بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم

بریده‌هایی از کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم

۴٫۲
(۳۱۲)
بیاموز که مَحَبّت را از میان دیوارهای سنگی و نگاه‌های کینه‌توز، از میان لحظه‌های سُلطه‌ی دیگران، بگذرانی.
نَعنا🌿
ما در روزگاری هستیم، هلیا، که بسیاری چیزها را می‌توان دید و باورنکرد و بسیاری چیزها را ندیده باورکرد.
امیری حسین
التماس شُکوه زندگی را فرو می‌ریزد. تمنّا، بودن را بی‌رنگ می‌کند. و آنچه از هر استغاثه به جای می‌ماند ندامت است
mohaddese
باران بوی دیوارهای کاهگلی را بیدار کرده‌است.
Sobhan Naghizadeh
در پایدارترین شادی‌ها نیز غمی نهفته‌است، و در پاک‌ترین اعمال، قطره‌یی از ناپاکی.
ka'mya'b
هر آشنایی تازه ‌اندوهی تازه است
کاربر ۱۵۸۶۹۷۸
من داستانی گفتم که خنده‌ها را به اشک بدل‌کرد.
helya.B
دیگر چه می‌توانم گفت؟ دیگر چه می‌توانم گفت؟
پرنیان
هر آشنایی تازه ‌اندوهی تازه است... مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی‌ست.
farnaz Pursmaily
من لبریز از گفتنم نه از نوشتن. باید که اینجا روبه‌روی من بنشینی و گوش‌کنی
farnaz Pursmaily
من هرگز نخواستم که از عشق افسانه‌یی بیافرینم؛ باورکن! من می‌خواستم که با دوست‌داشتن زندگی‌کنم __ کودکانه و ساده و روستایی.
乙ムɦЯム
من ایمان‌داشتم که تو به من بازخواهی‌گشت. ایمان نیاز به آزمون را مطرود می‌داند.
ka'mya'b
برو بیرون سراغ پروانه‌هایت! تو هیچ‌وقت چیزی نخواهی‌شد. آنچه هنوز تلخ‌ترین پوزخندِ مرا برمی‌انگیزد «چیزی‌شدن» از دیدگاه آنهاست__ آنها که می‌خواهند ما را در قالب‌های فلزّی خود جای بدهند
golmohammadi
هلیا! برای دوست‌داشتنِ هر نَفَسِ زندگی، دوست‌داشتنِ هر دَمِ مرگ را بیاموز و برای ساختن هر چیزِ نو، خراب‌کردن هر چیزِ کهنه را و برای عاشقِ عشق بودن، عاشقِ مرگ‌بودن را.
یك رهگذر
دیر است برای بازگشتن، برای خواندنِ تصنیف‌های کوچه‌ و‌ بازار برای بوییدنِ کودکانه‌ی گل‌ها...
مادربزرگ علی💝
آهنگ‌ها تنهایی را تسکین می‌دهند؛ امّا تسکینِ تنهایی، تسکینِ درد نیست. در کنار بیگانه‌ها زیستن در میان بی‌رنگی و صدا زیستن است. اینک اصوات، بی‌دلیل‌ترینِ جاری‌شدگانِ در فضا هستند. وقتی همه می‌گویند، هیچ‌کس نمی‌شنود. به خاطر داشته‌باش! سکوت، اثباتِ تهی‌بودن نمی‌کند.
سارا حسن زاده
آنچه من می‌شنیدم آنچه می‌گفتند نبود.
plato
نفرینْ پیام‌آور درماندگی‌ست و دشنامْ برای او برادری‌ست حقیر...
plato
به این شهر سوگند می‌خورم و تو ــ ساکن در این شهری و سوگند به پدر، و فرزندانی که پدیدآورد که انسان را در رنج آفریده‌ییم... قرآن کریم _ سوره‌ی بَلَد
زیـنـب🍃🌸
من می‌دانم که تو هیچ‌چیز را با رؤیای دوردست یک دوست‌داشتن تعویض نخواهی‌کرد. تو همچنان منتظر، دلگیر و آرام خواهی‌نشست.
Hossein shiravand

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
تومان