بریدههایی از کتاب نقشه راه
نویسنده:کارول. اس. پیرسون
مترجم:مرتضی نظری
انتشارات:بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۴از ۵۱ رأی
۳٫۴
(۵۱)
امروزه قهرمانی مستلزم خودآگاهی است. این بدان معناست که ما عملا ملزم هستیم برنامههای ذهنیمان را تغییر دهیم و خود را از سرنوشتها یا سناریوهای منفی و از مُد افتاده رهایی بخشیم.
کیارش
در جهان امروز، اگر انتخاب نکنیم که سفرمان را آغاز کنیم، این سفر است که به دنبال ما خواهد آمد.
کیارش
وقتی تصور بر این بود که سفر قهرمانی صرفآ مخصوص افراد خاص است، بقیه ما فقط یک گوشه مطمئنی را پیدا میکردیم و در آنجا میماندیم. اکنون ما هیچ مکان امنی نداریم که در آن پنهان شویم و ایمن بمانیم.
کیارش
همه ما نیاز داریم سفر قهرمانی را آغاز کنیم. قهرمانی امروزه مستلزم این است که همه ما گنجینه خود واقعیمان را پیدا کنیم و این گنجینه را با جامعه بهطور کل تقسیم کنیم؛ فقط کافی است بهطور کامل کسی باشیم که هستیم و کاری را انجام دهیم که باید انجام دهیم. به همان اندازهای که ما این کار را انجام دهیم، قلمروهای ما متحول خواهد شد.
کیارش
بنابراین، قهرمانان نه تنها افرادی هستند که رشد کرده و تغییر میکنند و خودشان به سفر میروند؛ آنها همچنین عاملان تغییر هستند.
کیارش
درواقع، هر بار که شما یک عنصر مربوط به زمین بایر (بیماری، خستگی، بیحالی، بیتفاوتی، پوچی، تجربه از دست دادن، اعتیاد، شکست، خشم یا بیرون زدن احساسات) را در زندگیتان شناسایی میکنید، وقت آن است که سفر کنید.
کیارش
هر بار که ما زندگی را بر عدم زندگی انتخاب میکنیم و در کشف مستمر کسی که هستیم عمیقتر میشویم
کیارش
ما نیاز داریم انعطافپذیرتر باشیم، قادر باشیم توپهای بیشتری را همزمان در هوا نگه داریم، و تصمیمات (کوچک و بزرگ) نامحدودی درباره اینکه چه کسی هستیم و چگونه میخواهیم زندگی کنیم، بگیریم.
کیارش
یونگ، «کهنالگوها» را الگوهایی عمیق و تأثیرگذار و ماندگار در روان انسان میداند که همچنان قدرتمند و تأثیرگذار باقی میمانند و در طول زمان حضور خواهند داشت. به تعبیر یونگ، این الگوها در «ناخودآگاه جمعی» یا «روان عینی» باقی میمانند.
کیارش
ما صرفآ ممکن است نیاز داشته باشیم یاد بگیریم و درک کنیم چه اتفاقی درون ما در حال رخ دادن است و اینکه چگونه میتوانیم از چیزی که دارد درون ما رخ میدهد در مرحله کنونی سفرمان استفاده کنیم.
کیارش
لایههایی از ترس ما را از تجربه کردن عشقی که در زیر این لایهها پنهان است بازمیدارد و هرچه بیشتر قادر باشیم از ترسهایمان بگذریم، بیشتر میتوانیم نیروی حیات که ما را سالم، شاداب و بانشاط میکند فعال کنیم.
مهشید
علاوه براین، زندگی گرتی نشان میدهد که اغلب افرادی که بیش از همه ما را دوست دارند (پدر و مادر، معشوق، همسر یا بچهها) دقیقآ همان کسانی هستند که بیش از همه ما را از سفر دارای اصالتمان بازمیدارند. این بدین خاطر اتفاق میافتد که ما دوست داریم دیگرانی که ما را دوست دارند را از خودمان راضی کنیم، زیرا تمایل داریم به اطرافیانمان بهعنوان آیینهای بنگریم که به ما کمک میکنند
مهشید
این عقیده که درد و رنجی که میکشیم تقصیر خود ماست، درصورتی که نتواند یک راهحل کارساز به ما نشان بدهد مفید نخواهد بود. در چنین وضعیتی، این فکر باعث میشود که ما اینگونه نتیجهگیری کنیم که درد و رنجی که میکشیم موجه است؛ بنابراین، ما مدتی طولانیتر از آنچه که ضروری است در درد و رنج میمانیم.
احسان رضاپور
راهحل موفقیتآمیزِ معضل یتیم به این منوط است که از حس کودکانه محق بودن بگذریم. اگر من بر این باور باشم که این حق من است که کودکیِ شادی داشته باشم، ولی اینگونه نبوده باشد، ممکن است در بقیه عمرم همواره احساس کنم که به من خیانت شده است؛ بدین ترتیب، هرگز نمیتوانم در زندگی پیش بروم. اگر من بر این باور باشم که داشتن زندگی بیعیب و نقص و عالی حق من است، هر سختیای میتواند کام مرا تلخ و مرا غمگین کند.
احسان رضاپور
کار یا وظیفه یتیم این است که از معصومیت و انکار بیرون برود و یاد بگیرد محنت، درد و رنج، کمبود و مرگ، بخشهای جداییناپذیر حیات هستند. خشم و دردی که این طرز فکر باعث آن میشود متناسب توهمات آغازین مربوط به کودکی فرد خواهد بود، اما این از دست رفتن معصومیت به واقعبینی منجر میشود زیرا کار یتیم ایجاد انتظارات واقعگرایانه درباره زندگی است.
احسان رضاپور
«بزرگ شدن» همیشه شامل این تشخیص روشنگرانه است که پدر و مادرها بدون عیب و نقص و عالی نیستند.
احسان رضاپور
تا حدی که میتوانیم کامل عشق بورزیم، حتی اگر بدانیم که انجام این کار ما را با درد و اندوه آشنا خواهد کرد؛ اینکه بر اساس هدف کاریمان زندگی کنیم و کار دلیمان را انجام دهیم؛ اینکه کار خودمان را انجام دهیم هرچند امکان شکست و فقر وجود داشته باشد و هر چند ممکن است هیچکس کار ما را به رسمیت نشناسد و مورد تقدیر قرار نگیریم و درنهایت اینکه بمیریم زیرا این بهایی است که ما بهخاطر زندگی کردنمان باید بپردازیم.
مهشید
اکثر ما اسیر و برده داستانهایی هستیم که ناخودآگاه درباره زندگیمان برای خودمان تعریف میکنیم. آزادی، لحظهای آغاز میشود که ما نسبت به ماجرای داستانی که زندگی میکنیم آگاهی پیدا کنیم، و با کمک این بینش، تشخیص دهیم که باید کلا به درون داستان دیگری قدم بگذاریم. تجربیات ما از زندگی عملا بهوسیله پیشفرضهای ما تعریف میشود. ما داستانهایی درباره جهان میسازیم و تا حدود زیادی بر اساس طرحهای این داستانها زندگی میکنیم؛ بنابراین، شکل زندگیهای ما بستگی به سناریوهایی دارد که بهطور خودآگاه و به احتمال بیشتر بهطرزی ناخودآگاه اقتباس کردهایم.
احسان رضاپور
کار قهرمانانه این است که بهجای اینکه مسیر راحتتر را طی کرده و رفتار خود را با مقصر دانستن عوامل مؤثر گذشته بر اعمال فعلیمان توجیه کنیم، امکانی را ایجاد نموده تا الگوهای مخرب زندگی با ما متوقف شوند.
احسان رضاپور
کارول گیلیگان در کتاب «با صدایی متفاوت: تئوری روانشناسی و رشد زنان» عنوان میکند، درحالی که مردها از صمیمیت میترسند، زنان از تنها ماندن میترسند. تا جایی که من متوجه میشوم این دو حالت دو واکنش متفاوت به یک نظام باوری یکسان است. در فرهنگ ما اغلب بر این باوریم که ما یا میتوانیم صمیمیت را داشته باشیم یا خودمان باشیم و استقلال داشته باشیم. بنابراین زنها اغلب صمیمیت را انتخاب میکنند و مردان عدموابستگی یا استقلال را. نکته جالب در اینجا این است که وقتی زن و مرد یکی از این دو را انتخاب میکنند، هیچ یک عملا آنچه را که میخواهد بهدست نمیآورد. اول اینکه افراد در اصل هر دو را میخواهند و دوم اینکه در حقیقت این امکان وجود ندارد که یکی را بدون دیگری بهدست آورد.
lady_lawyer
حجم
۳۶۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
حجم
۳۶۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
قیمت:
۹۱,۰۰۰
۵۴,۶۰۰۴۰%
تومان