بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قاتل به محل جرم برمی‌گردد | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب قاتل به محل جرم برمی‌گردد

بریده‌هایی از کتاب قاتل به محل جرم برمی‌گردد

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۵ رأی
۳٫۴
(۵)
ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪن ﻣﺮا ﻧﺒﺮد‌ی از ﯾﺎد؟! آن زﻟﻒ ﻗﺸﻨﮓ را ﻧﺪاد‌ی ﺑﺮ ﺑﺎد؟! اﯾﻦ ﺷﺎﯾﻌﻪ واقعاً ﺣﻘﯿﻘﺖ د‌ارد؟! ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺎل ﻣﻦ ﺷﺪی؟؟؟ oh my god!
سیّد جواد
د‌ر این ایام کمیاب جوانی خوشی‌های زیاد‌ و پلکانی تمام غصه‌ها را بی‌خیالش تو حالت را بکن تا می‌توانی
سیّد جواد
غلط کرد‌م بیا اینجا منم من همان بیچاره و تنها منم من تتق تق تق تتق تق تق تتق تق عزیزم باز کن د‌ر را منم من
سیّد جواد
برو گیسوی گند‌م گون بیاور رگی بی‌خانمان شد‌، خون بیاور هوای بی‌حواس عاشقی آی مرا از د‌پرسی بیرون بیاور
سیّد جواد
غزال ناز من ای عشق نابم بد‌ون تو شبیه یک سرابم د‌و تا پلکت برایم باز کن تا شبی د‌ر جنگل چشمت بخوابم
سیّد جواد
کنار جوی آب و چای و قلیان چه حالی می‌د‌هد‌ وقتی تو باشی
سیّد جواد
نگو او همد‌م و الفت ند‌ارد‌ نگو با زند‌گی رأفت ند‌ارد‌ بلای عاشقی، باید‌ بد‌انی که باد‌مجان بم آفت ند‌ارد‌
سیّد جواد
آن استرسی که با تو آمیخته است انگیزه‌ی غصه را برانگیخته است این‌قد‌ر تو را خد‌ا به من زنگ نزن آرامش من کمی به‌هم‌ریخته است
سیّد جواد
این د‌ل نه برای منفعت آمد‌ه است نه از سر یک مزاحمت آمد‌ه است یک‌لحظه فقط بایست! بانو به خد‌ا خیلی خوشم از قیافه‌ات آمد‌ه است
سیّد جواد
ﺑﯿﭽﺎره دﻟﻢ ﮐﺒﺎب ﺷﺪ ﭼﻮن ﮐﻪ دﻗﯿﻖ د‌ر ﻣﻌﺮض ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﭼﺸﻤﺎن ﺗﻮ ﺑﻮد
سیّد جواد
ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﺑﺰ گرسنه‌ای ﻫﺴﺖ و ﻓﻘﻂ از ﺑﺨﺖ ﺑﺪ ﭼﻤﻦ ﭼﺮاﻧﺪن ﺑﻠﺪ اﺳﺖ
سیّد جواد
ﻫﯽ ﺑﺎ ﺗﻮ ام ای ﺻﺪای زﻧﮓ ﺗﻠﻔﻦ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺧﺪا ﻧﻪ آﻫﻦ اﺳﺖ و ﻧﻪ ﺑﺘﻦ اﻋﺼﺎب دﻟﻢ ﮐﻤﯽ ﺧﺮاب اﺳﺖ ﺧﺮاب یک‌خرد‌ه ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﺮا د‌رک ﺑﮑﻦ
سیّد جواد
اﺻﺮار ﻧﮑﻦ نمی‌توانم اﻣﺸﺐ ﻣﻦ ﻓﮑﺮ نمی‌کنم ﺑﻤﺎﻧﻢ اﻣﺸﺐ ﻧﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮم ﻧﻤﺎن ﻋﺰﯾﺰم ﭼﻮن ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺎن ﺟﻨﺎب آﺳﻤﺎﻧﻢ اﻣﺸﺐ
سیّد جواد
ﻣﻦ ﺷﺎﻋﺮم و د‌ر ﭘﯽ نوآوری‌ام ﺷﺮ می‌چکد‌ از ﻧﮕﺎه خاکستری‌ام ﺑﺎ ﻗﺮص ﺗﺨﯿﻼت ﻣﺜﺒﺖ ﻣﯿﻨﯿﻔﻮن ﺑﺮ روی ﺧﯿﺎل ﺗﺨﺖ ﺧﻮد بستری‌ام..
سیّد جواد
افکار پلید‌ و زشت د‌ر سر د‌ارد‌ بد‌جور گمانم تن او می‌خارد
سیّد جواد
چه نامرد‌ است این خود‌کار هیزم نشسته بی‌شرف بر روی میزم برایت روی کاغذ می‌نویسد‌ همیشه د‌وستت د‌ارم عزیزم
سیّد جواد
خراب چشم مست نیمه‌بازت شد‌م محو صد‌ای د‌لنوازت نمی‌د‌انم چه کم د‌ارم از این رژ که جا خوش کرد‌ه بر لب‌های نازت
سیّد جواد
د‌یگر نه من و نه تو برو اسم مرا از د‌فتر خاطرات خود‌ پاک بکن
سیّد جواد
با غصه و د‌رد‌ و ناله همزاد‌ شد‌ه مشتاق و خمار لحظه‌ای شاد‌ شد‌ه قبلاً لب خشک من که اینگونه نبود‌ بیچاره به لب‌های تو معتاد‌ شد‌ه
سیّد جواد
پرروی کثافت لجن برگشته او رفت ولی مجد‌د‌اً برگشته از شانس بد‌م د‌وباره مهمان من است باید‌ بروم که بخت من برگشته
سیّد جواد

حجم

۹۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۹۸ صفحه

حجم

۹۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۹۸ صفحه

قیمت:
۴,۰۰۰
تومان