بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب صدام | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب صدام

بریده‌هایی از کتاب صدام

نویسنده:کان کاگلین
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۴.۱از ۱۴ رأی
۴٫۱
(۱۴)
برای کسانی مثل صدام که قصد داشتند از طبقۀ اجتماعی فرودست خود ارتقاء یابند، فقط یک راه وجود داشت و آن اشتغال در ارتش بود.
imaanbaashtimonfared
برای کسانی مثل صدام که قصد داشتند از طبقۀ اجتماعی فرودست خود ارتقاء یابند، فقط یک راه وجود داشت و آن اشتغال در ارتش بود.
imaanbaashtimonfared
گرترود بل، نویسندهٔ بریتانیایی، نقل می‌کند که در آستانهٔ انقلاب اعراب علیه بریتانیا یکی از رهبران عرب به او گفته بود: «از ۱۹۱۷ که شما بغداد را تسخیر کردید و از چنگ عثمانی‌ها درآوردید مدام از یک دولت عربی واحد دَم زده‌اید، اما سه سال و اندی از آن زمان گذشته و این حرف شما عملی نشده است.»(
imaanbaashtimonfared
در ۱۹۱۹، وقتی برای اولین بار پیشنهاد تشکیل کشور عراق از اتحاد سه ایالت بصره، بغداد و موصل مطرح شد، حتی کارگزاران دولت بریتانیا در منطقه آن را پیشنهادی مسخره تلقی کردند. آرنولد ویلسون، حاکم غیرنظامی بغداد، گفت چنین پیشنهادی در صورت اجرا به فاجعه ختم خواهد شد. این مقام استعماری معتقد بود که سه گروه شیعیان، سنی‌ها و کردها به تنفر داشتن از یکدیگر شهره‌اند و لذا هر گونه تلاش برای واداشتن آن‌ها به همکاری می‌تواند منجر به فاجعه شود
imaanbaashtimonfared
پس از این‌که حسین المجید خانواده‌اش را ترک کرد، صبحه به این نتیجه رسید که فقیرتر از آن است که خودش به تنهایی بتواند پسرِ تازه‌متولدشده‌اش را بزرگ کند. صبحه فقط حرفۀ فال‌بینی و غیبگویی را بلد بود. ساکنان سابق تکریت می‌گویند این زن را به یاد دارند که همیشه پیراهن مشکی می‌پوشید و جیب‌هایش پر از گوش‌ماهی‌هایی بود که از آن‌ها برای غیبگویی‌هایش استفاده می‌کرد.
imaanbaashtimonfared
مردم همواره داستان‌های بسیار زیادی دربارهٔ صبحه بیان می‌کردند. برای مثال می‌گفتند صبحه در دوره‌ای که صدام را حامله بوده به قدری از آیندهٔ خود به عنوان یک زنِ بی‌شوهر که باید بچه‌اش را به تنهایی بزرگ کند بیمناک بوده که کوشیده بود خود را زیر اتوبوس بیندازد. می‌گویند او در این زمان فریاد می‌زده: «من دارم این بچه را برای شیطان به دنیا می‌آورم.»
imaanbaashtimonfared
مرگ‌ومیر نوزادان زیاد بود و بقا مشغله‌ای تمام‌وقت.
imaanbaashtimonfared
آمریکایی‌ها بلافاصله ترتیبات امنیتی خاصی در پیش گرفتند. تصمیم گرفته شد از آن پس پرزیدنت بوش و معاونش، دیک چینی، هرگز به اتفاق هم در مکان واحدی حضور نیابند تا در صورت کشته شدن پرزیدنت، معاونش زنده بماند و بتواند وظایف او را بر عهده بگیرد.
imaanbaashtimonfared

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۴۹ صفحه

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۴۹ صفحه

قیمت:
۲۰۰,۰۰۰
۱۶۰,۰۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۶
۷
صفحه بعد