بریدههایی از کتاب مسئولیت پذیری فضیلت گمشده
با طفره از پاسخگویی در قبال اقدامات و تصمیمهای خود و پیامدهای آن، از کارآمدی شخصی و احساس ارزشمندی فاصله میگیریم.
:|
ما انسانها محصول و برآیند ژنتیک، زیرساختهای مغزی و محیط خود نیستیم. ما با انتخاب افکار و اعمالمان، خود را بازآفرینی میکنیم و هویّتمان را، دانسته یا نادانسته، شکل میدهیم.
:|
میتوانم پرسش بهتری از خود بکنم تا ذهنم، با جستجوی پاسخ آن، مرا در حرکت از جایگاه قربانی گذشته به جایگاه مبدع و خالق زندگی کنونی خود ارتقا دهد. این پرسش که:
به رغم شرایط ناگوار گذشته و ظلمی که به من شده، آیا میتوانم برای بهبود شرایط کاری کنم؟ اگر آری، انجامش میدهم و اگر نه، دیگر خودم را آزار نمیدهم که بخواهم کاری را که در توانم نیست یا از حوزهٔ کنترلم خارج است انجام بدهم.
:|
اگر کاوش و شخمزنی گذشته به توانمندی برای اقدامات مؤثر نینجامد، کاویدن و روشن کردن تکلیف آنها چه سودی دارد؟
:|
گاه از آنچه در اجتماع بر آنها میرود یا رفته، ساکت و اندوهگین میشوند و این سکوت ساعتها ادامه مییابد، اما بعد از آن بدون اینکه سرکوب و انکاری در میان باشد، به حالتِ نشاطآور خود برمیگردند.
:|
«هرگز قبل از مرور جنبههای مثبت زندگیام به رختخواب نمیروم، حتا در زندان هم این کار را فراموش نمیکردم.»
:|
وقتی در زندگی خود روانشناسی کنترل درونی (مسئولیتپذیری) را جایگزین روانشناسی کنترل بیرونی (عذر و بهانه و دلیلتراشی) میکنیم، بدون اینکه در جهان بیرون اتفاق خاصی رخ بدهد، زندگی ما غنیتر، خوشایندتر و معنادارتر میشود و احساس کنترل مؤثرتری بر زندگی خواهیم داشت.
:|
همهٔ ما باید حدومرزهای خود را بشناسیم و درک کنیم که قلمرومان در کجا تمام و قلمرو دیگران از کجا شروع میشود. باید بدانیم چه مسائلی مربوط به ماست و چه مسائلی نیست؛ چه چیزهایی در کنترل ماست و چه چیزهایی نیست و سرانجام اینکه چه اموری جزو مسئولیت ماست و کدام نیست.
:|
در این دنیای پر از فلسفهها و چشماندازهای گوناگون، باید بتوانیم به شناخت و قضاوت خود امیدوار باشیم؛ باید بتوانیم به ارزیابیهای خود اعتماد کنیم؛ به دنیا از دریچهٔ چشم خود بنگریم؛ مسیر زندگیمان را ترسیم کنیم و بیندیشیم که برای رسیدن به آیندهٔ دلخواهمان چه باید بکنیم.
به عبارت دیگر، باید مسئولیت نیازها، خواستهها، تصمیمات و اقدامات خود را بپذیریم.
:|
به قول براندن: «بیان این عبارت که "اگر شرایط در کنترل من نیست و از دستم کاری برنمیآید، پس خودم را بیهوده آزار ندهم" ساده است، اما پذیرش آن در عمل کار آسانی نیست و فقط در صورتی که فرد مصمم باشد، میتواند خود را در آن شرایط قرار دهد و سقراطوار درون خود را بکاود.»
:|
افراد زیادی صادقانه نگرانی خود را بیان میکنند که اگر وقت زیادی را صرف کشف، شناسایی و پالایش جنبههای منفی گذشتهٔ خود نکنند، به نوعی، در انکار به سر میبرند و از پذیرش واقعیتها طفره میروند.
به قول ویلیام گلسر، مبدع تئوری انتخاب و واقعیتدرمان ی، این برداشت فقط در صورتی معقول و درست است که با پردازش گذشته و جنبههای منفی آن بتوانیم در آن دست ببریم و تغییرش دهیم یا کاوش گذشته باعث شود هماکنون و در اینجا رفتارهای اصلاحی در پیش بگیریم و رفتارهای مؤثر و مسئولانهتری نشان دهیم؛ یعنی همان اقدامات مؤثری که اکنون با عذر و بهانههای مختلف از آن طفره میرویم.
:|
مسئولیتپذیری یا پذیرفتن مسئولیتهای خود، در حد معقول، برای دستیابی به سلامت روان و احساس ارزشمندی ضروری و واجب است.
:|
با اجتناب از مسئولیتپذیری، به ویژه نپذیرفتن مسئولیت پیامدهای رفتار و اقدامات و تصمیمات درست یا نادرست خود، به همهکس و همهچیز قدرت میدهیم بجز خودمان.
:|
بدبیاری و ناگواریهای روزمره در شرایط روانی ما اثر دارند، ولی تعیینکننده نیستند.
:|
بیشتر مردم شادمانی را نتیجهٔ برخورداری بیشتر از جنبههای مثبت و بدبختی یا ناخشنودیشان را پیامد موارد منفی زندگیشان میدانند؛ یعنی شرایط، حوادث و رویدادهای بیرونی خشنودی و شادمانی یا ناخشنودی آنها را تعیین میکند. در واقع این افراد خود را در خشنود یا ناخشنودبودن خود چندان سهیم نمیدانند.
:|
منظور از مسئول بودن این نیست که خود را سرزنش کنیم و احساس گناه داشته باشیم؛ بلکه به این معناست که خود را مسئول زندگی، رفتار و اقداماتمان بدانیم.
:|
۶. من مسئول چگونگی برخورد با دیگران هستم؛ مثل فرزندان، والدین، همسر، خواهر، برادر، همسایه، رفقا، فروشندهها و کارمندان ادارهها.
۷. من مسئول معنادهی یا شکست در معنادهی به وجودم در این کرهٔ خاکی، هستم.
۸. من مسئول خشنودی و رضایتمندی خود هستم.
۹. من مسئول تمام جنبههای زندگی خود، اعم از مادی، احساسی، شناختی، فکری و معنوی هستم.
۱۰. من مسئول پیامد تصمیمها و اقدامها یا بیتصمیمی و انفعال خود هستم.
:|
در نگاهی اجمالی، مسئولیتپذیری به معنای درک مفاهیم زیر است:
۱. من مسئول انتخابها و اعمالم هستم.
۲. من مسئول شیوهٔ اولویتبندی زمان و انرژیِ خود هستم.
۳. من مسئول آن سطح از حضور ذهن، هشیاری و توجهی هستم که به محل کار میآورم.
۴. من مسئول مراقبت لازم یا بیتوجهی نسبت به بدنم هستم.
۵. من مسئولِ حفظ رابطهای هستم که انتخاب کردهام در آن پای بگذارم یا به آن استمرار بخشم.
:|
به قول بودا: «اگر برایتان سودمند بود، ادامه دهید و به دیگران نیز توصیه کنید و اگر سودمند نبود، آن را به سادگی به سطل زباله بیندازید.»
:|
حجم
۱۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۱ صفحه
حجم
۱۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۱ صفحه
قیمت:
۹۵,۴۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد