «وقتی جلوی درگاهِ درِ خانه خودت تمیز نشده درباره برف روی بام همسایه شکوه نکن.»
محمودی
ما جسم کودکان و دوستان و کارمندان خود را سیر میکنیم ولی به ندرت به فکر تغذیه اعتماد به نفس آنها برمیآییم. ما به آنها گوشت و کباب و سیبزمینی میدهیم تا انرژی آنها تأمین شود، ولی در تأمین جملات و کلمات تمجیدآمیز و محبتآمیزی که روحیه آنها را شاد کند و تا سالها همچون موسیقی لطیف پایداری همچون نوای ستارگان بامدادی در خاطره آنها باقی بماند، کوتاهی میکنیم.
smohebzade
ما جسم کودکان و دوستان و کارمندان خود را سیر میکنیم ولی به ندرت به فکر تغذیه اعتماد به نفس آنها برمیآییم. ما به آنها گوشت و کباب و سیبزمینی میدهیم تا انرژی آنها تأمین شود، ولی در تأمین جملات و کلمات تمجیدآمیز و محبتآمیزی که روحیه آنها را شاد کند و تا سالها همچون موسیقی لطیف پایداری همچون نوای ستارگان بامدادی در خاطره آنها باقی بماند، کوتاهی میکنیم.
smohebzade
افرادی هستند که فکر میکنند اگر شش روز خانواده و یا زیردستان خود را بدون غذا و گرسنه بگذارند جنایت کردهاند ولی آنها شش روز ــ و یا شش هفته و گاه حتی شش سال ــ آنها را بدون تغذیه روحی رها میکنند و یک تعریف و تمجید معمولی را نیز از آنها دریغ میکنند، در حالی که آنها بیشتر گرسنه تشویق و قدردانی هستند تا گرسنه غذا.
smohebzade
به جای اینکه مردم را محکوم و سرزنش کنیم، بهتر است سعی کنیم آنها را درک نماییم. بیایید سعی کنیم دریابیم چرا آنها بدان گونه رفتار میکنند. این کار بسیار مفیدتر و سازندهتر از انتقاد است و به جای نارضایتی و دلخوری، موجب افزایش حس همدردی، ظرفیت تحمل و مهربانی میشود. «شناختن همه به معنی بخشیدن همه است.»
smohebzade
حجم
۲۱۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
حجم
۲۱۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۵۰%
تومان