بریدههایی از کتاب چین چگونه سرمایهداری شد؟
نویسنده:رونالد کوز، نینگ وانگ
مترجم:سید پیمان اسدی
انتشارات:انتشارات دنیای اقتصاد تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۹ رأی
۳٫۵
(۱۹)
بنابراین در مناطق فقرزده که سوسیالیسم ناکامی تحقیرآمیزی بود، هزینه سیاسی اصلاحات ضرورتاً منفی بود. دولت چین در تلاشهایش برای حداقل کردن شکست سیاسی بالقوه ناشی از اصلاحات در بخش کشاورزی، ناخواسته و غیرعمدی درهای تحول و انقلاب را روی ضعیفترین بخش اقتصاد سوسیالیستی گشود، جایی که مقاومتی در برابر اصلاحات وجود نداشت. حتی قبل از آنکه در سال ۱۹۸۰ چین تحریم کشاورزی خصوصی را بردارد، این عمل قبلاً در بسیاری از مناطق روستایی در سرتاسر چین انجام شده بود. این امر، دقیقاً به دلیل این چالش بود که دولت چین تصمیم به ملایم کردن سیاست خود گرفته بود.
مهیار
در سپتامبر، حزب به توافقی دست یافت که در پی آن کشاورزی خصوصی را فقط در مناطق دورافتاده کوهستانی و مناطق فقرزده عقبافتاده و در آن گروههای تولیدی که به مدتی طولانی وابسته به غله دوباره فروختهشده دولت برای غذا، وام برای تولید و رفاه اجتماعی بودند، مجاز میکرد؛ آن هم فقط در صورتی که این تودهها اعتمادشان را به جمعگرایی از دست داده باشند. به عبارتی دیگر، خصوصی کردن فقط در جاهایی مجاز بود که اقتصاد اشتراکی شکست خورده بود. فهم دلیل سیاسی این امر سخت نیست. مهمترین ترس از خصوصی کردن، تواناییاش برای ضرر رساندن به سوسیالیسم بود که معتقد بودند وابسته به مالکیت جمعی است. اما در مناطق روستایی که تودهها اعتمادشان را به جمع از دست دادهاند اعتقاد چندانی به سوسیالیسم باقی نمانده بود که کشاورزی خصوصی بتواند به آن آسیب برساند.
مهیار
تا سال ۱۹۷۸ قبل از آنکه پلونوم سوم در پکن برگزار شود کشاورزی خصوصی در سراسر کل کمون به اجرا درآمد، اما از دید مقامات محلی پنهان ماند. در سال ۱۹۷۹ در جلسهای که حکومت محلی برای بحث در مورد پیشرفتها در کشاورزی ترتیب داده بود دنگ تینوان راز موفقیت «تپه نه اژدها» را فاش کرد و تأیید دبیر حزب شهرستانی را گرفت. سال بعد هیئتی از وزارت کشاورزی و جنگلداری از «تپه نه اژدها» دیدار کرد. در حالی که آنها اساساً از کشاورزی خصوصی انتقاد میکردند رئیس هیئت، دنگ تیانیوان را به دلیل توسعه تولید کشاورزی ستود و حتی پیشنهاد توجه به روستا را به عنوان محل آزمایش کشاورزی خصوصی طرح کرد.
مهیار
در دوران بعد از مائو، اولین تجربه ثبتشده کشاورزی خصوصی در چین در منطقه پنگزی استان سیچوان در روستایی به نام «تپه نه اژدها» رخ داد. این روستا یکی از فقیرترین روستاها در کمون کونلی بود که در این منطقه بیشتر به عنوان «روستای گداها» مشهور بود. یک روز عصر در سپتامبر سال ۱۹۷۶ دنگ تیانیوان، مسئول کمون گروهی کوچک از افراد را برای بحث درباره مشکل تولید کشاورزی فراخواند. بعد از بحث طولانی و داغ موافقت کردند کشاورزی خصوصی را به عنوان راهحل مشکلات مدیریتی و انگیزشی کشاورزی اشتراکی امتحان کنند. با آگاهی از خطر سیاسی، تصمیم گرفتند در دو گروه تولیدی فقط زمینهای حاشیهای را برای خانوارها اختصاص دهند در حالی که کشاورزی اشتراکی را در جاهای دیگر دستنخورده حفظ کردند. آن سال تولید زمین حاشیهای، اما به طور خصوصی کشتشده، سه برابر بیشتر از زمین حاصلخیز اشتراکی زیر کشت رفته بود.
مهیار
مهمترین این انقلابهای حاشیهای در بخش کشاورزی که ضعیفترین بخش اقتصاد چین بود، به وجود آمد. در دوران مائو کشاورزی چین به خصوص در طول فاجعه «جهش بزرگ به جلو» به شدت آسیب دید. در مقایسه با صنعت، کشاورزی به شدت بیدفاع بود. از این بدتر آن بود که سود حاصل از طریق صرفهجوییهای تحمیلشده بر جمعیت روستایی و قیمتهای به طور مصنوعی پایین محصولات کشاورزی، برای فرآیند صنعتی کردن به صورت یارانه پرداخت میشد (استثمار کشاورزی به امید توسعه صنعتی) . در نتیجه در طول دوره مائو گرسنگی و قحطی برای بخش بزرگی از جمعیت روستایی مشکلی جدی و تهدیدی بزرگ برای دولت چین بود. این مشکلات در بیانیه ۱۹۷۸ مورد تأیید قرار گرفت.
در نتیجه، دولت چین در سال ۱۹۷۹ به طور قابل توجهی قیمتهای پرداختشده برای محصولات اساسی کشاورزی را افزایش داد و برای استفاده از کودهای شیمیایی در جهت افزایش تولید محصولات کشاورزی یارانه پرداخت کرد.
مهیار
مهمترین پیشرفتها و توسعه باید در حواشی اقتصاد سوسیالیستی رخ دهد، جایی که برنامهریزی دولتی در ضعیفترین حالت خود است نه در مرکزیت اقتصاد سوسیالیستی. پیشگامان واقعی، شرکتهای دولتی، عاملان ممتاز و پیشتاز سوسیالیسم نبودند، بلکه بیامتیازها و حاشیهایها بودند. در حاشیه دیوانسالاری دولتی و مستثنی از برنامهریزی دولتی، آنها از بدترین جوانب ساختار موجود بهرهمند شدند. به هرحال، این «در حاشیههای اقتصاد چین» بودند که تسلسل انقلاب عاملان خصوصی را به اقتصاد برگرداندند و زمینه را برای اصلاحات بازاری فراهم کردند. چین با «انقلابهای حاشیهای» به سرمایهداری تبدیل شد.
مهیار
سیاستهای داخلی حزب و ایدئولوژی مائو در تداوم نزاع طبقاتی تاییدی بر این مسئله بود که «انقلاب فرهنگی» از «جهش بزرگ به جلو» ایدئولوژیزدهتر و افراطیتر خواهد بود. برای حفظ خلوص سوسیالیسم و حفظ آن از دستدرازی سرمایهداری از یک طرف و فئودالیسم از طرف دیگر، محافظان و نیروهای نظامی طرفدار مائو از مردم خصوصاً دانشآموزان دبیرستانی و نوجوانان میخواستند همه بنیانها و ساختارهای منسوب به گذشته را از بین ببرند.
مهیار
حتی بعد از آنکه نخستین قحطی در استان هنان گزارش شد دولتهای محلی به دلیل ترس از تنبیه، برای مخفی نگه داشتن آن از مسئولان بالاتر به غایت تلاش کردند و یک روزنه و فرصت مهم، اما کوتاه برای تجدید نظر جدی از دست رفت.
مهیار
در حالی که دادههای تولید که از دولتهای محلی دریافت میشد کاملاً سادهلوحانه پذیرفته شده بود، وزارت کشاورزی پیشبینی کرد تولید غله در سال ۱۹۵۸ تا تقریباً ۷۰ درصد افزایش مییابد.
مهیار
در ۱۸ سپتامبر روزنامه مردم گزارشی از میزان متوسط تولید محصول از هر میو که برابر ۶۶۰ مترمربع بود منتشر کرد. این میزان در گوانگجی به ۶۵ هزار کیلوگرم رسیده بود، درحالی که تخمین واقعبینانه آن کمتر از ۵۰۰ کیلوگرم بود. در حالی که همه مقامات محلی حقیقت را میدانستند، تعداد اندکی جرات داشتند از این رویه پیروی نکنند. آنان فقط آنچه پکن تمایل به شنیدن داشت، میگفتند. اگر میخواستند شغل خود را از دست ندهند، به خصوص در پیامدهای فوری جنبش ضد راستگرایی حداقل کاری که این مقامات میتوانستند انجام دهند مایوس نکردن پکن بود، زیرا بیشتر کسانی که قصد روشنگری در مورد برنامه «جهش بزرگ به جلو» را داشتند، حذف شده بودند.
مهیار
حجم
۴۱۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۹۰ صفحه
حجم
۴۱۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۹۰ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومان