بریده‌هایی از کتاب خلاقیت و حل مسئله: آشنایی با شیوه‌های شناسایی و تقویت خلاقیت

خلاقیت همانند شکر ته فنجان است. باید آن را هم بزنید تا حل شود و در تمام بخش‌های فنجان پخش شود.

۱- از امروز به خودتان قول دهید که فردی کاملاً خوش‌بین باشید. به اموری که می‌خواهید و چگونگی دستیابی به آنها فکر کنید و فقط در مورد این موضوعات صحبت کنید. در همه موقعیت‌های پیش آمده، به دنبال درس ارزشمند موجود باشید. به صورت پیوسته با مطالعه کتاب، دوره‌های صوتی، فیلم و نیز گفتگوهای مثبت و سازنده، غذای مثبت ذهنتان را فراهم سازید.

آیا خودتان را فردی خلاق می‌دانید؟ آیا خودتان را بسیار خلاق می‌دانید یا خیر؟ بسیاری از پژوهش‌ها به این اشاره دارند که ۹۵ درصد از مردم، از توان بالقوه‌ای برای ارائه میزان بالایی از خلاقیت برخوردار هستند.

این سه رفتار هوشمندانه و ویژه نوابغ روزگار

«افراد غیرخلاق آنهایی هستند که اشتیاقی برای رسیدن به هدفی مشخص ندارند.»

مدیر معمولی حدود ۵۰ درصد (یا درصدی بیشتر) از وقت خود را به صورت انفرادی یا با حضور دیگران به حل مسئله اختصاص می‌دهد.

انجام کاری متفاوت و یا جدید برای هر انسانی دشوار است. وقتی به ایده‌ای بزرگ می‌رسید، باید بلافاصله عزم خود را برای غلبه بر حس مقاومت درونی و تعلل‌ورزی برای انجام آن جزم کنید. به یاد داشته باشید که «ناحیه آسایش» به گونه‌ای است که به راحتی ممکن است وارد آن شوید و به جای کار کردن بر روی ایده جدید، فرصت موجود را از دست بدهید. همچنین فراموش نکنید هر انسانی، ایده‌ها و افکاری دارد که می‌تواند خودش و اطرافیانش را شگفت‌زده کند.

جیم کالینز در کتاب خود با نام از «خوب به عالی» می‌گوید ویژگی برجسته شرکت‌های بزرگ این است که مدیران این شرکت‌ها از خودشان سؤالات بی‌رحمانه‌ای می‌پرسند که آنها را به تفکر عمیق در مورد موقعیت موجود سوق می‌دهد. جمله‌ای معروف از پیتر دراکر نقل می‌شود که «من پاسخ‌های مورد نیاز افراد را به آنها نمی‌دهم، بلکه سؤالاتی سخت از آنها می‌پرسم که خودشان باید برای رسیدن به پاسخ‌های مورد نظر به آن توجه کنند.»

پرسش‌های هدفمند توانایی شما برای پرسیدن سؤالاتی هدفمند از خودتان و دیگران و نیز وادار کردن خود و دیگران به ژرف‌اندیشی درباره وضعیت موجود، یکی از اصلی‌ترین محرک‌ها برای خلاقیت است.

اهدافی که اشتیاق شدید به آنها دارید هر قدر خواسته‌های واقعی خود را بهتر بشناسید و برای دستیابی به آنها هیجان بیشتری داشته باشید، بر میزان خلاقیتتان افزوده می‌شود و ایده‌های بیشتری به ذهنتان خواهید رسید. هر قدر چیزی را بیشتر بخواهید، احتمال اینکه به راه‌های خلاق بیشتری برای دستیابی به آن برسید نیز بیشتر می‌شود. به همین دلیل است که می‌گویند: «افراد غیرخلاق آنهایی هستند که اشتیاقی برای رسیدن به هدفی مشخص ندارند.»

چهار رویکرد برای تغییر معمولاً فقط چهار راه برای دستیابی به هدف یا حل مسئله وجود دارد. نخستین راه این است که اموری را بیشتر به انجام رسانید. دومین راه، انجام کمتر برخی امور است. سومین راه، آغاز کردن کاری کاملاً جدید است. در نهایت نیز به چهارمین راه یعنی متوقف کردن انجام برخی فعالیت‌ها می‌رسیم.

پژوهشگران در نهایت به سه عامل اصلی تعیین‌کننده اثربخشی کلی مدیریتی رسیدند. این سه عامل عبارت بودند از: (۱) تعیین اهداف اجرایی به صورت شفاف؛ (۲) تعیین معیارهای سنجش عملکرد؛ (۳) پاداش‌دهی به عملکرد ممتاز.

کلید آزادسازی خلاقیت این است که در ابتدا خودتان را فردی بسیار خلاق

معمولاً فقط چهار راه برای دستیابی به هدف یا حل مسئله وجود دارد. نخستین راه این است که اموری را بیشتر به انجام رسانید. دومین راه، انجام کمتر برخی امور است. سومین راه، آغاز کردن کاری کاملاً جدید است. در نهایت نیز به چهارمین راه یعنی متوقف کردن انجام برخی فعالیت‌ها می‌رسیم.

در تمام بخش‌های این کتاب با مجموعه‌ای پرسش‌های هدفمند روبه‌رو می‌شوید که با پاسخ‌دهی به آنها می‌توانید توانایی‌های خلاق خود را هر چه بیشتر آزاد ساخته و مسئله موجود را بهتر شناسایی کنید. هر قدر پرسش‌های دقیق‌تر و هدفمندتری را مطرح کنید، خلاقیت شما بیشتر به کار افتاده و به راهکارهای کاربردی بیشتری دست خواهید یافت.