بریدههایی از کتاب عاشقی یعنی جدایی
۳٫۱
(۲۱)
زن باید بداند ــ البته، مرد هم همینطور ــ که قرار نیست هیچ همسر جادویی از بهشت برایش نازل شود که نیازهایش را پیشاپیش بداند و حتی قبل از اینکه آنها را به زبان آورد، برآورده سازد. شاهزاده جذاب هرگز نخواهد آمد. او شخصیتی افسانهای است که پیامش حامل حالتی از سعادت درونی است، اما هیچ ربطی به این مخلوقات پرمو به نام مرد ندارد.
El Santo
بهطور کلی، صفات مثبتی که مظهر آنیموس است، عبارت است از شجاعت، پیشگامی، پایداری، عملگرایی، سخنوری و معنویت در مفهوم وسیعتر آن. آنیموس، نمایانگر مرد شجاع و عملگرا، هنرمند، رهبر کاریزماتیک یا معلم معنوی است. اینها ویژگیهایی است که زنان اغلب در مردان جستوجو میکنند. آنیما، مظهر احساسات، هوسرانی، شهود، توانایی عشق به خویشتن، مفهوم طبیعت و ارتباط با ناخودآگاه است. به لحاظ فرهنگی، آنیما نماد زن اسرارآمیز، شکننده؛ زن مادی، نفسانی؛ شاعر لطیف و راهنمای معنوی یا کشیش زن است. مردان به دنبال این قسم از زنان هستند.
یونگ خاطرنشان ساخت، آنیمای مردی که قویآ به واسطه ذهن عقلانیاش شناخته میشود و به نیازهای خود در حوزه روابط اهمیت نمیدهد، خود را در قالب رفتارهای غیرقابلکنترل و غیرعقلانی بروز میدهد که بهطور غیرمنتظره بر او چیره میشود. این تصاحب واقعی حالات بیپروایانه در او چنان است که گویی او توسط یک روح تسخیر شده است و این روند مادام که یک مرد بهصورت آگاهانه با آنیمای درون خود ارتباط برقرار نکند، در زندگی او رخ خواهد داد. این امر همچنین موجب خواهد شد در عشق سر از پا نشناسد و عاشق کسی شود که غفلتآ در او بخشهایی از خود را کشف کند.
mhzm
ما در چنبره عشقی میافتیم که اگر فردی که بهعنوان اسوه کمال انتخاب کردهایم، ویژگیهای دلخواهمان را نشان ندهد، یا اگر به واسطه به رسمیت نشناختن استعدادهایمان، توهمات ما را خراب کند، بهراحتی تبدیل به نفرت میشود.
mhzm
نکته مهم در زمینه دوست داشتن، این است که کشف کنیم، ما میتوانیم بدون عشق رمانتیک هم خوشبخت باشیم. وقتی زندگی مشترک، ضرورت بیچون و چرای معنای زندگی باشد، آنگاه هر احتمال مبتنی بر مواجهه واقعی بین مرد و زن امکان ظهور نخواهد داشت. هر چه کمتر خوشبختی خود را منوط به شریکمان بدانیم، در کنار یکدیگر خوشبختتر خواهیم بود.
El Santo
وقتی عاشق میشویم، دیگر فرق بین گزیدن و در آغوش کشیدن را نمیفهمیم.
El Santo
مادری با حمایت افراطی که خواستههای فرزندانش را پیشاپیش برآورده میسازد، تا از رنج دیدن آنها جلوگیری کند، مانع از آن میشود که آنها یاد بگیرند نیازهایشان را با خلاقیت خود برآورده کنند. چنین مادری بیآنکه بداند، فرزندانش را در قفسی از وابستگی نگاه میدارد، امری که ممکن است موجب شود آنها قادر به مراقبت از خود نباشند و فرایند خلاقیت و نوآوری در آنها به کندی صورت گیرد.
El Santo
در حقیقت، زندگی زناشویی نسخه مناسبی برای همه نیست، اما تقریبآ هرکسی سعی میکند کمابیش با خوشحالی به این بزم بپیوندد.
محمدرضا
جذابترین، خشنترین، شکنجهشدهترین و بیگانهترین مردانی که در حرفه خود دیدهام، غالبآ پسران مادرانی هستند که تحمل رنج یا ناراحتی فرزندشان را نداشتند. حتی برخی از آنها کتک میخوردند تا دیگر گریه نکنند، چون مادر غمگین آنها نمیتوانست با این وضعیت کنار بیاید. امروز، این مردها همچنان به همان رفتار خشونتآمیز ادامه میدهند. آنها هنوز قادر به پذیرش کودک درون خود نیستند. آنها همواره نسبت به شادمانی و آزادمنشی این کودک با بیرحمی رفتار میکنند، کودک درونشان که سهم شایسته خود از مهربانی را دریافت نکرده است. آنها با سختتر کار کردن و با پناه بردن به رابطه جنسی بیشتر یا الکل بیشتر، به او پاسخ میدهند.
فرهنگ
زنان سعی میکنند با زدن، جیغ کشیدن و رقصیدن، راه برونرفتی از این مبدأ عظیم انرژی بیابند. آنها میتوانند سموم توهینآمیز را آزاد و بنابراین ساختار روانشناختی خود را پاکسازی کنند.
مقصود از این کار این است که خشم را با تمام بیرحمیاش احساس کنیم و آن را بهجای یک شخص، درون ظرفی نمادین بریزیم. راه دیگر، نقاشی کردن یا نوشتن است. همچنین باید بهخاطر بسپاریم که همواره از این احساس و ارتباط با آن استقبال کنیم
mhzm
آلیس میلر، روانشناس آلمانی، در کتابی با عنوان داستان فرزند با استعداد، بهخوبی شرح میدهد که چطور فرزندی که والدینش آنطور که باید برای او ارزش قائل نمیشوند، دچار مشکل خودشیفتگی میشود. این کودک، در ذهن خود گیرندهای دارد که به او اجازه میدهد نیازهای افراد پیرامون خود را حتی قبل از اینکه بیان شوند، درک نماید. او با استفاده از این حساسیت بالا، تأیید آنها را بهدست میآورد و عزتنفس خود را افزایش میدهد. بهراحتی میتوان فهمید که چگونه کودک بهسرعت گرفتار چنین نگرشی میشود. نگرشی که در نهایت موجب میشود قدرت خویش را تسلیم نماید و تمام وجوه اصلی شخصیتش را نادیده بگیرد. تمام اینها ناشی از این است که او از ناخشنود ساختن دیگران میترسد. حتی ممکن است شخصیتی دروغین برای خود بسازد، شخصیتی که با «منِ» حقیقیاش در تضاد کامل است.
mhzm
مادر باید درک کند که پسرش برای غلبه بر عقده مادری و یافتن جایگاه خویش در جهان، باید تمایل طبیعی خود به این باور را که زندگی همیشه آسان و بدون مشکل خواهد بود، کنار بگذارد. او باید بر ترس خود غلبه کند و بهطور کامل با مشکلات زندگی روبهرو شود. به این منظور، باید شخصیتی نیرومند پیدا کند و این امر تنها در موقعیتهای نامساعد میسر میشود.
محمدرضا
عشق به ما زخم میزند، ما را آسیبپذیر میسازد و به زمین میزند
.
در حقیقت، سکوت پدر، زنی را خلق میکند که بیش از حد عشقورزی میکند و سرکوب مادر، مردی را خلق میکند که از عشق هراس دارد.
الهام
زن میگوید آماده ایجاد ارتباط با مردی است که بتواند نسبت به او متعهد باشد. او از مرد چیزی را میخواهد که پدرش هرگز نتوانست به او بدهد. اما سنگینی چنین انتظاری مرد را میترساند، بهویژه از این جهت که او اصلا نمیداند محبت چیست، خواه در رابطه با دیگران یا خودش. او قدرت، شهرت، جنبههای فنی و ایدهها را میفهمد. اما احساسات مقوله دیگری است. او فاقد اجزای اصلی برای این دستورکار عشقی است، اجزایی که زن ادعا میکند در اختیار دارد. در نتیجه، مرد در سطح عاطفی، خود را بیارزش میپندارد.
El Santo
در حقیقت، در اکثریت عظیمی از موارد، پدر از لمس کردن دختر نوجوان خود و صحبت کردن با او بهویژه در آغاز دوران بلوغ خودداری میکند. او نمیداند چطور و نمیتواند خود را راضی کند که بگوید: «تو زیبا هستی و من میخواهم بدانی که دوستت دارم» و درعین حال در عمق وجودش احساس عمیقی از غم و اندوه ناشی از مبهم بودن این سخنان را حس کند ــ بهویژه ازاینرو که او نسبت به زنان امیالی کاملا جنسی دارد. برای چنین پدری، احساسات، دنیایی چنان عجیب و دردسرساز است که او شفقت و رابطه جنسی را با هم اشتباه میگیرد، همینطور عواطف انسانی و عشق پرحرارت را. او با سکوت خود، آماده میشود تا نخستین و مهمترین دلشکستگی را به دختر نوجوانش تحمیل نماید.
mhzm
«وجود شخصیِ کسی که مورد بهرهکشی شدید جنسی قرار میگیرد، بیش از هویت جنسی او تحتتأثیر قرار میگیرد.» زیرا به دنبال این واقعه، ارتباط با موجودیت خود و ارتباط صمیمانه با عزیزان برای او دشوار میشود. مشکلی که او با «وجود داشتن» صرف پیدا میکند، نشان میدهد که عزتنفسش بهطور کامل به واسطه اعمال پدر درهم شکسته است. مثال زیر به روشن شدن این مطلب کمک خواهد کرد. این مثال، وجه بیرحمانه داستان «دختر بیدست» را بیان میکند.
mhzm
توانایی پایان بخشیدن به انتظار تأیید از دیگران و ارج نهادن به خویشتن و زندگی، بدون شک مهمترین و تحولآمیزترین پیروزی در زندگی ماست. انتخاب زندگی، انتخاب عشق ورزیدن، انتخاب تجلیل از شادی و شعف موجود و پذیرفتن مسئولیت تام سعادت خود، بهطور یقین خلاقانهترین گامهایی است که هر فرد میتواند بردارد.
mhzm
به تدریج دریافتم که عشق نیروی پیونددهنده قدرتمندی است که ازطریق خواستن شدید و رنج ما را بهطور اتفاقی در مسیر یکدیگر قرار میدهد. اکنون میدانم عشق نیرویی است که ما را به رویارویی با خود و نیز دیگران سوق میدهد. ما به واسطه موانعی که بر سر راه عشق پدید میآید، شناخت و کشف خود را آغاز میکنیم. بنابراین باید گفت، عشق به ما زخم میزند، ما را آسیبپذیر میسازد و به زمین میزند تا بتوانیم آن را با تمام شکوه و جلالش احساس کنیم و آنگاه با فروتنی بیشتری آغوش خود را به روی خوشبختی و سعادت بگشاییم.
mhzm
خشم و ناراحتی، معمولا علامتی است که نشان میدهد بخشی از یک فرد به دیگری فرافکنی شده است. به همین دلیل است که همیشه سایرین را مرتکب اشتباه میدانیم و تمام خطاهای دنیا را گردن آنها میاندازیم.
همای
عقدهها بهطور معمول در حوزه ناخودآگاه است و همینطور میماند زیرا ما آنها را به بیرون فرافکنی میکنیم.
همای
حجم
۳۱۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۳۴ صفحه
حجم
۳۱۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۳۴ صفحه
قیمت:
۹۴,۰۰۰
۵۶,۴۰۰۴۰%
تومان