بریدههایی از کتاب خواهر خوانده
۴٫۵
(۴۰)
بیرحمی از سر قدرت نیست؛ از تاریکترین، نمورترین و ضعیفترین جای آدم برمیخیزد.
یك رهگذر
«به نظر من، همه اشتباه میکنیم. مهم اینه که نذاریم اشتباهاتمون برامون تصمیم بگیرن.»
((: noor
در این دنیای سخت و غمناک، جادو وجود دارد. جادویی قویتر از تقدیر و شانس. و آنجایی پیدا میشود که فکرش را هم نمیتوان کرد.
در شب، کنار آتشدان، وقتی دختری تکهپنیری را برای موشی گرسنه میگذارد.
در کشتارگاه، زمانی که پیری، رنجوری، ضعف و ازکارافتادگی اهمیتی بیشتر از پول پیدا میکند.
در اتاق کوچک زیرشیروانیِ نجاری پیر، جایی که سه خواهر یاد میگیرند، برای بخشوده شدن، باید ببخشند
KAVİON
تاجر به او گفته بود زشت. او را اینگونه تعریف کرده بود، قبل از اینکه ایزابل فرصت تعریف خود را داشته باشد. در یک لحظه، برای او تعیین کرده بود که چه کسی بوده و چه کسی خواهد شد.
اما حالا ایزابل چیزی را میدید که قبلاً هرگز ندیده بود؛ که تاجر تنهایی این کار را نکرده بود. او یک همدست داشت؛ ایزابل، خودش. ایزابل به حرف او گوش کرده و حرفهایش را باور کرده بود. او خود به تاجر اجازه داده بود که به او بگوید چه کسی است. و بعد از او، به مامان، خواستگاران، وزیر اعظم، سیسیل، همسر نانوا و اهالی روستای سنت میشل.
سارا
بیشتر مردم تا زمانی که امید پیروزی دارند میجنگند، حتی اگر کورسویی باشد. آنها را شجاع مینامند. تعداد اندکی هستند که وقتی امیدی نیست، بازهم میجنگند. آنها را جنگجو مینامند.
Sophie
«از اول میگفتی. جون آدمها ارزش جنگیدن داره.»
Sophie
یه دختر خوشگل باید دنیا رو شاد کنه، ولی یه دختر زشت چی؟ اون آزاده که خودش رو شاد کنه.
یك رهگذر
گاهی آدمها راحتترند از چیزی که نمیتوانند به دست بیاورند متنفر باشند تا اینکه قبول کنند آن را خیلی میخواهند.
((: noor
این جادوی موجودی ظریف و نحیف است که هم میتواند ظلمی وحشتناک کند و هم مهربانی بیکران بورزد. این جادو درون هر بشری هست تا رستگارش کند. تا تغییرش دهد. تا نجاتش دهد. فقط اگر آنقدر شجاعت داشته باشد که به ندایش گوش جان بسپارد.
این جادوی قلب انسان است
KAVİON
هنوز یاد نگرفته بود که همه نادان هستند.
Nahan
ایزابل احساس کرد دارد غرق میشود. درد و رنج، اندوه و تلخی تمام احساساتی بودند که او سالها همراه خود داشت، عواطفی که برای او بسیار واقعی بودند و اکنون میدید که هیچکدامشان حقیقیت نداشتند. اما احساس جدیدی او را تهدید میکرد که از پا درش بیاورد، او را به چنگ آورد و در اعماق سرد خود خفه کند، آن هم چیزی نبود جز احساس حسرت.
سارا
شانس گفت: «اما اونها میتونن تغییرش بدن. میراها، با کمی شانس، میتونن کارهای خارقالعادهای بکنن.»
تقدیر لبخند تحقیرآمیزی به او زد. «بعضیهاشون. اما برای تغییرِ تقدیر به اراده نیازه. شجاعت. قدرت. چیزهایی که اکثر میراها بهطرز غمانگیزی اونها رو کم دارن. آدم باید فوقالعاده باشه و این دختره، ایزابل، مطمئناً نیست.»
شانس، در مخالفت با او، گفت: «اون هم شجاعت داره، هم قدرت. ارادهٔ محکمی هم داره. فقط باید دوباره پیداشون کنه.»
سارا
سگ لاغری که جلوی در خانهٔ شما ظاهر میشود، پرندهٔ پروبالشکستهای که باید پرستاریاش را بکنید تا سلامتیاش را بازیابد، بچهگربهای که کنار جاده میومیو میکند و شما پیدایش میکنید.
فکر میکنید شما آنها را نجات دادهاید، اینطور نیست؟
آه، فرزندم. آیا متوجه نمیشوی؟
آنها هستند که تو را نجات میدهند.
Sophie
خیلی هم جای تعجب نداشت. گاهی همین چیزهای کوچک بزرگترین آسیب را میزنند؛ مثل نگاه سرد، حرف نیشدار، خندهای که با ورود کسی به اتاق قطع میشود.
KAVİON
روحها مردههایی نیستند که از قبرستان بیرون میآیند تا زندهها را شکنجه دهند؛ روحها همینجا هستند. آنها درون ما زندگی میکنند، بر خاکستر غمهایمان زاری میکنند، در گلولای عمیق و چسبندهٔ حسرتهایمان فرومیروند.
میم بانو
در کتابهای تاریخ نوشته است که شاهها و دوکها و ژنرالها جنگ را شروع میکنند. باور نکنید. ما جنگ را شروع میکنیم، من و شما؛ هر باری که رو برمیگردانیم، سکوت میکنیم، مداخله نمیکنیم سازش میکنیم.
موفنری
گفت: «من دوستت دارم. همیشه داشتم و همیشه هم خواهم داشت.» با تأکید ادامه داد: «بیشتر از خودم.»
یك رهگذر
سگ لاغری که جلوی در خانهٔ شما ظاهر میشود، پرندهٔ پروبالشکستهای که باید پرستاریاش را بکنید تا سلامتیاش را بازیابد، بچهگربهای که کنار جاده میومیو میکند و شما پیدایش میکنید.
فکر میکنید شما آنها را نجات دادهاید، اینطور نیست؟
آه، فرزندم. آیا متوجه نمیشوی؟
آنها هستند که تو را نجات میدهند.
یك رهگذر
میدانست که بیرحمی از سر قدرت نیست؛ از تاریکترین، نمورترین و ضعیفترین جای آدم برمیخیزد.
((: noor
هنگام قدرتمندی، همانند فردی ضعیف رفتار کن و هنگام ضعف، همانند فردی قدرتمند.
پریسا همانی
حجم
۳۸۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۷۶ صفحه
حجم
۳۸۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۷۶ صفحه
قیمت:
۱۷۶,۰۰۰
۸۸,۰۰۰۵۰%
تومان