بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟ | صفحه ۲۴ | طاقچه
کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟ اثر مهدی  رضایی

بریده‌هایی از کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟

نویسنده:مهدی رضایی
انتشارات:نشر افکار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۴۲۱ رأی
۳٫۹
(۴۲۱)
اما اگر الان نمی‌فهمید که خسته‌ام شاید برمی‌گشتم و می‌گفتم الاغ! نفهم! بی‌شعور! من خسته‌ام و کار و زندگی دارم. همیشه هم از این سه کلمه برای فحش دادن استفاده می‌کنم. هر چه باشد معلم ادبیات هستم و باید عفت کلام داشته باشم. نه اینکه مثل بعضی از این مردم الاغ که قد گاو هم نمی‌فهمند از فحش‌هایی استفاده کنم که آخرشان کش دارد.
F3rdos Sobhi
کاش این دنیا یک بار دیگر مثل زمان حضرت نوح برود زیر آب. البته دور از ذهن هم نیست. یخ قطب‌ها در حال آب شدن است. جزیره‌ها در حال فرو رفتن. نوبت ما هم می‌شود. ــ راستی چرا خدا دنیا را زیر آب برد؟ ــ شرمنده شد. ــ از چی؟ ــ از آفرینش انسان‌ها. وقتی که بدبختی تمام عالم را پر کرده بود، خدا بهتر دید که این جهان از نو شروع بشود. همان تعداد کم انسان‌های با ایمان برای دنیای نو کافی بود. اگر هنوز هم دنیایی هست به اعتبار انسان‌های باخداست. ــ برای این می‌گویم باور نمی‌کنم چون الان فساد و بدبختی انسان‌ها نسبت به گذشته بیشتر شده. اگر این‌طور بود که الان باید همه چیز زیر آب می‌رفت. ــ گفتم که عجله نکن. روزی دوباره همه‌ی دنیا را آب می‌گیرد. اگر هم نگیرد مردم در گند و کثافت خودشان غرق می‌شوند.
leila_emami
این زندگی در کل بی‌ارزش‌تر از آن است که درباره‌اش حرفی بزنیم. اما به نظرم دو چیز به آن ارزش می‌دهد. ایمان به خدا و عشق که وقتی درباره‌شان چیزی می‌شنویم، می‌خواهیم عق بزنیم. مطمئنم خیلی‌ها با من هم عقیده‌اند که زندگی به جز این دو همه‌اش بی‌ارزش است.
leila_emami
برای شناختن خدا و عشق هم بدانید کجا می‌روید و از چه کسی راهش را می‌پرسید.
aHOo
این دنیا به نظرم به خاطر این رو به فناست که آن‌هایی که باید رسم انسانیت و عشق و خداپرستی را به مردم یاد بدهند خفه شده‌اند یا خفه‌شان کرده‌اند.
سانازشیبانی ^_^
زندگی در طویله من را گاو نکرد. نمی‌دانم این‌ها کجا زندگی می‌کنند که اندازه‌ی گاو هم نمی‌فهمند.
سانازشیبانی ^_^
یاد این جمله‌ی شاهی می‌افتم: مرگ را مثل کسی بدانید که از پشت سرکلتی به دست دارد و هر وقت که دلش بخواهد می‌چکاند در مغزتان.
ellena_1988
من نمی‌دانم چرا مردم از زیر باران فرار می‌کنند. چرا وقتی باران می‌آید کسی به دیگری نمی‌گوید باران گرفته بیا برویم زیر باران.
Raana
همیشه صداهایی که از خودمان درمی‌آوریم فریاد نیست. گاهی یک نگاه گاهی یک مشت گره کرده گاهی سکوت هم یک فریاد است.
Raana
وقتی که کلمات در ذهن آدم بی‌ارزش جلوه می‌کند بی‌هدف خرجشان می‌کنی.
Raana
زن‌ها همه‌شان این‌طور هستند. زودرنج. زود هم فراموش می‌کنند و مردشان را می‌بخشند. اگر خدا بعضی از خصلت‌ها را در وجود زن نمی‌گذاشت به نظرم دنیا زمان آدم و حوا به پایان می‌رسید.
Raana
زندگی‌هایی که همیشه یک روال معمولی را طی می‌کنند، خوب نیستند. باید دعوا و بحث‌هایی پیش بیاید که هر دو طرف همدیگر را بهتر بشناسند.
Raana
حالا هر کس لباسی به تن کرده و می‌گوید که انسان است. یکی لباس دین و یکی لباس جنگ. اما انسانیت را در وجود هیچ کدامشان ندیدم.
Raana
نمی‌دانم چرا وقتی آدم سعی می‌کند از فکر چیزی فرار کند شدنی نیست.
Raana
ضعف دولت‌ها را از آنجایی ببینید که همه‌ی مردم درباره‌ی سیاست حرف می‌زنند نه زندگی. در کشور ما هم که از بچه‌های شب‌شاش تا پیرزن‌های بی‌دندان، حرف سیاسی می‌زنند.
Raana
من نصف عمرم را در روستا توی پهن طویله‌ها زندگی کردم. کارم تمیز کردن طویله بود. همان جا هم مشق‌هایم را می‌نوشتم. باور می‌کنی؟ اما زندگی در طویله من را گاو نکرد. نمی‌دانم این‌ها کجا زندگی می‌کنند که اندازه‌ی گاو هم نمی‌فهمند.
Raana
شجاعت گفتن ببخشید به نظر من از شجاعت جنگیدن در صف اول جنگ هم بالاتر است.
Raana
همیشه وقتی اشتباه می‌کند به اشتباهش اعتراف می‌کند. به نظرم اگر در هر خانه‌ای یک معترف به اشتباه بود خیلی از بدبختی‌ها نبود. کلمه‌ی ساده‌ای مثل ببخشید و اشتباه کردم از خیلی جر و بحث‌های الکی جلوگیری می‌کند
Raana
ــ می‌دانی چرا دوستت دارم؟ ــ نه. چون به عقیده و تفکراتم کاری نداری. سعی نمی‌کنی چیزی که خودت می‌دانی و به آن اعتقاد داری به من تحمیل کنی. من هم سعی نمی‌کنم که عقایدم را به زور به کسی بخورانم؛ فقط دوست دارم از آن‌ها صحبت کنم. همین.
Raana
خواسته یا ناخواسته به این دنیا آمده‌ایم. به این دنیای بی‌ارزش. اما یادتان باشد که باور ما ارزش این هستی است
Raana

حجم

۲۵۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰ صفحه

حجم

۲۵۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰ صفحه

قیمت:
رایگان