بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هی آدم! | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هی آدم!

بریده‌هایی از کتاب هی آدم!

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۱۸ رأی
۴٫۲
(۱۱۸)
تمام شهر را از آیینه پر کرد... داروغه میدانست... شهر از آن موقع ناامن شد که هر کس خودش را گم کرد!...
Aynaz
ترسم از مجهول شدن نیست، من عادت دارم یک تساوی در این معادله کم دارم
Leben
غریبه نبودی، چرا نمی‌شناسمت؟
⚽️ kaka ⚽️
هی آدم! آنقدر نمی‌شود شناختت که حتم دارم حتی آیینه هم برای دیدنت عینک به چشم میزند!...
لیندا
به او میگفتم عوض شدن گاهی چه بی‌اندازه میتواند بی‌رحمانه و سخت باشد... به او میگفتم اصلا ساده نبود، خیلی سخت عوض شدم... حالا خوب یا بدش بماند! اما خوبی‌اش به این است که ساده عوض نشدم...
-حـنین‌-
فکرش را بکن! اگر تو اینگونه نبودی... فقط و فقط اگر تو!... شاید این قلم آنقدر تراشیده نمیشد... شاید این درخت هیچ گاه با من سخن نمی‌گفت... و اگر من اینگونه نبودم! شاید صدای هیچ فریادی آهسته‌تر از سکوت‌های من نمیشد...
آرام
من اما چشم‌ها را شستم... زندگی را دیدم با نگاه تازه...
_SOMEONE_
این جماعت اگر قدر مطلقمان را هم حساب کنند شک ندارم منفی میشود!
هنرمند هنردوست
چه توقعی میرود از تو برای فهمیدنم! از تو که مرا با نامی میخوانی که دیگران برایم گذاشته‌اند!...
◉『𝑯𝒊𝒗𝒂』◉
باز بگویید که چرا اهل سفر نیستم! من همانم که خودم نیستم! چند سالیست که کسی نیستم... هوای دلم دوباره شیراز نمیشود این دل دوباره بچه نمیشود در آسمان دلم پرنده پر نمیزند
:)
تاوان بدی داد! ابری که به جرم پوشاندن خورشید هر بهار گریست...
ZARA79
چه قدر بر دهانمان زدند و لبخند لعنتیمان را فراموش نکردیم!...
.ً..
خسته‌ام با که درد دل کنم آخر؟! گوش‌هایشان جای امنی برای شنیدن نیست که نیست!..
min
چه قدر شیطنت نکردیم و وقارمان را به بازی گرفتند... چه قدر سخت به رویمان نیاوردیم و چه احمق جلوه کردیم... چه قدر ساختیم و خراب کردند...
هنرمند هنردوست
خواب‌هایم سنگینند، بیخودی شلوغش نکنید...
:)
آنقدر نمی‌شود شناختت که حتم دارم حتی آیینه هم برای دیدنت عینک به چشم میزند!...
♡doonya♡
سنگینی هیچ دستی رویایم را نمی‌پراند...
وانیلِ تلخ
جای خالیت پر شدنی نیست که نیست...
Friba
صفر چیز خیلی بدی است اما خیلی هم بد نیست، اصلا کسی روی ما حساب نکند بهتر است!...
محمدرضا
من یک دخترم... هنوز هم وقتی تنها میشوم، عروسکم را بغل میکنم... هر چه قدر هم تنها شده باشم، باز هم کسی را دوست دارم، هر چند‌ بی‌جان باشد، اما لبخند کوچکش را باور میکنم... من یک دخترم، اما شیطنت‌هایم را در همان باغچه‌ای جا گذاشته‌ام که قناری‌ام سال‌های سال خودش را به خواب زده....
ثنا

حجم

۴۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۵ صفحه

حجم

۴۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۵ صفحه

قیمت:
رایگان