بریدههایی از کتاب چه کسی از دیوانهها نمیترسد؟
۳٫۹
(۴۲۱)
یادمان باشد اگر عشق را مسخره کنیم، مثل این است که خودمان را مسخره کردهایم. چرا مفاهیم وجود ما نباید حصاری داشته باشد؟ چرا باید اجازه بدهیم کسی به مفاهیم خوب ذهن ما دستبرد بزند و چیز دیگری جایش قالب کند؟
Raana
زل زد در چشمهایم و در حالی که بغض کرده بود گفت: خیلی نفهمی. چیزی هست که تا حالا بهش گیر نداده باشی؟
Raana
خوب وقتی از چیزی سر در نمیآورند غلط میکنند دربارهاش حرف میزنند.
Raana
این پلیس که آمد چی پرسید؟
ــ سؤالهایی که دیروز پرسید.
ــ خوب چرا دوباره پرسید؟
ــ برای اینکه ببیند بین جوابهای امروز و دیروزم فرقی هست که بخواهد باز هم سؤالپیچم کند.
ohammad[/\]
دوستی میگفت خدا کودکی است که یک مزرعهی مورچه دارد. میفهمی چه میگویم؟
ohammad[/\]
من هنوز هم برای انسانیت و ارزشها میجنگم.
ohammad[/\]
به فرهنگ ما تجاوز شده. پس حرکتی بکنید. آنهایی که به فکر نیستند، هم خائن هستند و هم همدست متجاوز.
ohammad[/\]
من میخواهم صحنههایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشهدار کند و به خطر بیندازد. میتوانی نگاه نکنی، میتوانی خاموش کنی، میتوانی هویت خود را پنهان کنی، مثل قاتلها، اما نمیتوانی جلو حقیقت را بگیری، هیچکس نمیتواند.
کاوه گلستان
کاربر ۱۹۶۴۵۵۳
من نصف عمرم را در روستا توی پهن طویلهها زندگی کردم. کارم تمیز کردن طویله بود. همان جا هم مشقهایم را مینوشتم. باور میکنی؟ اما زندگی در طویله من را گاو نکرد. نمیدانم اینها کجا زندگی میکنند که اندازهی گاو هم نمیفهمند.
هانیه
اگر قدرت داری اگر پول داری اگر مقام داری و هنوز نمیدانی که همهی اینها بازی است و آنقدر مغرور شدهای که فکر میکنی زمانه به دست توست، بازندهی واقعی تویی. همه رفتهاند و تو هم میروی. آن وقت چه جوابی برای خدا داری؟
هانیه
بعضی از شماها از خود خدا میگویید و از ذات خدا هم حمایت میکنید اما برای اینکه گفته باشید خدا فقط و فقط شما را تأیید میکند و بقیه بروند و بمیرند. حرفهایی از شما میشنوم که فکر میکنم شما خدا را بیشتر شرمنده میکنید تا انسانهای کافر.
هانیه
شجاعت گفتن ببخشید به نظر من از شجاعت جنگیدن در صف اول جنگ هم بالاتر است.
هانیه
اما به نظرم دو چیز به آن ارزش میدهد. ایمان به خدا و عشق که وقتی دربارهشان چیزی میشنویم، میخواهیم عق بزنیم.
رویا صداقت
این زندگی در کل بیارزشتر از آن است که دربارهاش حرفی بزنیم. اما به نظرم دو چیز به آن ارزش میدهد. ایمان به خدا و عشق که وقتی دربارهشان چیزی میشنویم، میخواهیم عق بزنیم. مطمئنم خیلیها با من هم عقیدهاند که زندگی به جز این دو همهاش بیارزش است. اما این دو را خیلیها در نظرمان بیارزش کردهاند تا جایی که تمام این هستی را یک آشغالدانی بیشتر فرضش نمیکنیم. کمی به خودمان بیاییم و ببینیم که چه کسی یا چه چیزی مفهوم خدا و عشق را در ما کشته است؟ یادمان باشد که اجازه ندهیم کسی خدا را در نظرمان بیارزش کند. یادمان باشد اگر عشق را مسخره کنیم، مثل این است که خودمان را مسخره کردهایم. چرا مفاهیم وجود ما نباید حصاری داشته باشد؟ چرا باید اجازه بدهیم کسی به مفاهیم خوب ذهن ما دستبرد بزند و چیز دیگری جایش قالب کند؟
سین.عین
هر که اهل خدا بود میرفت مسجد هر که نبود مِیخانه بود. ده تومان کار میکردم دو تومانش را میخوردم و کیف و حال و قمار. دو تومانش خرج خانه و عیال. بقیهاش میشد پسانداز. اما حالا چی؟ مثل سگ بدو آخرش هم هیچی. مِیخانه را بستند، مسجد هم بیرونق شد.
eddie
کمی به خودمان بیاییم و ببینیم که چه کسی یا چه چیزی مفهوم خدا و عشق را در ما کشته است؟ یادمان باشد که اجازه ندهیم کسی خدا را در نظرمان بیارزش کند. یادمان باشد اگر عشق را مسخره کنیم، مثل این است که خودمان را مسخره کردهایم. چرا مفاهیم وجود ما نباید حصاری داشته باشد؟ چرا باید اجازه بدهیم کسی به مفاهیم خوب ذهن ما دستبرد بزند و چیز دیگری جایش قالب کند؟
همهی اتفاقات بزرگ، از ذهن کوچک و بیحصار ما اتفاق میافتند؛ برای شناختن خدا و عشق هم بدانید کجا میروید و از چه کسی راهش را میپرسید. چه بسا انسانهایی که در پی خدا بودند و در جهنم خودشان گرفتار شدند. چه بسا انسانها که پی عشق بودند و به نفرت رسیدند.
خواسته یا ناخواسته به این دنیا آمدهایم. به این دنیای بیارزش. اما یادتان باشد که باور ما ارزش این هستی است.
hossein
خواسته یا ناخواسته به این دنیا آمدهایم. به این دنیای بیارزش. اما یادتان باشد که باور ما ارزش این هستی است.
کاربر ۱۲۶۴۰۸۵
این زندگی در کل بیارزشتر از آن است که دربارهاش حرفی بزنیم. اما به نظرم دو چیز به آن ارزش میدهد. ایمان به خدا و عشق که وقتی دربارهشان چیزی میشنویم، میخواهیم عق بزنیم.
saghar
اگر خدا بعضی از خصلتها را در وجود زن نمیگذاشت به نظرم دنیا زمان آدم و حوا به پایان میرسید.
الی
به نظرم اگر در هر خانهای یک معترف به اشتباه بود خیلی از بدبختیها نبود.
الی
حجم
۲۵۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۲۵۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
قیمت:
رایگان