بریدههایی از کتاب بوروکراسی
۵٫۰
(۲)
اگر حکومت در وظیفهٔ خود در تجهیز کشور برای دفع حمله کوتاهی کند، هیچ شهروند منفردی راهی برای رهایی از شر ندارد، جز انتقاد از مقامات در سخنرانیها، مقالات و کتابها با اشاره به حاکمان (رأیدهندگان).
niloufar.dh
مداخلات حکومت، هرگز بخشی از نظام اقتصادی واقعاً لیبرال نبوده است. این مداخلات موجب بهوجود آمدن «برندگان» و «بازندگان» میشود،
طلا در مس
محو شدن حس انتقاد، تهدیدی جدی برای حفظ تمدن ماست. گول زدن مردم را برای شارلاتانها آسان میکند. قابل توجه است که اقشار فرهیخته زودباورتر از افراد کمسواد هستند. پرشورترین حامیان مارکسیسم، نازیسم و فاشیسم، روشنفکران بودند، نه کشاورزان و روستاییان.
niloufar.dh
فقدان انتقاد این امکان را میدهد که به مردم بگوییم آنها در نظام کنترل سختگیرانه و همهجانبه، افرادی آزاد خواهند بود. مردم رژیمی را تصور میکنند که در آن تمام ابزارها در اختیار دولت است و حکومت، تنها کارفرما بهعنوان قلمرو آزادی است. آنها هرگز این احتمال را در نظر نمیگیرند که حکومتِ قادر مطلقِ مدینهٔ فاضله آنها میتواند اهدافی داشته باشد که خودشان کاملاً آن را قبول ندارند. آنها همیشه تلویحاً تصور میکنند دیکتاتور دقیقاً همان کاری را انجام میدهد که خودشان میخواهند.
niloufar.dh
بوروکراتیزاسیون الزاماً انعطافناپذیر است، چرا که مستلزم رعایت قواعد و شیوههای تعیینشده است. اما در زندگی اجتماعی، سختگیری به تحجر و مرگ میانجامد. این واقعیتی بسیار مهم است که ثبات و امنیت، محبوبترین شعار «اصلاحگران» امروزی است. اگر انسانهای بدوی اصل ثبات را اتخاذ میکردند، هرگز به امنیت دست نمییافتند؛ بلکه مدتها پیش توسط جانوران شکاری و میکروبها از بین میرفتند.
niloufar.dh
اگر بخش بزرگی از رأیدهندگان در لیست حقوق و دستمزد حکومت باشند، دموکراسی نمایندگی نمیتواند تداوم داشته باشد. اگر نمایندگان مجلس دیگر خود را نه اشخاصی موظف در قبال مالیاتدهندگان، که دریافتکنندگان حقوق و دستمزدها، یارانهها، کمکها و سایر مزایای بیتالمال بدانند، فاتحهٔ دموکراسی خوانده میشود.
niloufar.dh
پیشرفت دقیقاً همان چیزی است که قواعد و مقررات پیشبینی نکرده بودند؛ پیشرفت، ناگزیر خارج از حوزهٔ فعالیتهای بوروکراتیک است.
niloufar.dh
این که یک لات بیسروپا به دلیل نقص قانونی از مجازات فرار کند، امری ناخوشایند است؛ اما همین امر در مقایسه با خودسری قضایی، شری جزئی محسوب میشود.
niloufar.dh
ایراد اصلی هر گونه مدیریت سوسیالیستی، همین امر است. نادیده گرفتن این که آیا کاری که انجام میدهید ابزار مناسبی برای دستیابی به اهداف مورد نظر است یا خیر، مزیت نیست. مدیریت سوسیالیستی، به شخصی میماند که مجبور است زندگی خود را با چشم بسته بگذراند.
niloufar.dh
کسی که میخواهد هموطنان خود را اصلاح نماید، باید از شیوههای اقناعگری استفاده کند. این تنها راه دموکراتیک برای ایجاد تغییرات است. اگر تلاشهای شخص برای متقاعدسازی دیگران در مورد صحت ایدههایش شکست بخورد، باید ابتدا ناتوانیهای خود را سرزنش کند. او نباید درخواست وضع و اعمال قانون (یعنی اجبار و زور توسط پلیس) کند.
niloufar.dh
تمامیتخواهی، عبارت است از انقیاد تمام زندگی، کار و اوقات فراغت هر فرد به صلاحدید و دستورات صاحبان قدرت و مقام. تقلیل انسان است به چرخدندهٔ ماشین اجبار و تسلیم همهجانبه. تمامیتخواهی فرد را وادار میکند از هرگونه فعالیتی که حکومت تأییدش نمیکند، چشم بپوشد. هیچگونه مخالفتی را تاب نمیآورد. تمامیتخواهی یعنی تبدیل جامعه به ارتش نیروی کار سخت منضبط (همانطور که مدافعان سوسیالیسم میگویند) یا به یک ندامتگاه (به گفته مخالفانش).
niloufar.dh
رکن حکومت دموکراتیک تقدم قانون و بودجه است. (۱)
niloufar.dh
مبارزه با تعدّی بوروکراسی در اصل شورشی علیه دیکتاتوری تمامیتخواه است.
niloufar.dh
آنچه مردم از آن دلخورند نه بورکراسی، بلکه تعدّی بوروکراسی به تمام سپهرهای زندگی و فعالیتهای بشری است.
niloufar.dh
نظام بوروکراتیک مملو است از خصومت متعصبانه نسبت به بنگاهداری آزاد و مالکیت خصوصی؛ رفتار کسبوکارها را فلج میکند و بهرهوری نیروی کار را کاهش میدهد؛ با خرج کردن بیپروای ثروت ملی، آن را بر باد میدهد؛ ناکارآمد و ولخرج است؛ اگرچه سبک خود را در برنامهریزی دارد، اما هیچ برنامه و هدف مشخصی ندارد؛ فاقد وحدت و یکنواختی است؛ دیوانها و کارگزاران مختلف بر روی اهداف متضاد کار میکنند. نتیجهٔ آن فروپاشی کل سازوبرگ تولید و توزیع اجتماعی است. فقر و تنگدستی به دنبال آن خواهد آمد.»
niloufar.dh
در تمام کشورها، امروزه تمام قوانین مالیاتی بهگونهای نوشته شدهاند که گویی هدف اصلی مالیاتها جلوگیری از انباشت سرمایهٔ جدید و پیشرفتهایی است که میتواند به دست آید. همین گرایش در بسیاری از شاخههای دیگر سیاست عمومی، خود را نشان میدهد. «مترقیها» وقتی از فقدان رهبری خلاق کسبوکارها شکایت میکنند، بهشدت در اشتباهاند. این اشخاص نیستند که فاقد خلاقیتاند، بلکه نهادهایی که به آنها اجازه میدهند تا از استعدادهای خود استفاده کنند دچار فقدان خلاقیتاند. سیاستهای مدرن در بستن دست مبتکران، کم از نظام صنفی قرون وسطی ندارند.
کاربر ۸۶۸۳۸۶۶
حجم
۱۶۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۶۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
قیمت:
۶۲,۵۰۰
۳۱,۲۵۰۵۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد