بریدههایی از کتاب مسئولیت پذیری فضیلت گمشده
۵٫۰
(۱)
مسئولیتپذیری به این معناست که خودم فکر کنم و مسئولیت اجرای فکرم را بپذیرم. به دلیل ترس از اشتباه و مؤاخذه شدن، از دیگران نخواهم که برای من و به جای من فکر کنند.
:|
با طفره از پاسخگویی در قبال اقدامات و تصمیمهای خود و پیامدهای آن، از کارآمدی شخصی و احساس ارزشمندی فاصله میگیریم.
:|
تئوری انتخاب و تمام نظریههای کنترل درونی بر این باورند که رفتارهای ما، از صبح تا شام، برای ارضای نیازها و خواستههای درونیمان است. ما رفتارهای خود را انتخاب میکنیم و به این ترتیب دربرابر آنها مسئولیم. توجه داشته باشید که میگوید در برابر «رفتار» خود مسئولیم و نه در برابر وضعیتی که در زندگی داریم.
:|
ما انسانها محصول و برآیند ژنتیک، زیرساختهای مغزی و محیط خود نیستیم. ما با انتخاب افکار و اعمالمان، خود را بازآفرینی میکنیم و هویّتمان را، دانسته یا نادانسته، شکل میدهیم.
:|
میتوانم پرسش بهتری از خود بکنم تا ذهنم، با جستجوی پاسخ آن، مرا در حرکت از جایگاه قربانی گذشته به جایگاه مبدع و خالق زندگی کنونی خود ارتقا دهد. این پرسش که:
به رغم شرایط ناگوار گذشته و ظلمی که به من شده، آیا میتوانم برای بهبود شرایط کاری کنم؟ اگر آری، انجامش میدهم و اگر نه، دیگر خودم را آزار نمیدهم که بخواهم کاری را که در توانم نیست یا از حوزهٔ کنترلم خارج است انجام بدهم.
:|
اگر کاوش و شخمزنی گذشته به توانمندی برای اقدامات مؤثر نینجامد، کاویدن و روشن کردن تکلیف آنها چه سودی دارد؟
:|
گاه از آنچه در اجتماع بر آنها میرود یا رفته، ساکت و اندوهگین میشوند و این سکوت ساعتها ادامه مییابد، اما بعد از آن بدون اینکه سرکوب و انکاری در میان باشد، به حالتِ نشاطآور خود برمیگردند.
:|
«هرگز قبل از مرور جنبههای مثبت زندگیام به رختخواب نمیروم، حتا در زندان هم این کار را فراموش نمیکردم.»
:|
وقتی در زندگی خود روانشناسی کنترل درونی (مسئولیتپذیری) را جایگزین روانشناسی کنترل بیرونی (عذر و بهانه و دلیلتراشی) میکنیم، بدون اینکه در جهان بیرون اتفاق خاصی رخ بدهد، زندگی ما غنیتر، خوشایندتر و معنادارتر میشود و احساس کنترل مؤثرتری بر زندگی خواهیم داشت.
:|
از این رو در فرآیند مسئولیتپذیری، واقعگرایی نقشی اساسی ایفا میکند.
برای رسیدن به شایستگی لازم برای برخورد مؤثر با چالشهای زندگی و رسیدن به کارآمدی شخصی، باید بتوانیم میان واقعیت و آنچه فقط ادراک ماست یا به تعبیری میان واقعیتها از یکسو و آرزوها و امیدها و هراسها و خیالات از سوی دیگر، تمایز قائل شویم.
:|
اگر در قبال فعالیتهای ذهنی و افکار خود، یعنی آنچه فکر به ما میگوید و ایدههایی که به ما پیشنهاد میکند، مسئولیتپذیرانه عمل نکنیم و همواره در برابر ذهن و پیشنهادهای آن برخوردی منفعلانه داشته باشیم، نمیتوانیم زندگی «خوب»، «خوش» و «ارزشمندی» برای خود رقم بزنیم.
:|
مسئولیتپذیری به این معناست که خودم فکر کنم و مسئولیت اجرای فکرم را بپذیرم. به دلیل ترس از اشتباه و مؤاخذه شدن، از دیگران نخواهم که برای من و به جای من فکر کنند.
:|
میتوانیم رفتارمان را ارزیابی کنیم و بپرسیم آیا با ارزشها، باورها و ایدئالهایم همخوانی دارد؟ یا، بدون خودارزیابی و تأمل، برعکس آن رفتار کنیم و هرگز خود را به چالش نکشیم. اینها انتخابهایی است که پیوسته پیش روی داریم.
:|
میتوانیم به آنچه ذهن میگوید بیدرنگ گوش کنیم و از آن تبعیت کنیم یا آنچه را میگوید نخست ارزیابی و سپس انتخاب کنیم که از آن تبعیت نمیکنیم. میتوانیم به واقعیتها احترام بگذاریم یا با آنچه ذهن به ما القا میکند همراه شویم و بگوییم واقعیت همین است که ذهن من میگوید و در بیرون واقعیت دیگری وجود ندارد.
:|
همهٔ ما باید حدومرزهای خود را بشناسیم و درک کنیم که قلمرومان در کجا تمام و قلمرو دیگران از کجا شروع میشود. باید بدانیم چه مسائلی مربوط به ماست و چه مسائلی نیست؛ چه چیزهایی در کنترل ماست و چه چیزهایی نیست و سرانجام اینکه چه اموری جزو مسئولیت ماست و کدام نیست.
:|
در این دنیای پر از فلسفهها و چشماندازهای گوناگون، باید بتوانیم به شناخت و قضاوت خود امیدوار باشیم؛ باید بتوانیم به ارزیابیهای خود اعتماد کنیم؛ به دنیا از دریچهٔ چشم خود بنگریم؛ مسیر زندگیمان را ترسیم کنیم و بیندیشیم که برای رسیدن به آیندهٔ دلخواهمان چه باید بکنیم.
به عبارت دیگر، باید مسئولیت نیازها، خواستهها، تصمیمات و اقدامات خود را بپذیریم.
:|
به قول براندن: «بیان این عبارت که "اگر شرایط در کنترل من نیست و از دستم کاری برنمیآید، پس خودم را بیهوده آزار ندهم" ساده است، اما پذیرش آن در عمل کار آسانی نیست و فقط در صورتی که فرد مصمم باشد، میتواند خود را در آن شرایط قرار دهد و سقراطوار درون خود را بکاود.»
:|
افراد زیادی صادقانه نگرانی خود را بیان میکنند که اگر وقت زیادی را صرف کشف، شناسایی و پالایش جنبههای منفی گذشتهٔ خود نکنند، به نوعی، در انکار به سر میبرند و از پذیرش واقعیتها طفره میروند.
به قول ویلیام گلسر، مبدع تئوری انتخاب و واقعیتدرمان ی، این برداشت فقط در صورتی معقول و درست است که با پردازش گذشته و جنبههای منفی آن بتوانیم در آن دست ببریم و تغییرش دهیم یا کاوش گذشته باعث شود هماکنون و در اینجا رفتارهای اصلاحی در پیش بگیریم و رفتارهای مؤثر و مسئولانهتری نشان دهیم؛ یعنی همان اقدامات مؤثری که اکنون با عذر و بهانههای مختلف از آن طفره میرویم.
:|
مسئولیتپذیری یا پذیرفتن مسئولیتهای خود، در حد معقول، برای دستیابی به سلامت روان و احساس ارزشمندی ضروری و واجب است.
:|
با اجتناب از مسئولیتپذیری، به ویژه نپذیرفتن مسئولیت پیامدهای رفتار و اقدامات و تصمیمات درست یا نادرست خود، به همهکس و همهچیز قدرت میدهیم بجز خودمان.
:|
حجم
۱۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۱ صفحه
حجم
۱۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۱ صفحه
قیمت:
۹۵,۴۰۰
تومان