بریدههایی از کتاب تصور عصر پساتوسعه
۳٫۸
(۶)
هرچه رابطۀ بین توسعه که دولت را با منافع، اقتدار و علم و تکنولوژی شیءوارهشده مفصلبندی میکند، از یکسو و حاشیهایشدن زندگی و معرفت مردم ازسوی دیگر فاشتر شود، جستوجو برای یافتن جایگزینها عمیقتر میشود.
علی رضا
از ایوان ایلیچ چنین نقل کردهاند که «بیست سال طول کشید تا دومیلیارد نفر، خود را توسعهنیافته تعریف کنند» (Trinh, ۱۹۸۲, ۱۹۸۵) . این نقلقول هر اندازه که مناقشهبرانگیز باشد («آنها» یی که خود را چنان تعریف میکنند، کیستند؟) فحوای هژمونیک این گفتمان را نشان میدهد.
نیازی به گفتن ندارد که مردم آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین همیشه خود را با عینک مفهومی «توسعه» نمیبینند. تاریخ توسعه نسبتاً متأخر است و فقط به دورۀ بعد از جنگ جهانی دوم برمیگردد؛ یعنی زمانیکه دستگاه تولید معرفت و مداخله (بانک جهانی، سازمان ملل، آژانسهای توسعۀ دوجانبه، ادارههای برنامهریزی در جهان سوم و غیره) برپا شد؛ وقتیکه اقتصاد سیاسی سراسر تازهای از حقیقت، متفاوت با دورۀ استعمار یا پیش از جنگ، برقرار شد.
علی رضا
تا همین اواخر، کنارهگیری از این توسعۀ خیالی امکانناپذیر بهنظر میرسید. هرجا نگاه میکردی، آنچه میدیدی، وزوز مداوم واقعیت توسعه بود: دولتها برنامههای توسعۀ بلندپروازانه طراحی میکردند؛ نهادها برنامههای توسعه را در شهرها و حومهها اجرا میکردند؛ متخصصان معضلات توسعه را بررسی میکردند و نظریههای انزجارآور میدادند؛ مستشاران خارجی همهجا ول بودند و شرکتهای چندملیتی بهنام توسعه روی کشورها آوار میشدند. درمجموع، توسعه واقعیت را استعمار کرد، خود تبدیل به واقعیت شد
علی رضا
والرشتاین، امانوئل (۱۳۷۷) سیاست و فرهنگ در نظام متحول جهانی، ترجمۀ پیروز ایزدی، تهران: نی.
والرشتاین، امانوئل (۱۳۸۱) سرمایهداری تاریخی و دو مقالۀ دیگر، ترجمۀ یوسف نراقی، تهران: نشر قطره.
والرشتاین، امانوئل (۱۳۸۹) مقدمهای بر تحلیل نظامهای جهانی، ترجمۀ حسین عسکریان، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار.
beritan
جنگ جهانی دوم تاکنون، در بخشهای مقدماتیِ کتابهایی که دربارۀ معضلات توسعه در کشورهای توسعهنیافته نوشتهاند، دربارۀ معنای «توسعهنیافته» یا «درحالتوسعه» یا تعابیری ازایندست، بسیار سخن گفتهاند. اساسیتر از آن،
کاربر ۵۶۸۸۰۸۰
اندیشۀ انتقادی میتواند آگاهی اجتماعی را دربارۀ قدرتی که دوران گذشته در عصر حاضر دارد، افزایش دهد و مخصوصاً آن را در خلال جنبشهای اجتماعی تقویت کند. ۶ البته منظورم از گذشته، دورانی است که دغدغۀ توسعه در آن شکل گرفته است. دیرینهشناسی توسعه و مطالعات راهبردی ویژۀ توسعه میتواند دراینرابطه مفید باشد. مهمتر از همه، چنین کاری مسیرهای ممکنی را برای جوامع مرئی میکند که میتوانند با آنها از توسعه بهسوی سرزمینی تازه، گرچه ناشناخته، برسند؛ سرزمینی که در آن نیاز «طبیعی» به توسعهیافتگی، سرانجام به حالت تعلیق درمیآید؛ سرزمینی که جامعه میتواند در آن روشهای متفاوتی را در ساماندهی اجتماع و اقتصاد تجربه کند و راههای مواجهه با لطمات چهار دهه توسعه را بیازماید.
در حال حاضر، سرنخهایی دربارۀ چگونگی رخدادن این فرایند بهدست آمده است.
علی رضا
تا همین اواخر، کنارهگیری از این توسعۀ خیالی امکانناپذیر بهنظر میرسید. هرجا نگاه میکردی، آنچه میدیدی، وزوز مداوم واقعیت توسعه بود: دولتها برنامههای توسعۀ بلندپروازانه طراحی میکردند؛ نهادها برنامههای توسعه را در شهرها و حومهها اجرا میکردند؛ متخصصان معضلات توسعه را بررسی میکردند و نظریههای انزجارآور میدادند؛ مستشاران خارجی همهجا ول بودند و شرکتهای چندملیتی بهنام توسعه روی کشورها آوار میشدند. درمجموع، توسعه واقعیت را استعمار کرد، خود تبدیل به واقعیت شد
علی رضا
حجم
۶۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۶۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد