بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اثبات | طاقچه
تصویر جلد کتاب اثبات

بریده‌هایی از کتاب اثبات

نویسنده:دیوید اوبرن
انتشارات:نشر بیدگل
امتیاز:
۳.۳از ۱۴ رأی
۳٫۳
(۱۴)
بعد از اینکه از دانشگاه اومدم بیرون بی‌کار بودم و واقعا ناراحت اما بعدش به خودم گفتم من نیازی به اون‌ها ندارم. این فقط ریاضیه، من می‌تونم به روش خودم کار کنم. شب‌ها کار می‌کردم، وقتی پدر می‌خوابید، خیلی سخت بود ولی انجامش دادم.
کاربر ۱۸۱۵۵۹۱
من راجع به یه منبع الهام آسمانی حرف نمی‌زنم! اینطور نیست که همه چیز به ذهن من و به کاغذ، سرریز کنه! من کار می‌کنم تا به این منبع و محتویاتش سر و شکلی بدم. من نمی‌گم این کار ترسناک نیست، چرا، هست، اصلاً هم آسون نیست، اما مواد خامش هم موجوده. مثل اینه که من توی ترافیک موندم و ناگهان، همه‌ی مسیرها باز می‌شن، و من می‌تونم گاز بدم، می‌تونم همه‌ی چشم‌انداز رو ببینم...
کاربر ۱۸۱۵۵۹۱
کاترین: خوشحال بودی؟ رابرت: آره مشغول بودم. کاترین: این دو تا با هم فرق دارن. رابرت: من فرقی بینشون نمی‌بینم. می‌دونستم که چی‌کار می‌خوام بکنم و کردم. اگه می‌خواستم دنبال اطلاعات، راز و رمزها، پیچیدگی‌ها و پیغام‌های ناامیدکننده بگردم، می‌تونستم همه‌ی اون‌ها رو اطرافم پیدا کنم، توی هوا، بین برگ‌های خشک روی زمین که همسایه یه گوشه جمع کرده بود، توی جدول روزنامه، حتی روی بخاری که از فنجون قهوه‌ام بلند می‌شد. تمام دنیا با من حرف می‌زد. اگه هم که می‌خواستم چشم‌هام رو ببندم و آرام روی تراس بنشینم و به پیغام‌ها گوش بدم، این کار رو می‌کردم. عالی بود.
کاربر ۱۸۱۵۵۹۱

حجم

۶۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۳ صفحه

حجم

۶۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۳ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۴۷,۶۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد