بریدههایی از کتاب موهبت کامل نبودن
۳٫۵
(۲۲۴)
وقتی به خود اجازه نمیدهیم آزاد باشیم، وجود آن را در دیگران هم نمیتوانیم تحمل کنیم. به همین دلیل است که آنها را تحقیر میکنیم، مورد تمسخر قرار میدهیم، به آنها میخندیم و گاه شرمندهشان میسازیم.
میهمان دنیا
با رها کردن فهرست رؤیاها، واقعا یک زندگی رؤیایی خواهیم داشت، آن هم نه با سختکوشی و در آینده، بلکه همین حالا
میهمان دنیا
خلاقیت یا بهعبارتی ظهور ایدههای بکر و اصیل، ما را نسبت به این نکته هشیار نگه میدارد که آنچه عرضه میکنیم کاملاً بدیع است و قابل مقایسه با هیچ کار دیگری نیست و آنجا که مقایسهای در کار نباشد، عقب و جلو یا بهترین و بدترین بودن معنای خود را از دست میدهند.
میهمان دنیا
اگر بخواهیم به زندگی خود معنا دهیم، باید به هنر روی آوریم، آشپزی، نوشتن، نقاشی، کاردستی، عکاسی، بافندگی، تعمیر موتور ماشین، مجسمهسازی، یا هر کار دیگری که اِعمال نوعی خلاقیت و سازندگی در آن باشد. مادامی که در حال خلق کردن باشیم زندگی ما معنا پیدا میکند.
میهمان دنیا
زندگی کردن باتماموجود یعنی اینکه از موضع ارزشمندی با زندگی درگیر شویم؛ یعنی همگام با پرورش شجاعت، شفقت و پیوند، صبحهنگام که از خواب بیدار میشویم با خود بگوییم مهم نیست چه کاری انجام میدهم و چه مقدار کارِ انجام نشده روی زمین میماند. درهرصورت من کافی هستم.
fateme ahmadi
«خوشحالی به شرایط و موقعیت بستگی دارد، اما شادی به نوع نگرش و شکرگزاری.»
میهمان دنیا
انتخاب اصالت یعنی:
تمرین شجاعت برای پذیرفتن کامل نبودن خود، قبول ضعف و آسیبپذیری خود و تعیین حدومرز در روابط خود با دیگران.
میهمان دنیا
اصالت یعنی تمرین همه روزه این موضوع که خودِ آرمانی (آنچه فکر میکنیم باید باشیم) را کنار بگذاریم و خود را آنطور که هستیم بپذیریم.
میهمان دنیا
«نمیدانم آیا میشود به کسی که دوستش داریم خیانت کنیم یا نامهربان باشیم، اما میدانم که وقتی به کسی خیانت میکنیم یا نسبت به او رفتاری ظالمانه در پیش میگیریم، عشقورزی را تمرین نمیکنیم. خود من شخصا، کسی را نمیخواهم که به من اظهار عشق کند، بلکه کسی را میخواهم که در ارتباط با من هر روز عشق ورزی را تمرین کند.
میهمان دنیا
زندگی کردن با دل و جان مانند گام زدن به سمت یک مقصد معین نیست، بلکه گام برداشتن به سوی ستارهای در آسمان است. قطعا هیچ گاه به مقصد نهایی نمیرسیم اما بیتردید میدانیم که در مسیر درست پیش میرویم.
میهمان دنیا
ما نمیتوانیم چیزی را به فرزندان خود بدهیم که فاقد آنیم. در امر تربیت مهمتر از آشنایی با کتابهای خودیاری، این است که بدانیم در سفر زندگیِ واقعی، در پذیرش خود، در کدام نقطه از مسیر قرار داریم.
میهمان دنیا
زندگی کردن باتماموجود یعنی اینکه از موضع ارزشمندی با زندگی درگیر شویم؛ یعنی همگام با پرورش شجاعت، شفقت و پیوند، صبحهنگام که از خواب بیدار میشویم با خود بگوییم مهم نیست چه کاری انجام میدهم و چه مقدار کارِ انجام نشده روی زمین میماند. درهرصورت من کافی هستم. یعنی اینکه شبهنگام که به رختخواب میرویم با خود بگوییم: بله، من ناقص، آسیبپذیر و گاه نگران هستم، اما هیچیک از اینها این حقیقت را تغییر نمیدهند که من شجاع هم هستم و ارزش آن را دارم که عشق و احساس تعلق را تجربه کنم.
ZaHrA
اکنون میبینم که قبول و پذیرش داستانمان و دوست داشتن خودمان در این جریان، شجاعانهترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم. میبینم که زندگی کردن با دل و جان مانند گام زدن به سمت یک مقصد معین نیست، بلکه گام برداشتن به سوی ستارهای در آسمان است. قطعا هیچ گاه به مقصد نهایی نمیرسیم اما بیتردید میدانیم که در مسیر درست پیش میرویم
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
وقتی حقیقتی مانند الگو، مرتب تکرار میشود، نمیتوانید آن را به حساب تصادف بگذارید و نادیده بگیرید. مثلاً من هرقدر بخواهم خود را متقاعد کنم که شش ساعت خواب برای هشیاری و نشاطام کافی است، در عمل با هر میزان خواب کمتر از هشت ساعت، کلافه و بیقرار میشوم و با ولع به سراغ شکلات و شیرینی میروم. این یک الگو است
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
تعیین حدود و مسئول دانستن دیگران خیلی بیشتر از شرمنده ساختن و ایراد گرفتن کار میبرد، اما خیلی مؤثرتر از آن است.
Rassoulm
درک باطنی یا شهود، مستقل از استدلال نیست. درواقع روانشناسان معتقدند که شهود فرآیند ناهشیار سریع و بیمکثِ دریافت ارتباط بین مقدمات اولیه برای رسیدن به حقیقت است؛ شهود مانند پازلی ذهنی است. مغز موقعیت بیرونی را تحت مشاهده دقیق قرار میدهد و بعد مشاهده خود را با خاطرات، دانش و تجربیات موجود پیوند میزند و با هم تطبیق میدهد و پس از این جریان است که ناگهان شمِّ درونی ما به دریافت حقیقت نائل میشود.
ایمان چراغی
بهعبارت خیلی ساده امیدواری زمانی تحقق مییابد که:
بتوانیم اهداف واقعبینانه تعیین کنیم (میدانم کجا میخواهم بروم) .
بدانیم چگونه میتوان به آن اهداف دست یافت (میدانم چطور به آنجا برسم، استقامت میورزم، میتوانم شکست را تحمل کنم و دوباره تلاش کنم) .
و خود را باور داشته باشیم (من میتوانم این کار را انجام دهم) .
بنابراین امیدواری ترکیبی از هدفگذاری، استقامت و پیگیری و باور به توانمندیهای خود است.
neginyp
وقتی به خود اجازه نمیدهیم آزاد باشیم، وجود آن را در دیگران هم نمیتوانیم تحمل کنیم. به همین دلیل است که آنها را تحقیر میکنیم، مورد تمسخر قرار میدهیم، به آنها میخندیم و گاه شرمندهشان میسازیم. البته ممکن است این رفتار غیرعمدی و ناآگاهانه باشد، اما در هر صورت پیام ما
faezeh
مهم نیست چه کاری انجام میشود و چه مقدار کارِ انجام نشده بر زمین میماند، من کافی هستم؛ و طوری که هنگام خواب با خود بگوییم: بله، من کامل نیستم، آسیبپذیرم و گاه میترسم اما این حقیقت هم هست که من شجاع هستم و ارزش دارم که مرا دوست داشته باشند و احساس تعلق کنم.
faezeh
در زمانه ما انتخاب اصالت و احساس ارزشمندی، شنا کردن برخلاف جریان آب است. با چنین انتخابی اطرافیان و همچنین خودتان را گیج، دلخور و وحشتزده میکنید. یک لحظه دست به دعا برمیدارید که ای کاش این تغییر و تحول متوقف شود و لحظهای دیگر از خدا میخواهید که هرگز پایان نگیرد. تعجب خواهید کرد که چطور میشود در عین جرئت و شجاعت اینقدر بترسید.
me
حجم
۱۳۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۵ صفحه
حجم
۱۳۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۵ صفحه
قیمت:
۶۴,۰۰۰
۵۷,۶۰۰۱۰%
تومان