بریدههایی از کتاب قاتل به محل جرم برمیگردد
۳٫۴
(۵)
دو تا ابرویت آن شمشیرهاییست
که یکشب قلب من را پاره کردند
سیّد جواد
تنها شدم آنقدر که در تنهایی
آغوش خودم را به بغل میگیرم
سیّد جواد
هوای خانه عالی هست اینجا
زمان در بیخیالی هست اینجا
بساط چای و قلیان هم محیاست
فقط جای تو خالی هست اینجا
سیّد جواد
شبیه جادهای در انحرافم
نه این که جان توخالی ببافم
چنان من مست مست مست مستم
که با دندان زمین را میشکافم
سیّد جواد
همه درگیر افکاری مشوش
جهنم... مرگ... تابستان و آتش
عزیزم سرنوشت ما همین است
چه باید کرد؟ ول کن بیخیالش
سیّد جواد
به او خیره هوای بوس داری
نگاهی واضح و ملموس داری
جناب آینه لطفاً حیا کن
تو هم معشوقه و ناموس داری
سیّد جواد
درخت ناز من! وقتی لبت هست
به اصل و ریشهات کاری ندارم
سیّد جواد
از دست ستارهها دلش آزرده ست
خورشید هلال ماه او را برده ست
این زلزلهها دست خودش نیست بفهم
بیچاره زمین شکست عشقی خورده ست
سیّد جواد
برای من شدی آیینهی دق
همان انسان بیاحساس سابق
تو با او هستی و دیگر مهم نیست
برو گم شو خلایق هرچه لایق
سیّد جواد
فشار و غصههای زندگی را
تو باید مرد باشی تا بفهمی
سیّد جواد
مدام از او محبت دیدی اما
نمک خوردی نمکدان را شکستی
سیّد جواد
آرام بگو کسی نفهمد دیگر
تفتیش کن اما نه به این حد دیگر
آن شخص منم منم منم من من من
دیوانه که شاخ و دم ندارد دیگر
سیّد جواد
برو از هرچه زشتی غافلم کن
نباش و با نبودت عاقلم کن
هوس! ای حس و حال بیحیایی
تو از جانم چه میخواهی؟ ولم کن
سیّد جواد
برای لحظهای بیتاب میشد
دو چشمش محو عشقی ناب میشد
یخ آن خورشید خانم را که میدید
وجودش از خجالت آب میشد
سیّد جواد
فکری بکنم برای دلبستگیام
یا پر بکشم بهسوی وابستگیام
دختر دریا
برای لحظهای بیتاب میشد
دو چشمش محو عشقی ناب میشد
یخ آن خورشید خانم را که میدید
وجودش از خجالت آب میشد
دختر دریا
حالا که تو ای عزیز من اینجایی
من هستم و مهتاب و شبی رویایی
دستت بگذار توی موهام و بخوان
لا لا لا لا لا لا لا لا لالایی
سیّد جواد
حجم
۹۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه
حجم
۹۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه
قیمت:
۴,۰۰۰
تومان