بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تویی به جای همه | طاقچه
تصویر جلد کتاب تویی به جای همه

بریده‌هایی از کتاب تویی به جای همه

امتیاز:
۴.۱از ۲۷ رأی
۴٫۱
(۲۷)
هزینهٔ خر کردن مردم خیلی کمتر از هزینهٔ سرکوب‌کردنشان است. درد و خون‌ریزی هم ندارد.
چڪاوڪ
قادر مطلق فقط خداست.
چڪاوڪ
هرگاه با انسان‌های بی‌همه‌چیز مواجه شدید ریشه‌اش را در لقمهٔ حرام بجویید.
چڪاوڪ
نبض زمین و اهل آن، در دستان امام هر زمان است. او است که بر جسم و جان زمین، احاطه و اشراف دارد. او است که دردها و زخم‌ها و تاول‌های زمین و اهل آن را به‌خوبی می‌شناسد و از درمان‌ها و مرهم‌ها نیز به‌تمام‌وکمال آگاه است. او است که موقعیت بشر را در منحنیِ صعود یا نزول، به‌روشنی می‌بیند و جایگاه و رسالت و مسئولیت خود را برای رشد و کمال بشر، ادراک و احساس می‌کند.
چڪاوڪ
فتنه به‌مراتب از قتل، شنیع‌تر و خطرناک‌تر است.
چڪاوڪ
به نام اسلام، نام اسلام را مخدوش کردن است آنچه غیرت حسینی را می‌جنباند.
چڪاوڪ
اصلی‌ترین و مهم‌ترین شاخصهٔ اسلام اموی، نفاق است.
چڪاوڪ
امیرالمؤمنین در چهارمین سال حکومتش، وقتی به مردم گزارش کار می‌دهد می‌فرماید: "اکنون در تمام بلاد مسلمین، هیچ فقیری وجود ندارد. هیچ‌کس محتاج آب و نان و مسکن نیست. مردم، مردمی که به نان جو محتاج بودند و از داشتنش دریغ می‌شدند و نان گندم را آرزویی دست‌نیافتنی می‌دیدند اکنون همگی قوت غالبشان نان گندم است. همهٔ مردم، خانه و سرپناهی از آن خود دارند. هیچ‌کس بی‌خان‌ومان نیست. هیچ‌کس محتاج و مستأجر دیگری نیست." طرفه آنکه در گزارش حضرت، هیچ حرفی از اجرای حدود و احکام نیست. هیچ کلامی در باب شرع و شریعت نیست. هیچ‌آماری از ارتقای معنویت نیست.
چڪاوڪ
اسلام اموی در حالی مدعی دین‌داری و زعامت مسلمانان و دین‌داران است که کمترین اعتقادی به خدا و پیامبر و اسلام و معاد و قرآن ندارد. به هیچ دین و پیامبر و هیچ امر قدسی و آسمانی باور ندارد. اگر باور و اعتقادی داشته باشد، به همان بت‌های زمان جاهلیت است. و اگر جای پایش محکم شود و حکومتش ادامه پیدا کند، کفر و نفاق خود را آشکار می‌سازد و از عداوت و دشمنی‌اش با محمد و علی و خدایشان پرده برمی‌دارد.
چڪاوڪ
اطاعت به ضرب‌وزور و تهدید و ارعاب کجا و اطاعت قلبی و مؤمنانه و عاشقانه کجا؟
چڪاوڪ
لاَقَعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ درست وسط صراط مستقیمت می‌نشینم و شکار می‌کنم. آب و روغنم را روی همین جادهٔ مستقیمت می‌ریزم و لغزنده‌اش می‌کنم تا مسافرانت روی همین جادهٔ مطمئن و استوار، لیز بخورند و بُکسُوات بکنند.
چڪاوڪ
امر به معروف و نهی از منکر حضرت حسین در جایگاه حکومت نسبت به مردم نیست. از خاستگاه اسلام و مردم، در مقابل حکومت است.
چڪاوڪ
اسلام علوی کاری به کار آن حکومت‌ها که به راه خود می‌روند و از دین خدا برای تحکیم پایه‌های حکومت خود بر مردم بهره نمی‌برند، ندارد. بر همین اساس، در حکومت علی، هیچ لشکری به هیچ کشوری گسیل نمی‌شود و هیچ تلاشی برای نابودی و سرنگونی هیچ حکومتی صورت نمی‌گیرد. اما همان علی در مقابل حکومتی که به نام اسلام بر مردم ستم می‌کند می‌ایستد و فرزند همان علی، سکوت و سکون در مقابل چنین حکومتی را جایز نمی‌شمرد و واقعهٔ کربلا و عاشورا درست بر همین اساس شکل می‌گیرد.
چڪاوڪ
امام پیش و بیش از اینکه با زمین کار داشته باشد با آسمان کار دارد. باید کار زمین را در آسمان پی بگیرد، اصلاح کند و سامان ببخشد. امام تنها کسی است که می‌تواند قفل‌های آسمان را با دعا و مناجات و توبه و انابه و استغفار بگشاید.
چڪاوڪ
حسین در کربلا جانش را فدای فهم بشریت می‌کند. جانش را فدا می‌کند تا به بشریت -انسان سال شصت‌ویک هجرت تا انسان آخرالزمان و ظهور موعود- ماهیت حق و باطل را بشناساند. تا به انسان در گسترهٔ تاریخ بفهماند آن حکومتی که به حق، عمل نمی‌کند و از باطل اجتناب نمی‌ورزد عاقبت به قتل حقیقت دست می‌یازد حتی اگر با شعار پیروی از حقیقت، به میدان آمده باشد. بفهماند که آن حکومتی که بد عمل می‌کند و به بدی میدان می‌دهد، عاقبت فرزند پیامبرش را به مسلخ می‌برد، حتی اگر لباس همان پیامبر را پوشیده باشد و بر منبر و مسند همان پیامبر نشسته باشد.
چڪاوڪ
چرا زینب به‌عنوان مبین و مفسر حرکت حسین، در مقابل حکومت اموی، از میان همهٔ آیات قرآن به این آیه استشهاد می‌کند: "ثُمَّ کانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاءُ واالسُّوأَی أَنْ کذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ" آن‌ها که بد عمل می‌کنند عاقبت مقابل آیات روشن الهی می‌ایستند. آن حکومت‌ها که مرتکب خلاف می‌شوند، عاقبت نشانه‌های روشن خدا را تکذیب می‌کنند. آن حکومت‌ها که از حق و حقیقت فاصله می‌گیرند و از باطل اجتناب نمی‌کنند، در نهایت نماد حقیقت را قربانی مطامع خود می‌کنند. اسلام علوی به آن حکومت‌ها که با مردم خود صادقند با هرعقیده‌ای که باشند، احترام می‌گذارد. اسلام علوی آن حکومت‌ها را که به‌راستی منتخب و مقبول مردمند، محترم می‌شمارد. اسلام علوی با آن حکومت‌ها که دروغ نمی‌گویند و تقلب نمی‌کنند و از دین خدا مایه نمی‌گذارند و بدل را به‌جای اصل نمی‌فروشند، سر جنگ ندارد.
چڪاوڪ
این که هرکه، هرچه گفت در جا تلافی کنی سیاست نیست. کاری است که بچه‌ها در کوچه و خیابان می‌کنند.
چڪاوڪ
اگر از من بپرسند در میان تیرهایی که در عمرت پرتاب کرده‌ای کدام‌یک به هدف، نزدیک‌تر بوده، می‌گویم معاویه. نزدیک، نه. درست خود هدف. درمورد معاویه حقیقتاً زده‌ام به خال. ذوق‌زده فریادزدم: خال! و عدّه‌ای شنیدند و او را "خال" صدا زدند. بعد دیدند که خالِ خالی، خیلی فخامت ندارد. گفتند چه‌کار کنیم؟ گفتم: "خال‌المؤمنین" صدایش کنید. آق‌دایی مؤمنین!
چڪاوڪ
دقیق‌ترین تعبیر را امام صادق علیه‌السلام درمورد بنی‌امیه و اسلام اموی بیان کرده است: بنی‌امیه اجازه دادند که مردم ایمان را یاد بگیرند اما اجازه ندادند که مفهوم کفر و فسق را بفهمند به این دلیل که وقتی کفرشان آشکار می‌شود یا مرتکب فسق و فجور می‌شوند، مردم تعریفی از ماهیت فکر و فعلشان نداشته باشند.
چڪاوڪ
تلبیس شیطان است آنچه اسلام علوی با آن سر ستیز دارد. سوءاستفاده از حقیقت است آنچه اسلام علوی برنمی‌تابد.
چڪاوڪ

حجم

۲۶۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۲۵ صفحه

حجم

۲۶۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۲۵ صفحه

قیمت:
۹۵,۶۲۵
۲۸,۶۸۷
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد